شلومو زند در پیشگفتار نسخهی انگلیسی کتاب، به جریان فکری پساصهیونیسم اشاره کرده که بهمرور در حاشیهی نهادهای دانشگاهی گوناگون اسرائیل پیدا میشود. او همچنین به واژگانی مهم در بازسازی گذشته ملی در اسرائیل اشاره دارد که امتناع از کاربردشان، امروز در کشورش بدعت بهشمار میآید.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، کتاب «اختراع قوم یهود» نوشته شلومو زند (یا شلومو سند) استاد بازنشسته اسرائیلی دانشگاه تلآویو که نسخهی اصلیاش در سال ۲۰۰۸ و ترجمهی فارسیاش هم دیماه سال ۱۳۹۷ توسط نشر نو چاپ شد، کتابی مهم و جنجالی است که بنیانهای دولت اسرائیل را بهشدت میلرزاند.
این موضع و سخنان را عموماً بین مسلمانان یا طرفداران دیگر ادیان (جز یهودیت) شنیدهایم که مطالبی وارد کتاب مقدس یهودیان و باعث انحراف آن و باورهای دینی پیروان شریعت موسی (ع) شده است. کتاب «اختراع قوم یهود» نهتنها بر این مسأله صحّه میگذارد، بلکه قوم یهود را هم قومی خیالی و زادهی ذهن روشنفکران صهیونیست عنوان میکند.
شلومو زند در پیشگفتار نسخهی انگلیسی کتاب، به جریان فکری پساصهیونیسم اشاره کرده که بهمرور در حاشیهی نهادهای دانشگاهی گوناگون اسرائیل پیدا میشود. او همچنین به واژگانی مهم در بازسازی گذشته ملی در اسرائیل اشاره دارد که امتناع از کاربردشان، امروز در کشورش بدعت بهشمار میآید؛ واژههایی مثل «قوم یهود»، «سرزمین اجدادی»، «تبعید»، «پراکندگی»، «مهاجرت به اسرائیل»، «ارض اسرائیل» و «سرزمین توبه»، که در ادامهی این مقاله، موارد استفادهشان برای ساخت تاریخ قوم یهود و اسرائیل برای مخاطب روشنتر خواهد شد.
پیشتر در تحقیقات و پژوهشهای تاریخی دربارهی اسرائیل و قوم یهود، این نتیجه حاصل شده که بیشتر منابع و مآخذ موجود در بررسی صهیونیسم و اسرائیل، در واقع منابعی هستند که مورّخان و مؤلفان خودِ این جریان تولید کردهاند. یعنی منابعی جز منابع خودشان برای تحقیق و پژوهش از بیرون وجود ندارد. در نتیجه بناست نتایجی از مطالعهی این منابع استخراج شود که تولیدکنندگانشان تمایل دارند!! این هم از نکاتی است که بهطور ضمنی میتوان از کتاب «اختراع قوم یهود» شلومو زند استخراج کرد. او در ابتدای کتاب به این مسأله اشاره دارد که در تحقیقاتش به این نتیجه رسیده که (در تاریخنگاری یهودیت) به بعضی عناصر و واقعیتهای تاریخ توجه نشده یا روی برخی مسائل سرپوش گذاشته شده است:
«بعضی عناصر هم فراموش شده بودند. محافل محدود پژوهش حرفهای از این اطلاعات باخبر بودهاند اما این اطلاعات همیشه در راه رسیدن به عرصه عمومی و حافظه آموزشی گم میشد.»
بنابراین همانطور که خود نویسنده اشاره میکند، رسالت نوشتن کتاب «اختراع قوم یهود»، کاری خطرناک و افشای دروغهای مربوط به گذشته است.
۱- هدف و روش نوشتن کتاب «اختراع قوم یهود»
روش کار نویسنده و هدف اصلیاش، انتقاد از یک گفتمان تاریخنگارانهی متداول است و ناگزیر روایتهای جایگزین آن را مطرح کرده است. شلومو زند در این کتاب این نکته را مطرح میکند که یهودیان همیشه «جوامع دینی» مهمی را تشکیل دادهاند که در نقاط مختلف جهان ظاهر و مستقر شدهاند؛ نه «قومی» که ریشهی واحدی داشته و در تبعید ابدی سرگردان بوده است. او میگوید مدعی نیست که از جانبداری ایدئولوژیک بری است و آرزویش کمک به تقویت هویتهای محلی نوظهور و آگاهی انتقادی همگانی از گذشته است. لذا دروغهای تاریخی مربوط به خلق قوم یهود و کشور جعلی اسرائیل را برملا میکند.
او در مقدمه و البته متن کتاب، از بیرون گود به شکلگیری تاریخ یهودیت نگاه کرده و دربارهی اسرائیلیها نوشته است. زند مقدمه خوب و هوشمندانهای نوشته که بیانگر وضعیت زندگی یهودیان مهاجر در اسرائیل یا دیگر قومیّت یا ملیّتهایی است که در منطقهی جغرافیایی فلسطین اشغالی زندگی میکنند؛ از جمله اعراب یا افرادی از نژاد اسلاو و… او در هر فصل کتاب یک موضوع محوری را دربارهی شکلگیری تاریخ جعلی اسرائیل بررسی کرده است؛ از جمله موارد مهمی چون ناسیونالیسم یهودی، جا انداختن واژههایی چون ملت یهود یا قوم یهود، ارتباط علم ژنتیک و رسیدن به مفهوم خون و نژاد یهودی، دستبردن در تاریخ و تغییر کتاب مقدس برای جعل مسألهی تبعید تاریخی یهودیان و در نتیجه مشروعجلوهدادن اعمال امروزِ اسرائیل و…
این پژوهشگر تاریخی میگوید از آنجا که خبرگان شناختهشده در تاریخ یهود عادت ندارند با پرسشهای سادهای روبرو شوند که در نگاه اول ممکن است شگفتانگیز اما بنیادی باشند، شاید بیارزد که این کار را به جای آنها انجام دهد. بههمین دلیل است که دست به نوشتن چنین کتابی زده است. البته متذکر هم میشود که بهتر بود این کتاب را گروهی از پژوهشگران مینوشتند اما هیچ همدستی برای خود پیدا نکرده است.
سؤال و تشکیک مهمی که زند در مقدمهی کتابش مطرح میکند، این است که:
«شاید بهرغم همهی چیزهایی که به ما گفتهاند؛ یهودیت صرفاً دینی جذاب بود که تا زمان ظهور پیروزمندانهی رقبایش، مسیحیت و اسلام، در سطح گستردهای اشاعه یافت و سپس بهرغم تحقیر و آزار موفق شد تا عصر جدید دوام بیاورد. آیا آنگونه که طرفداران ناسیونالیسم یهودی در ۱۳۰ سال گذشته اعلام کردهاند، این استدلال که یهودیت همیشه یک باور-فرهنگِ مهم بوده است و نه یک فرهنگ-ملتِ یکپارچه از شأن آن میکاهد؟»
بناست این سوال، یکی از پرسشهایی باشد که کتاب به آن پاسخ میگوید. نویسنده به ریشخندهای تاریخی و تناقضهایی اشاره میکند که بهواسطه جعلیات و اسرائیلیات شکلگرفتهاند و میگوید امروز هرکس جرأت کند بگوید مردمی که در دنیا یهودی شناخته میشوند (که از اسرائیلیهای یهودی امروز متمایزند) هرگز یک قوم یا ملت نبودهاند و هنوز هم نیستند، بیدرنگ بهعنوان کسی که از یهودیان متنفر است، طرد میشود.
در بخشی از این نوشتار به نظریات شلومو زند درباره موجودیت اسرائیل خواهیم پرداخت اما بهطور کلی او اسرائیل رو اینگونه تفسیر میکند:
«کشور [جعلی] اسرائیل تحت نفوذ برداشت خاص صهیونیسم از ملیّت، شصت سال پس از تأسیس، هنوز هم امتناع میکند از اینکه خود را یک جمهوری بداند که به شهروندانش خدمت میکند.»
به قول نگارنده کتاب «اختراع قوم یهود» این کشور [جعلی] همچنین از پذیرفتن ساکنان محلی در ابرفرهنگ یا فرهنگ فراگیری که خود ایجاد کرده، امتناع و به جایش عمداً آنها را طرد کرده است.
به نگاهِ از بیرون به درونِ شلومو زند اشاره کردیم. یکی از نمونههای این نوع نگاه، جایی از کتاب است که او میگوید:
«بسیاری از اسرائیلیها هنوز معتقدند که اگر قتلعام هولناک هیتلر نبود “ارض اسرائیل” چندی بعد، از میلیونها یهودی که به اختیار خود به آن مهاجرت میکردند پُر میشد، زیرا هزاران سال پیش رویای آن را در سر داشتند.»
البته همانطور که در کتاب میبینیم، فقط مسأله هولوکاست نیست که در تاریخ یهودیان عامل مهمی برای رسیدن به ارض موعود است بلکه اتفاقات و افسانههای تاریخی مهمی هستند که وارد کتاب مقدس و تاریخ اسرائیلیها شدهاند و بناست «اختراع قوم یهود» به آنها بپردازد. بد نیست در اینزمینه به برخی از افشاگریهای نویسنده کتاب هم اشاره کنیم. مثلاً در فرازی که اشاره میکند: «چنین افسانهها و جعلیاتی، خودبهخود در اسرائیل به وجود نیامدهاند» و میخواهد مخاطب را به سمت چشمه اصلی هدایت کند. او معتقد است این کار توسط مرمّتکنندگانِ با استعداد گذشته که کار خود را از نیمهی دوم قرن نوزدهم آغاز کردند و لایهبهلایه آن را بر هم انباشتند، انجام شده است. این افراد یا به تعبیر شلومو زند مرمتگران، ابتدا پارههایی از خاطرههای دینی یهودی و مسیحی را گردآوری کردند و با تخیلات خود، یک تبارشناسی پیوسته طولانی برای قوم یهود ساختند:
«پیش از آن هیچ یادآوری عمومی سازمانیافتهای وجود نداشت و جالب اینکه از آن زمان هم وضع چندان تغییر نکرده است.»
ما در ادامه این نوشتار که با هدف بررسی کتاب «اختراع قوم یهود» نوشته شده، تقریباً از آخر به اول قدم برمیداریم. یعنی با مرور نتیجهگیری کلّی نویسنده، به موارد و راههایی که او برای رسیدن به این نتیجه استفاده کرده، میپردازیم.
۲- دربارهی امروزِ اسرائیل
شلومو زند دربارهی اسرائیل و وضعیت امروزش، نظرات کاملاً صریح و بیتعارفی دارد. او معتقد است اسرائیل را نمیتوان کشوری دموکراتیک دانست و روح قوانین در آغاز قرن بیستویکم در این کشور نشان میدهد که هدفش خدمت به قوم یهود است، نه خدمت به اسرائیلیها. در اینزمینه باید توجه کنیم که منظور مؤلف کتاب، از «اسرائیلیها» در چنین فرازهایی، مردمی است که در سرزمینهای اشغالی زندگی میکنند و خودش هم در فرازهایی، از لفظ «سرزمینهای اشغالی» استفاده کرده است.
بههرحال، شلومو زند، ماهیت و چرایی وجود دولت اسرائیل (یا بهتر است بگوییم رژیم صهیونیستی) را خدمت به «قوم یهود» و فراهم کردن بهترین شرایط برای اخلاف فرضی این قوم میداند نه خدمت به مردمی که در جغرافیای فعلی این کشور زندگی میکنند. بد نیست به واژه «اخلاف فرضی» هم توجه کنیم. چون در درونِ خود یکی از اهداف نویسندهی کتاب را که اشاره به غیرواقعی بودن افسانه قوم یهود است، نهفته دارد.
مؤلف، معتقد است آشفتگی ایدئولوژیکی امروز اسرائیل، نیازمند توجه به جدایی تحلیلی و تاریخی لیبرالیسم و دموکراسی است. شلومو زند با اشاره به تفاوت بین لیبرالیسم و دموکراسی، میگوید اسرائیل کشوری دموکراتیک نیست. حرف کلّیاش هم این است که اسرائیل حاوی مولفههایی از لیبرالیسم است اما آن لیبرالیسمی که در مناطق اشغالی پیاده میشود، محدودیتهای خود را دارد و نقض حقوق مدنی در این کشور امری عادی است. به تعبیر نویسنده:
«هیچ یهودی که امروز در یک دموکراسی غربی لیبرال زندگی میکند، تبعیض و محرومیت اسرائیلیهای فلسطینی را که در کشوری زندگی میکنند که اعلام میکند کشور آنها نیست تحمل نخواهد کرد. اما حامیان صهیونیسم در میان یهودیان سراسر جهان، مانند بیشتر اسرائیلیها، هیچ نگران نیستند یا نمیخواهند بدانند که کشور یهودی به دلیل قوانین غیردموکراتیک خود هرگز امکان ندارد بخشی از اتحادیه اروپا یا یکی از پنجاه ایالت امریکا شود.» (صفحه ۴۷۹)
نظر صریح شلومو زند دربارهی دولت و حاکمیت اسرائیل چنین است که باید آن را پس از سالها همچنان یک «قومسالاری» نامید. حتی بهتر است آن را «قومسالاری یهودی با ویژگیهای لیبرالی» نامید، چون دولتی است که هدف اصلیاش نه خدمت به مردمِ خواهان برابری مدنی، بلکه خدمت به یک قوم زیستی_دینی است؛ تاریخش هم تماماً جعلی است و جلوهی سیاسیاش پویا و انحصاری و تبعیضآمیز است.
بهقول این پژوهشگر، ۴۰ سال طول کشیده تا نخبگان سیاسی اسرائیل، وضع دهههای اخیر را تشخیص داده و بفهمند در دنیای فناوریهای پیشرفته، سلطه بر تکهزمینهای مختلف، به معنی قدرتمندبودن نیست. نظر صریح دیگری که زند درباره موضوع «افسانه قوم یهود» دارد، این است که این افسانه برای اسرائیل زیانبار بوده و ممکن است باعث تجزیه آن از درون بشود. او در بخشهای پایانی کتاب، انواع و گونههای دموکراسی را برمیشمارد؛ از جمله دموکراسی لیبرال، جمهوریخواه، همزیستگرا و چندفرهنگی، اما حاکمیت اسرائیل در هیچکدام از این گروهها قرار ندارد.
زند معتقد است اسرائیل از اینکه یک دموکراسی همزیستگرا مثل سویس یا بلژیک یا دموکراسی چندفرهنگی مثل بریتانیا یا هلند باشد، امتناع کرده است. اسرائیل بر این پافشاری میکند که خود را یک کشور یهودی ببیند که به همهی یهودیان جهان تعلق دارد. شلومو زند این رویکرد را نقض آشکار اصل اساسی دموکراسی مدرن میداند و بهانهی آن را حفظ قومسالاری لجامگسیختهای عنوان میکند که آشکارا به زیان بعضی از شهروندانش تبعیض قائل میشود.
کتاب «اختراع قوم یهود» با این جملات به پایان میرسد:
«اگر تاریخ این ملّت عمدتاً یک رویا بوده باشد، چرا از نو رویاپردازی دربارهی آینده را پیش از آنکه کابوس شود، آغاز نکنیم؟»
۳- بررسی ریشههای اسرائیل و ناسیونالیسم یهودی
ناسیونالیسم یهودی و آنچیزی که منجر به ساخت کشور جعلی اسرائیل شد، از نظر شلومو زند ریشه در جنبشهای ناسیونالیستی اروپا، پیش از جنگ جهانی اول و دوم دارد. یکی از موضوعات مهمی که در صفحات این کتاب بررسی شده، علت پافشاری صهیونیستها بر پیشینه و تاریخ قوم یهود است. آنطور که در آینده خواهیم دید، علت چنین اصراری، ساخت کشوری متمرکز و در واقع، منافعی است که صهیونیستها دارند. شلومو زند در اینزمینه ریشههای گرایش شدید ناسیونالیستی در تشکیل کشور یهودی را مورد بررسی قرار داده است.
او با شروع فصل اول کتاب، واژهی «ملّت» را در زبانهای مختلف اروپایی بررسی کرده و میگوید واژهی ملت در زبان عبری مدرن به Leom یا Umah (امت) ترجمه شده است. زند همچنین با دعوت به کمی درنگ و تامل، ما را به بررسی دو مفهومِ (به تعبیر خودش مشکلآفرینِ) «مردم» و «قوم» دعوت میکند. او میگوید واژه am (مردم) در عبری باستان و معنیاش در زبانهای دیگر، واژهای بسیار سیال است. همچنین میگوید همه کتابهای تاریخ منتشرشده در اسرائیل کلمه مردم را مترادف leom (ملّت) به کار میبرند.
به ناسیونالیسم اروپایی اشاره کردیم. با پیدایش این جریان در قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی، ایدئولوژی و هویت فراگیری بین کشورهای اروپایی و فرهنگشان بهوجود آمد که در آن بهطور پیوسته از واژه «مردم» استفاده میشد. یکی از دلایل مهم این رویکرد، تاکید بر قدمت و تداوم همان ملیّتی بود که جریان ناسیونالیسم در پی ساختش بود. به عقیده شلومو زند، مورّخان حرفهای در همهی دولتملتهای جدید ناسیونالیست میتوانستند با خاطری آسوده از روی یک پل رژه بروند و آن پل مردم بود که مدرنیته بین گذشته و حالاش شکاف ذهنی عمیقی به وجود آورده بود.
اگر با شلومو زند پیش برویم و وقایع اروپای قرن بیستم را بررسی کنیم، باید بگوییم که پس از نیمه ابتدایی قرن بیستم (که او، این بازه زمانی را مرگبار توصیف میکند) مفهوم «نژاد» رد شد و مورخان مختلف مفهوم آبرومندتر «قوم» (ethnos) را برای حفظ ارتباطشان با گذشتهی دور به کار بردند. طبق تعریفی که آنتونی دی. اسمیت پژوهشگر بریتانایی در آندوره مطرح کرده، «قوم» دیگر یک جامعهی زبانی با شیوهی زندگی مشترک نیست، بلکه باید فقط با یک سرزمین تداعی شود.
تعریف اسمیت از قوم با شیوهای که صهیونیستها حضور یهودیان را در تاریخ میبینند، سازگار است. شلومو زند هم در زیرنویسِ کتاب، تذکر جالبی دارد:
«تعجبی ندارد که اسمیت نعمتی غیرمترقبه برای مورّخان صهیونیست است که به دنبال تعریف ملت یهودی هستند.»
قرن نوزدهم میلادی، قرن پیروزی ناسیونالیسم در اروپا و قرن بیستم هم، قرن استیلا و نیرومندتر شدن این جریان بود. در نتیجه برنامههای استعماری جدید اروپائیان به وجود آمد. به عقیده شلومو زند، ناسیونالیسم از دل تمدن مسیحی برخاسته بود و بسیاری هم ناسیونالیسم را نوعی دین و آیین مدرن میدانستند. اما او این تذکر را هم داده که نباید فراموش کرد که فاشیستم و ناسیونالسوسیالیسم (نازیسم) پیش از آنکه بهصورت پاسخی سرکوبگر به تضاد سرمایه و کار در آیند، گونههای خاص ناسیونالیسمِ اساساً پرخاشگر بودند. حامیان اصلی استعمار مدرن و امپریالیسمِ دولتملتهای لیبرال، تقریباً همیشه، جنبشهای ملی مردمی بودند و ایدئولوژی ناسیونالیستی منبع اصلی اعتبار احساسی و سیاسی آنها بوده که در حمایت از هر مرحله از گسترس آنها، خرج میشد. اما غرض شلومو زند از اشاره به پدیده استعمار، این است که به یکی از شاخههای آن یعنی استعمار صهیونیستی برسد. از نظر او، این گونهی استعماری، در پایان دهه ۱۹۲۰ و پس از جنگ جهانی اول وجود داشته است.
ناسیونالیسم یهودی هم مانند دیگر انواع این جنبش، دنبال یک عصر طلایی و قهرمانانی در گذشته بود؛ یعنی همان تاریخ یا شخصیتهای اسطورهای که امروزه در تاریخ یهودیت با آنها روبرو میشویم. زند در همین راستا به رو آوردن یهودیان به «پادشاهی افسانهای داوود» اشاره میکند. هاینریش گرتس مورّخ اسرائیلی و فعالیتهایش نقش مهمی در مطالب کتابی که در دست داریم، ایفا میکند. در بخش بعدی این مقاله، بیشتر به گرتس و اخلافش خواهیم پرداخت. شلومو زند، گرتس را نوآور بزرگ میخواند و میگوید اثر تاریخنگارانه او دربارهی اسرائیل و قوم یهود، خلاف تاریخ باستانی یوسفوس (اولین مورخ تاریخ یهودیت) با مقطع «استقرار بنیاسرائیل در سرزمین و آغاز تبدیل آنها به یک قوم» آغاز میشود. او میگوید: گرتس معجزات اولیه را حذف کرد تا اثرش را علمیتر کند.
دیگر نوشتههای ناسیونالیستی اسرائیلی را میتوان در آثار موزِس هس، یهودی چپگرا و دوست کارل مارکس جستجو کرد که کتاب «روم و اورشلیم: آخرین مساله ناسیونالیستی» را در سال ۱۸۶۲ نوشت. شلومو زند دربارهی هس از عبارت «شاید اولین کمونیست در آلمان» یاد کرده و میگوید گرتس، «روم و اورشلیم» را پیش از ملاقات با نویسندهاش خواند و بینشان یک دوستی صمیمانه و مکاتبات شکل گرفت که تا زمان مرگ هس در ۱۸۷۵ ادامه پیدا کرد. گرتس مقالهای با عنوان «احیاء نژاد یهود» را یک سال پس از انتشار کتاب هس چاپ کرد.
در پایان این بخش از نوشتار و پیش از نتیجهگیری به جملهی مهمی از زند اشاره میکنیم که دربارهی ویژگی ناسیونالیستی و استعماری اسرائیل است:
«افسانههای اصلی دربارهی خاستگاه ازلی ملّتی شگفتانگیز که از بیابان پدیدار شد و سرزمینی پهناور را گشود و پادشاهی شکوهمندی بنا کرد، موهبتی بود برای ناسیونالیسم یهودی بالنده و استعمار صهیونیستی.»
نتیجهگیری
خلاصهی کلام نویسنده در فصل اول این است که جریان جنبشهای ناسیونالیستی قرن هجده و نوزدهم اروپا به شکلگیری جنبش ناسیونالیستی و استعماری یهودی و صهیونیستیای انجامید که در ادامه برای ساخت یک کشور یهودی دست به تغییراتی در کتاب مقدس و تاریخ دین یهود زدند تا به مقاصد دیگرشان (که در ادامهی مطلب بررسی میکنیم) برسند.