دانشیار گروه مطالعات تطبیقی عرفان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: زندگی معنوی آشتی برقرارکردن میان معنویت و مادیت است زیرا معنویت با مادیت در تضاد نیست بلکه در تضاد با دنیویت است.
به گزارش خبرنگار ردنا (ادیان نیوز)، دکتر هادی وکیلی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نشست علمی «سبک زندگی معنوی: امکان و ویژگیها» از سری نشست های دوره تخصصی عرفان و معنویت با طرح این سؤال که آیا سبک زندگی معنوی امکانپذیر است؟ عنوان کرد: انسان با پرسشهای زیادی در دنیا روبروست که برخی کلیدی و اساسی هستند از جمله اینکه ما کیستیم؟ از کجا آمده ایم، به کجا میرویم و چه سبک زندگی را باید سپری کنیم؟ به عنوان مقدمه نخست در این مبحث مطرح است.
وکیلی افزود: مقدمه دیگر آن که تمام سنتهای فکری و معنوی جهان در تلاشند تا انسان را به رهایی، تحول، رشد و رستگاری برسانند یعنی تعالیم نظری و مناسک برای رسیدن به این اهداف بوده تا انسان از بن بستهای فکری رها شود. رهایی از گم گشتگی هویتی و رسیدن به هویت حقیقی، رهایی از بی معنایی برای اینکه دریابیم چرا هستیم و رهایی از غایتشناسی و شناخت هدف زندگی.
وی با بیان اینکه از دیدگاه عرفانی، موقعیت انسان در چند حالت قابل تعریف است، اضافه کرد: اول اینکه ما مختار و در انتخاب روش و سبکهای مختلف زندگی آزاد هستیم، موقعیت دیگر اسیرشدگی و نه تفویض، بلکه تعیین بر ما حکمفرماست و سرنوشت ما از قبل رقم خورده و ناگزیر راهی را میرویم که باید برویم.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: موقعیت دیگری که عرفان اسلامی به تصویر میکشد این است که ما نه در جبر و نه تفویض هستیم به تعبیر مشهور بین الامرین؛ نه مجبور و نه مفوض کامل هستیم؛ هم مجبوریم و هم مختار به تعبیری خلیفه یعنی انسان چون خلیفه خداست باید فرامین خدا را پیگیری کند ولی در اخذ و رد، اعطا و سلب و ایجاد مختار است.
وکیلی با اشاره به آیه سوم سوره حدید «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ»، اظهار کرد: مقدمه دیگر بحث این است که ما با تقابلهای دوگانه روبرو هستیم و آن را درباره انسان، طبیعت و خدا میتوانیم بیابیم، این دوگانگی خدا (هم ظاهر و هم باطن و هم اول و هم آخر است) آموزنده است تا خود را به ما معرفی کند.
وی با اشاره به اینکه انسان هم با دوگانگی جسم و روح روبروست البته برخی فقط ساحت جسم و ماده برای انسان قائل هستند، افزود: برای جهان هم دو ساحت زمین و آسمان وجود دارد که وجه زمینی وجه فیزیکال جهان و آسمان، بخش متافیزیکال جهان است؛ بین انسان و خدا هم این تقابل وجود دارد؛ بنا بر روایتی «ان الله خلق آدم علی صورته؛ خدا آدم را به صورت خویش آفریده است» پس ما به عنوان انسان از سویی آدمیزاد و از سویی شبیه خدا هستیم و خدا را هم قابل ادراک نمیدانیم ولی او خودش را شبیه ما معرفی کرده است.
وکیلی با بیان اینکه «ابن عربی» جهان را کالبدی میداند که روح آن انسان است، در خصوص راه رهایی بشر عنوان کرد: یا باید روح را کاملا منکر و ماتریالیست مطلق شود همچون برخی از فلاسفه که به ماتریالیسم حذفی مشهورند؛ در این تفکر ابعاد باطنی و روحی هم از ویژگیهای خود عالم ماده است و چیزی ورای ماده و سوپر متریال وجود ندارد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: راه دوم عکس راه اول است یعنی ماده را منکر شده و فقط عالم و انسان را غیرمادی بدانیم؛ تعلق در اینجا مطلقا برای روح است که صورتی از زهد و ماده گریزی است که در برخی سنتهای دینی هم وجود دارد. راه سوم این است که در عین تعلق به ماده به روح هم تعلق داشته باشیم و یکی را قربانی دیگری نکنیم. گل وجودی ما مادی است ولی در عین حال میتوانیم ماده را به روح متصل کنیم و به برزخی از ماده و روح معتقد شویم که آشتی میان این دو ایجاد میکند.
معنویت مقابل مادیت نیست
وکیلی با تأکید بر اینکه زندگی معنوی نه ترک ماده و نه معنویت بلکه گره این دو است، خاطرنشان کرد: معنویت در مقابل مادیت نیست بلکه در برابر دنیویت و تعلق و چسبیدگی و عدم رهایی است. به گفته قدیس ترزا از دشوارترین مراحل سلوک بریدن از تعلقات فردی و اجتماعی است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی عنوان کرد: معنویت مبحثی مسیحی است که یک دهه در ایران هم مطرح شد حال اندیشکده معنویت داریم و معنویتهای نوظهور در جامعه مورد بحث و توجه و نقد و بررسی هستند.
وی با بیان اینکه «سبک زندگی» را برای اولین بار یک روانشناس اتریشی به کار برد که منظورش از سبک زندگی صفات شخصیتی اولیه در دوران کودکی بود، بعدها به خصوص در سال ۱۹۶۱ لایف استایل به روش زیستن و زندگی تعبیر شد که مجموعه علائق، سلایق، دیدگاهها و رفتارها شامل جهانبینی، دینداری، هنر، سیاست و اقتصاد و فرهنگ و حتی سلایق فردی در آرایش مو و کار و شغل و … سبک زندگی را تشکیل میدهند.
وکیلی با بیان اینکه سبک زندگی معنوی به این معناست که زندگی خود را براساس معنویت شکل دهیم، با طرح این سؤال که آیا این سبک امکانپذیر است؟، تصریح کرد: ما در میانه سؤالات و وضعیت دهشتناکی که بعد از مرگ چه اتفاقی برای ما رخ میدهد دو راه داریم یا معتقد به خدا و آخرت هستیم یا خیر، آنهایی که خدا را قبول ندارند هم سبک زندگی معنوی برای خود تعریف کردهاند که انحرافی است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی خاطرنشان کرد: انسان گرایش معنوی و روحی و باطنی دارد ممکن است ما اتفاقات ماورایی را ببینیم و تجربه معنوی داشته باشیم و یا به خدا و عالم غیب به صورت سنتی و با تحقیق معتقد شده باشیم.
گره ماده و معنویت
وی با اشاره به اینکه راه زاهدان، راه تجرد و راه مادیون راه منکران غیب است، اظهار کرد: روش دیگر گره میان ماده و معنویت است که امکانپذیر هم می باشد؛ ما میتوانیم در ماده حیات داشته باشیم و زهد نورزیم و ترک دنیا نکنیم ولی تعلق خود را به دنیا کم کنیم و ماده و معنا را آشتی دهیم، در این رابطه به اندازهای که از روح فاصله بگیریم به مادیت میچسبیم و برعکس. استانداردترین حالت این است که در برزخ این دو زندگی کنیم و آن دو را پیوند بزنیم.
وکیلی دروننگری، تأمل، تمرین و مناسک دینی را از جمله ابزارهایی دانست که ما را از ماده فاصله داده و به روح نزدیک میکنند.
وی تصریح کرد: میتوان سبک زندگی معنوی را طبق آموزههای قرآن بر محوریت تقوا جست و جو کرد چنانکه در ابتدای سوره بقره آمده این کتاب هدایت برای متقین است؛ متقین به غیب یعنی به وجه غیرمادی جهان معتقد هستند، غیب یا از طریق مکاشفه به دست میآید شبیه تجربه انبیاء و اولیاء و یا غیر آن که فقط ایمان است زیرا غیب با برهان قابل دیدن نیست، ویژگی دیگر متقین هم اقامه نماز و انفاق رزق است؛ این دو رفتار معنوی سبب بالابردن انسان از زمین است؛ نماز معراج مؤمن است. انفاق هم گرچه رفتاری مبتنی بر اقتصاد است ولی بخشش به دیگران رفتاری معنوی است.
مصادیق قرآنی صلح ماده و معنویت
وکیلی با بیان اینکه عمل صالح عملی صلحآمیز است که میان دو امر مادی و غیر مادی آشتی برقرار میکند بنابراین مادهگرایی صرف و ترک ماده هیچ یک عمل صالح نیست، عنوان کرد: در داستان خضر و موسی(ع) سه نمونه در این زمینه وجود دارد که عبارتست از کشتن یک انسان از بعد ظاهری جرم است، تعمیر دیوار از روستایی که لطفی نداشتهاند در نگاه مادی حماقت و سوراخ کردن کشتی دیگران رفتارنابخشودنی استف خضر برای این کارها توجیه دارد ولی درک آن برای موسی(ع) دشوار بود.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: دو نمونه دیگر در داستان ابراهیم(ع) است یکی ذبح اسماعیل و دیگری آتش نمرود، در این نمونهها آشتی روح و جسم وجود دارد، داستان غدیر که در آن اکمال دین و اتمام نعمت رخ داد هم همینگونه است؛ تأسیس امامت ادامه باطن است، شریعت ظاهر و امامت باطن دین است که توأم با هم دین را کامل میکنند.
وکیلی بیان کرد: در سبک زندگی معنوی اصالت با روح و بدن یعنی هر دو هست و انبیاء و ادیان هم به این مسئله توجه کردهاند؛ تاکید بر روح هم به معنای بی تفاوتی نسبت به بدن نیست و باید به هر دو اهمیت بدهیم و باید خود را لایق بهشت انسانی یعنی جمع میان ماده و مجرد کنیم.
یادآور می شود، دوره تخصصی «عرفان و معنویت» از سوی موسسه بین المللی حکمت، ویژه ماه مبارک رمضان هرشب ساعت ۹:۳۰ به صورت آنلاین برگزار می شود.