مسائل مربوط به حقوق زن و مرد و چگونگی برقراری توازن میان این امور، از جمله موضوعاتی است که در سراسر جهان همواره در حال بررسی و حتی پیشرفت بوده و هست. از طرفی گروههای بسیاری، این امر را دستمایه سوءاستفاده و تبلیغ خود قرار دادهاند. مثل فرقه «بهائیت» که سعی دارد با ویرایش، بازآفرینی و تزئین آموزههایش، ادعای ترقی و پیشرو بودن در این حیطه را جار بزند.
ردنا (ادیان نیوز) – مسائل مربوط به حقوق زن و مرد و چگونگی برقراری توازن میان این امور، از جمله موضوعاتی است که در سراسر جهان همواره در حال بررسی و حتی پیشرفت بوده و هست. از طرفی گروههای بسیاری، این امر را دستمایه سوءاستفاده و تبلیغ خود قرار دادهاند. مثل فرقه «بهائیت» که سعی دارد با ویرایش، بازآفرینی و تزئین آموزههایش، ادعای ترقی و پیشرو بودن در این حیطه را جار بزند.
بهائیان در کنفرانسهای مختلف جهانی و سازمان ملل، ادعا میکنند که بهائیت حقوق زنان را کاملاً با حقوق مردان برابر دانسته و اساساً «برابری زن و مرد برای نخستین بار در متون مقدس بهائی بیان شدهاست.»(۱)
حال اعتبار این جمله را در منابع بهائی و آثار به جای مانده از سرکردگانشان بررسی میکنیم. اگرچه در جایی «حسینعلی نوری» و در جایی دیگر پسرش «عباس افندی» از نبودن عدم تفاوت میان زن و مرد سخن راندهاند(!) اما تناقضات موجود در سخنرانیهایشان، در جمع مخاطبین خاص با دیگر نوشتههای بعضاً توهینآمیز و اصطلاحاً احکام و عملکردشان، خط بطلانی بر نهتنها تساوی در حقوق، بلکه حتی در ارزشگذاری میان زنان و مردان و حتی خود زنان است.
نگاه تحقیرآمیز به زنان و «نقیصه» دانستن زن بودن، آنجا معلوم میشود که اولین سرکرده بهائی، «رجال» را مظهر استواری و رفعت و «نساء» را مظهر خفت و سستی میداند: «ای کنیزان، مردانه بر امر حق قیام نمایید. بسی از نساء که الیوم عندالله از رجال مذکور و بعضی رجال که از نساء محسوب.»(۲)
در جایی دیگر «شوقی افندی» که آخرین سرکرده بهائیان و اصطلاحاً امروزیتر بود، به تفاوت زن و مرد اعتراف کرده و آنان را به گفته خود به خاطر «روحیه حساس» و «کمطاقتی» از جنگ معاف میداند.(۳)
از نظر تفاوت در سهم ارث، به جز اینکه منزل مسکونی و لباسهای مخصوص، به بزرگترین پسر تعلق گرفته، سهم خواهر و مادر متوفی از پدر و برادرش کمتر تعیین شده (۴) که این نقض آشکار برابری حقوق است. در بهائیت حتی اگر هیچ فرزند پسری وجود نداشته باشد، باز هم منزل مسکونی پدر، به دخترش نخواهد رسید بلکه در این صورت، خانه مسکونی او، جزو مایملک مرکز اصلی فرقه، واقع در فلسطین اشغالی (موسوم به بیتالعدل) محسوب خواهدشد.
اجحاف در حق و حقوق زنان در بهائیت، چهرههای زشتتری هم به خود گرفتهاست. آنجا که نهتنها بین حقوق زنان و مردان اختلاف قائل شدهاند، بلکه با یک طبقهبندی توهینآمیز، حق زن شهری را از زن روستایی بالاتر وضع کردهاند.(۵) یعنی میان خود زنان هم حقی برابر قائل نیستند.
با این وجود، شاید برخی تصور کنند که این تناقضات مربوط به گذشته فرقه بوده و بهائیان امروز با ترقی جوامع، سعی در پیشرفت خود و تشکیلاتشان را داشتهاند. در این مورد باید در نظر داشت که بهائیان «حسینعلی نوری» را به پزشک ماهری تشبیه میکنند که درک کاملی نسبت به ماهیت نوع انسان داشته و قادر به تجویز داروی مناسب برای درمان کلیه دردهای عالم است، درمانی که به بهترین شکل با نیازهای زمان او همخوانی دارد. بنابراین زمانی که هنوز از بهائیت سخن میگویند، یعنی به تعالیم سرکرده خود معتقدند و حق تغییر آن را ندارند.
همانطور که در ورود زنان به درجات بالای فرقه، همچنان از دستور سرکردگانشان تبعیت کرده و به زنان اجازه قرار گرفتن در این موقعیت را نمیدهند. در واقع هیچ زنی در شمار رهبران بهائی نبوده و زنان حق عضویت برای حضور در عالیترین مرجع تصمیمگیری بهائیت را ندارند.(۶)
این تنها گوشهای از تناقضات درونی این فرقه و فریبهایی است که بهائیت برای تبلیغ و جذب، اظهار میدارد.
پینوشت:
بیانیه جامعه جهانی بهائیان اتریش به مناسبت روز زن.
اشراق خاوری، عبدالحمید، پیام ملکوت، ص۲۳۲.
انوار هدایت ،صفحه ۷۷۷.
اشراق خاوری، عبدالحمید، گنجینه حدود و احکام، ص۶۷ و ص۱۲۶.
اقدس، ص۳۹۷.
اشراق خاوری، همان، ۲۱۹.