بر اساس روایات معتبر تمام امور بندگان بر پیامبر (ص) و امام معصوم و حجت الهی در شب قدر نازل می شود و از آن رو که هم اکنون حجت خداوند بر روی زمین، امام عصر (عج) است، تقدیر امور به ایشان عرضه میشود.
ردنا (ادیان نیوز) – بنابر نص قرآن کریم شب قدر در ماه رمضان قرار دارد، و بیش از یک شب هم نیست؛ چرا که خداوند می فرماید: “ِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَهِ الْقَدْر”.قرآن را در شب قدر نازل کردیم نه در شب های قدر، اما به جهاتی این یک شب برای ما تبیین نشده است و گفته اند یکی از این سه شب، شب قدر است و همه این شب ها را بیدار باشید و… تا بتوانید فضیلت شب قدر را درک کنید. برای روشن شدن این موضوع به حدیثی از امام صادق(ع) اشاره می کنیم که فرمود: شب نوزدهم شب تقدیر است و شب بیست و یکم شب بستن و تعین و اِحکام است و شب بیست و سوم شب حتمی شدن و امضای آن است.
از آیه: “تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْر”، که صیغه مضارع (تنزل در اصل تتنزل بوده)، را به کار برده است، استمرار نزول ملائکه و روح فهمیده می شود و گویای این است که شب قدر در زمان حضرت رسول اکرم (ص) بوده و همچنان باقی است. همچنین در سوره دخان آیه ۶ در مورد شب قدر آمده است: “فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیم أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا کُنَّا مُرْسِلینَ ” که باز هم صیغه مضارع “یفرق” آمده که در زبان عربی نشانه استمرار فعل است. روایات اهل بیت (ع) نیز بر این موضوع تأکید دارند. امام جواد (ع) می فرماید: امام علی (ع) به حسن بن عباس فرمود: “شب قدر در هر سالی هست و در این شب، امر یک سال نازل می شود”. پیامبر اکرم (ص) در جواب ابوذر که در مورد شب قدر سؤال کرده بود، فرمودند: “این شب، تا روز قیامت هست”.
در فرهنگ اسلام شب قدر به جهت خصوصیات منحصر به فردی که برای او است، از اهمیت زیادی برخوردار است و روایات زیادی در تأکید بر احیای آن و اهمیت دادن به آن وارد شده است. از آن جمله سید بن طاووس در کتاب شریف اقبال آورده است که پیامبر (ص) از موسی(ع) نقل فرموده که گفت: الاهی من قرب تو را می خواهم، فرمود: قرب من از برای کسی است که بیدار باشد در شب قدر، گفت: الاهی رحمت تو را خواهم، فرمود: رحمت من از برای کسی است که رحم کند فقرا را در شب قدر، گفت: خدایا نجات می خواهم، نجات از آتش، فرمود: این برای کسی است که استغفار کند در شب قدر، گفت: خدایا رضای تو را می خواهم، فرمود: خشنودی من از برای کسی است که دو رکعت نماز بخواند در شب قدر.
از خصوصیات شب قدر نزول قرآن، نزول فرشتگان و روح بر ولی خدا، همچنین بالاتر بودن عبادت آن یک شب از هزار ماه. و تدبیر و تقدیر وقایع و خلایق است. آنچه از نص قرآن کریم و ظاهر روایات بر می آید این است که شب قدر یک شب بیشتر نیست و خصوصیاتی که به ولی الله و امام معصوم (ع) بر می گردد همه در یک شب اتفاق می افتد؛ یعنی نزول ملائکه بر امام (ع) و اندازه گیری امور و حوادث و معیشت ها، همه در یک شب خاص است. خداوند می فرماید: ” َنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فیها “ملائکه و روح در این شب نازل می شوند و نزول قرآن در این شب بوده است: ” انَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَهِ الْقَدْر”. یا در روایات آمده است: در این شب امر یک سال نازل می شود.
حال آیا روز قدر هم در شأن و منزلت همانند شب آن است؟ در جواب باید گفت: اگرچه وقایعی همچون نزول ملائکه بر ولی الله (ع) در شب قدر است، اما روز قدر هم در ارزش و فضیلت همانند شب آن است. مرحوم شیخ عباس قمی در اعمال شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان می گوید: روزهای این شب ها را نیز باید حرمت داشت و به عبادت و تلاوت و دعا به سر آورد؛ زیرا که در احادیث معتبره وارد شده است که روز قدر در فضیلت مثل شب قدر است.
بر اساس روایات معتبر تمام امور بندگان بر پیامبر (ص) و امام معصوم و حجت الهی نازل می شود و از آن رو که هم اکنون حجت خداوند بر روی زمین، امام عصر (عج) است؛ تقدیر امور به ایشان عرضه می شود. امام جواد (ع) از حضرت امیر المؤمنین (ع) نقل می کند که ایشان به حسن بن عباس فرمود: شب قدر در هر سالی است و خداوند در آن شب تمام امور آن سال را نازل می کند، پس از رسول خدا (ص) نیز کسانی عهده دار این امور هستند. ابن عباس از امام پرسید: آنها کیستند: امام علی (ع) فرمود من و ۱۱ نفر از فرزندان من که امام و هم سخن با فرشتگان هستیم.»
شب قدر در امتهای پیشین
در اینکه شب قدر در امت هاى پیشین نیز بوده است؟ در میان مفسران اختلاف است: برخی معتقدند که شب قدر اختصاص به امت اسلام دارد و در امت های گذشته نبوده است و عده ای این نظریه را قبول ندارند و نظرشان این است که شب قدر در بین ملل گذشته نیز بوده است. گروهی که معتقدند شب قدر در امت های پیشین نبوده است، به روایاتی استناد کرده اند که شب قدر از مواهب الاهى بر امت اسلامی می باشد مانند شان نزول آیه شریفه (خیر من الف شهر)، که از پیغمبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمود: ان اللَّه وهب لامتى لیله القدر لم یعطها من کان قبلهم؛ خداوند به امت من شب قدر را بخشیده و احدى از امت هاى پیشین از این موهبت برخوردار نبودند”
اما دلایل کسانی که معتقدند شب قدر اختصاص به امت اسلامی ندارد، آنکه این عده از مفسران از ظاهر برخی از آیات مانند “تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْر” و “فیها یفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیم” استفاده کرده اند که شب قدر اختصاص به امت پیامبر(ص) ندارد؛ زیرا “تنزل” و “یفرق” هر دو با صیغه مضارع آمده اند و دلالت بر استمرار می کنند. و همچنین تعبیر به جمله اسمیه “سَلامٌ هِی حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ” که نشانه دوام است نیز گواه بر این معنى است.
به علاوه روایات نیز این معنى را تایید می کند که شب قدر در امتهای گذشته نیز بوده است. مانند روایتی که از امام جواد (ع) رسیده است که فرمود: خداوند شب قدر را در ابتداى خلقت دنیا آفرید و در آن شب نخستین پیغمبر و نخستین وصیى که باید باشد (آدم و شیث را) آفرید و حکم فرمود که در هر سالى، شبى باشد که در آن شب تفسیر و بیان امور تا چنان شبى در سال آینده فرود آید. ممکن است روایاتی که دلالت دارد شب قدر اختصاص به امت اسلام دارد، مقصود این باشد که در امت های پیشین، اگر چه شب قدر وجود داشته است ولی اعلان رسمی که مردم از آن آگاهی پیدا کنند نمی شده است.
از جمله دلایلی که این گروه در مورد وجود شب قدر در امتهای گذشته می آورند آنکه منزلگاه فرشتگان در زمان فترت( فاصله زمانی پس از حضرت عیسی (ع) تا زمان رسول اکرم (ص)) نیز حجت خدا است؛ زیرا به ادله عقلی و نقلی، زمین در هیچ زمانی حتی در دوران فترت خالی از حجت خدا (پیامبر یا وصی او) نبوده است. و دوران فترت به معنای خالی بودن زمین از حجت خدا در این مدت زمان نیست بلکه به معنای نبودن رسول و پیامبر در این فاصله شش صد سال است. بی تردید اوصیاء و جانشین های حضرت عیسی (ع)حجت خدا بر روی زمین بودند.
خداى متعال در سوره «مائده» مى فرماید: «اى اهل کتاب! پیامبر ما به سوى شما آمد تا در عصرى که میان پیامبران الاهى فترت و فاصله اى واقع شده، حقایق را براى شما بیان کند، مبادا بگوئید از طرف خدا بشارت دهنده و بیم دهنده به سوى ما نیامد». از فاصله حدود ششصد سال بین حضرت مسیح (ع) تا حضرت رسول اکرم (ص) به دوران فترت یاد می شود. همان گونه که از آیه یاد شده فهمیده می شود در این فاصله رسول و پیامبری نبوده است. اما باید توجه داشت که نیامدن پیامبر دلیل بر نبودن حجت خدا در روی زمین و قطع ارتباط انسان با خدا نیست. بلکه زمین هیچ وقت از حجت خدا خالی نمی شود.
امام علی (ع) در سخنی به کمیل می فرماید: آرى، روى زمین هرگز از کسى که قیام به حجت الاهى کند، خالى نخواهد ماند، خواه آشکار و مشهور باشد، یا پنهان و ناشناخته، براى اینکه احکام، دستورات، دلائل و نشانه هاى خداوند از میان نرود… خداوند به وسیله آنها دلائل و نشانه هاى خود را حفظ مى کند تا به افرادى همانند خود بسپارند و بذر آن را در دلهاى کسانى شبیه خود بیفشانند…». از این رو معتقدیم که نخستین انسان حجت خدا بود و آخرین انسان نیز حجت خدا خواهد بود.
بی تردید در دوران فترت؛ یعنی فاصله زمانی پس از حضرت عیسی (ع) تا زمان رسول اکرم (ص) حجت خدا وجود داشته است. در روایتی امام رضا (ع) می فرماید: « همانا در هیچ عصر و زمانی زمین از حجت خدا بر خلق خالی نمی شود». هر چند که ممکن است ما از نام و مشخصات آنها بی خبر باشیم همان گونه که از ۱۲۴ هزار پیامبر تنها نام عده محدودی از آنان را می دانیم.
از سوی دیگر حجت خدا ممکن است نبی باشد و یا وصی او؛ زیرا هر پیامبری وصی داشته است. اهل تشیع و تسنن روایت کرده اند که رسول خدا(ص) فرمود: «هر پیامبری وصیٌ دارد». از این رو شیعه بر این باور است که در هر زمانی خداوند حجتی در عالم دارد که او واسطه فیض خدا و حافظ دین او و مرجع علمی مردم است. بر این اساس می توان گفت: نزول فرشتگان در شب قدر در دوران فترت بر حجت خدا یعنی وصی حضرت عیسی (ع)، بوده است.
از جمله مطالبی که در شب قدر بدان اشاره می شود بحث امضای تقدیر اعمال یک ساله بندگان توسط حجت الهی است که این مسئله با توحید منافاتی ندارد چراکه حجت خدا خلیفه و نماینده خدا بر روی زمین است و هر کاری که انجام می دهد با این عنوان و به اذن و اراده خدا است و به نحو طولی در امور تأثیرگذار هستند. از این رو هیچ منافاتی با توحید ندارد. حضرت مهدی (ع) می فرماید: «قلب های ما ظرف اراده و مشیت خدا است، اگر او بخواهد ما می خواهیم.»
و اگر معتقدیم که هر ساله در شب های قدر فرشتگان نامه اعمال ما را محضر حضرت حجت (عج) تقدیم و حضرت آنان را امضا می نماید می گوییم که این با اراده و مشیت الاهی صورت می گیرد و هیچ منافاتی با توحید ندارد هم چنان که این سخن حضرت عیسی (ع) هیچ منافاتی با توحید ندارد که می فرماید: “من از گِل، چیزى به شکل پرنده می سازم سپس در آن می دمم و به فرمان خدا، پرنده اى می گردد. و به اذن خدا، کورِ مادرزاد و مبتلایان به برص [پیسى] را بهبودى می بخشم و مردگان را به اذن خدا زنده می کنم”.