به علاوه این نکته را نباید فراموش کرد که نهضت جنگل با وجود افرادی مانند کائوگ آلمانی و یا برخی ارامنه و اکراد در آن، خاصیتی انترناسیونالیستی به خود گرفته بود پس حضور متخصصین نظامی عثمانی مانند عمر بیگ و یا رابطه دوستانه میرزا و انور پاشا نباید جندان اعجاب آور باشد.
ردنا (ادیان نیوز) – در میان آثاری که تا کنون در خصوص نهضت جنگل و میرزا کوچک خان منتشر شده است تقریباً به نقش تمامی قدرتهای مؤثر در جهان اسلام آن روز به غیر از امپراطوری عثمانی اشاره شده است. نقشی که پس از گذشت بیش از ۱۰۰ سال از برپایی نهضت جنگل هنوز در هالهای از ابهام باقی مانده است. از بین قدرتهای برتر آن روز جهان انگلستان به وسیله فراماسونری و بهائیت، روسیه تزاری از طریق نیروی گسترده نظامی خود و ترکیه عثمانی به واسطه برپایی یک تشکیلات سری با شعار تجدید مجد و عظمت اسلام و حیات دوباره امپراطوری عثمانی به اعمال نفوذ در جریان انقلاب مشروطه(۱۹۰۵) پرداختند. در ادامه به بررسی این نقش مغفول مانده در تاریخ معاصر ایران خواهیم پرداخت.
انور پاشا، اتحاد اسلام و سید جمالدین اسدآبادی
در میان چهره های سیاسی امپراطوری رو به زوال عثمانی سلطان عبدالحمید خان و صدراعظم این کشور انور پاشا از جمله سیاستمداران مشهوری بودند که بیشترین تأکید را بر روی نظریه اتحاد اسلام با هدف احیای مجد و عظمت دوره کهن عثمانی داشتند. برای دستیابی به این مقصود تنها راه استفاده از محبوبیت منادی نام آشنای اتحاد جهان اسلام سید جمال الدین اسد آیادی بود. بر اساس روایت اسماعیل رائین سید جمال به دعوت رهبران عثمانی و به منظور راهبری پروژه اتحاد اسلام به این کشور سفر کرد اما پس از مدتی تحت نظر قرار گرفتن و قطع ارتباط با پیروان دوآتشه خویش یا به اشاره سلطان عبدالحمید و یا به علت بیماری سرطان فک از دنیا رفت. آنچه در این میان از معمای مرموز مرگ رهبر جریان اتحاد اسلامی مهمتر است مصادره به مطلوب سازمان اتحاد اسلام به عنوان سازمان نیمه مخفی اتحاد گرایان توسط عثمانی و به نفع سیاستهای بینالمللی این کشور است.
دگردیسی اتحاد اسلام از سازمانی نیمه سری تا سودای تأسیس حکومت
پس از مرگ رازآمیز سیدجمال عثمانیها از تمام ابزارهای خود ازجمله شهبندری یا سفارتخانهها و انجمن اتحاد اسلام برای اعمال نفوذ در جریان مشروطه نهایت استفاده را کردند. رائین در مقدمه کتاب خاطرات میرزا اسماعیل خان جنگلی از کفن پوشان عضو انجمن اتحاد اسلام که به قرآن مجید سوگند میخورند سخن رانده است.
جالبتر آنکه وی معتقد است میرزا کوچکخان جنگلی که در تحصن مشروطه خواهان رشت در شهبندری عثمانی شرکت داشته عضو مؤثر و رده بالای انجمن اتحاد اسلام است. از دیگر اعضای برجسته این جریان میتوان به مرحوم سید حسن مدرس و حاج محتشم السلطنه اسفندیاری اشاره کرد. در برهه تاریخی جنگ جهانی اول و برپایی نهضت جنگل در ایران طبق گفته ابراهیم فخرایی میرزا کوچک خان کمیته اتحاد اسلام را در قلمرو حکومت خویش به وجود آورد.
علیرغم تمام سخنانی که پیرامون وابستگی جنگلیان به عثمانی گفته میشود میتوان اینگونه اظهارنظر کرد که شاید میرزا به دنبال ارائه نسخهای جدید از جریان اتحاد اسلام در ایران بوده لکن در روابط خوب میرزا و جنبش جنگل با سران عثمانی و به ویژه انورپاشا که داعیه رهبری جریان اتحاد اسلام را داشت کمتر میتوان تردید کرد این رابطه معنادار به ویژه در دوره ابتدایی نهضت و پیش از کودتای رشت توسط کمونیستها نمایانتر است نمود بارز این دوستی را میتوان در ارسال اسلحه و مستشار نظامی از ترکیه عثمانی به همراه یک شمشیر مرصع نشان برای میرزا به نشانه مودت و دوستی جنبش جنگل و عثمانی دید.
با این حساب میتوان از دگردیسی یک انجمن مخفی با آرمان حداقل ظاهری اتحاد اسلام از یک سازمان نیمه مخفی به نهادی برای برپایی حکومت انقلابی در گیلان سخن گفت. شوربختانه جنگلیان به جز مدت کوتاهی و آن هم قبل از کودتای رشت موفق به برپایی یک حکومت با دوام نشدند تا بتوانیم الگوی روشنی از کمیته اتحاد اسلام با نسخه مورد نظر میرزا کوچک خان ارائه دهیم. تشتت آرا و اختلافات داخلی آرمان استقلال خواهی این انقلابیون را زخمی کرد و غلبه کمونیستها باعث به حاشیه رانده شدن اسلامگرایان در جنبش جنگل شد. اما آنچه بر اساس اساسنامه اولیه نهضت جنگل مندرج در کتاب سردار جنگل مسلم است این است که مایهای از روشنفکری سکولار در جریان اولیه نهضت قابل مشاهده است. اصلیترین شاهد این گفتار نیز ماده جدایی دین از سیاست در اساسنامه نهضت مذکور است. با احتساب این مورد خاص میتوان گفت: شاید پان اسلامیستهای مبلغ اتحاد اسلام حتی درمراحل اولیه جنبش جنگل نقش بسیار کمرنگی داشتهاند. این سخن مورد تأیید حاج ابوالقاسم خان کسمایی نیز هست. از مطالعه تاریخ روابط کوتاه عثمانی و نهضت جنگل میتوان راز حمایت امپراطوری عثمانی از جنبش نوپای جنگل را در موارد زیر جستوجو کرد:
امپراطوری عثمانی در قرن ۱۹ میلادی بسیارری از متصرفات خود را از دست داد لذا برای جبران این ضعف و احیای مجد و عظمت گذشته مجبور شد دست به مصادره به مطلوب سازمان اتحاد اسلام به رهبری سید جمال الدین اسد آبادی بزند.
این امپراطوری علاوه بر تهدیدات خارجی با یکسری تهدیدات فرهنگی-سیاسی داخلی مانند برآمدن نهضت ترکان جوان شورش ارامنه و دست و پنجه نرم کردن با تجدد غربی یا افندیگری روبهرو بود بنابراین اشخاص بانفوذی مانند انور پاشا صدراعظم مقتدر این کشور با هدف غلبه کردن بر این بحرانهای گوناگون شعار اتحاد اسلام و حمایت از جریانهای موازی در دنیای اسلام را سرلوحه سیاست خارجی خویش قرار دادند.
از طرف دیگر سردمداران نهضت جنگل و در رأس آنها میرزا کوچک خان به دلیل اینکه تا پیش از برآمدن بلشویسم در شوروی در برابر انگلستان و روسیه تزاری تنها بودند و شاید به خاطر علایق دینی راهکار رابطه با ترکیه عثمانی را برگزیدند.
به علاوه این نکته را نباید فراموش کرد که نهضت جنگل با وجود افرادی مانند کائوگ آلمانی و یا برخی ارامنه و اکراد در آن، خاصیتی انترناسیونالیستی به خود گرفته بود پس حضور متخصصین نظامی عثمانی مانند عمر بیگ و یا رابطه دوستانه میرزا و انور پاشا نباید جندان اعجاب آور باشد.
با وجود تمام موارد فوق ضعف روزافزون امپراطوری عثمانی و غلبه عناصر کمونیست و بهایی در نهضت جنگل منجر به تضعیف همه جانبه هر دو جریان طرفدار اتحاد اسلام شد. از جانب دیگر مرگ رازآمیز سید جمال الدین اسد آبادی باعث ابهام در آرمان هر نوع تشکیلاتی شد که اتحاداسلام را شعار اصلی خویش قرار داده بود. تمام موارد فوق منجر به بیثمر شدن ارتباط انقلابیون جنگل و ترکیه عثمانی شد روابطی که میتوانست ثمرات زیادی برای هر دو طرف داشته باشد.
پی نوشت:
سردار جنگل، اثر ابراهیم فخرایی، انتشارات جاویدان، ۱۳۵۷
خاطرات میرزا اسماعیل خان جنگلی، اسماعیل رائین، انتشارات جاویدان، ۱۳۵۷
فراموشخانه و فذاماسونری در ایران، اسماعیل رائین،جلد سوم، ۱۳۵۷
برگهای جنگل(نامه های رشت و اسناد نهضت جنگل) ایرج افشار، نشرو پژوهش فرزان، سال ۱۳۸۰
میلاد زخم(جنبش جنگل و جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران)، خسروشاکری، ترجمه شهریار خواجیان، انتشارات اختران، ۱۳۸۶