در هنگام وقوع بحران و بلاتکلیفیها، انسان برای رسیدن به آرامش و امید رو به سوی دین میآورد و مارس ۲۰۲۰ یک چنین زمانی بود. با شروع همهگیری کووید ۱۹ در آمریکا اکثر مردم دچار استرس و بههمریختگی روانی شدند. اما آیا دین واقعاً در نجاتبخشی انسان از چنگال اضطراب و پریشانی مؤثر بود؟
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، برای بررسی نحوه اثرگذاری دین بر روح و روان مردم، مؤلف پژوهشی را بر روی حدود ۱۲۰۰۰ آمریکایی انجام داد و این گونه نتیجهگیری کرد که در این دوره دین در خدمت سلامت روان انسانها عمل کرد، اما سلامت جسمانی آنها را به خطر انداخت. این روال در تمام گروههای مذهبی قابلمشاهده بود، اما بیش از همه در میان مسیحیان اوانجلی به چشم میخورد. البته لازم به ذکر است که اکثر جمعیت آمریکا و متعاقباً افراد مورد پژوهش مسیحی هستند.
در این پژوهش که در «نشریه مطالعه علمی دین[۱]» به چاپ رسید، نشان دادهام که آمریکاییهای متدیّنتر بهویژه اوانجلیها سطح اضطراب کمتری را تجربه کردند. در حقیقت، دین در هنگام وقوع بحران حافظ سلامت روانی انسان عمل کرد.
ولیکن همان اشخاصی که کمتر با استرس دستوپنجه نرم کردند، کمتر از دیگران کرونا و مقررات بهداشتی مثل فاصلهگیری اجتماعی را جدّی گرفتند. البته یکی از دلایل این سهلانگاری آن بود که در آمریکا اکثر متدینّان و اوانجلیها جمهوریخواه و محافظهکار هستند و این گروه پیرو رهبران سیاسی خود مثل ترامپ، همهگیری و مقررات بهداشتی را چندان جدی نمیگیرند.
ایالات متحده آمریکا در مقایسه با کشورهای مشابه خود کشوری مذهبی محسوب میشود و بسیاری از آمریکاییها از چارچوب مذهب به همهگیری نگریستند و واکنش خود را نسبت به آن انتخاب کردند.
در این مطالعه نشان داده شد که اکثریت مردم آمریکا (۳ از ۵ نفر) برای پایان یافتن همهگیری دست به دعا و نیایش برمیدارند.
البته بعد از این پژوهش شاهد بودیم که شمار مبتلایان در آمریکا بیش از دیگر کشورهای سکولاری بود که مقررات بهداشتی را جدیتر میگرفتند، لذا نمیتوان گفت دعا توانست به همهگیری پایان ببخشد، بلکه صرفاً به سلامت روان دعاکنندگان کمک کرد و سطح استرس را در آنها کاهش داد.
حال وارد دومین سال همهگیری شدهایم و سلامت روان ما از این اوضاع متأثر شده است. از هم دور افتادهایم، روال روزمره زندگیمان مختل شده و زندگیمان دیگر مثل قبل نیست.
شاید بپرسیم آیا دین راهحلّی قاطع است که میتواند مشکلاتمان را حل کند و از رنجمان بکاهد؟ مزایای حمایتگرایانه دین برای سلامت روان امیدوارکننده است، اما اگر این مزایا برخاسته از نادیده گرفتن مشکلات باشد، شاید نتواند برای طولانیمدت راهحلّ مؤثری باشد.
از آنجا که راهکار دین برای محافظت از سلامت روان انسانها، سهلانگارتر و بیخیالتر ساختن آنها نسبت به خطرات و روشهای مقابله با آنها است، شاید بتوان گفت دین نهایتاً سلامت انسان را در معرض خطر قرار میدهد.
[۱] Journal for the Scientific Study of Religion