نقدی بر گزارش یک نهاد دولتی از وضعیت دینداری (معنویت) در کشور
من پیچش مو میبینم و تو انگار مویی نمیبینی
اگر بخواهیم با رویکرد اجتماعی و اقتصادی به تغییر الگوی دینداری نگاه کنیم، باید بگوییم که «تبعیض» و «ثروت اندوزی» برخی از مسئولان نظام اسلامی عامل مهمی در بی اعتمادی مردم به ظواهر دینی و پناه بردن مستقیم به رابطۀ قلبی با خداست.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، گزارش موسوم به «مخاطرات رواج دینداری موفقیت گرا در جامعۀ بورسی شده» از سوی یک نهاد دولتی تهیه شده و برای تعدادی از سازمان های فرهنگی کشور (ناظر به مبحث معنویت) ارسال شده است. در ابتدا اهم نکات این گزارش را مرور می کنیم، سپس به بررسی و نقد آنها می پردازیم.
شما هم می توانید پس از خواندن این گزارش و نقد ما، نظرات خود را از طریق کلیک بر روی باکس زیر با ما در میان گذارید.
براساس داده های میدانی، دینداری در جامعه ما از التزام به شریعت و پذیرش نقش روحانیت و مرجعیت فاصله گرفته، ولی «اعتقاد به خدا» و «گرایش به انس بی واسطه با خدا» افزایش یافته است. بنابراین، مسأله دین گریزی یا دین ستیزی نیست، بلکه «تغییر انتظار از دین» یا «تغییر الگوی دینداری» است.
علت این تغییرات، فراز و نشیب های (اقتصادی) سالیان اخیر در زندگی روزمرۀ مردم بوده، که آنها را به تیپ رفتاری تازه ای سوق داده که می توان آن را «رفتار بورسی» نام گذاشت.
ویژگی های «دین داری موفقیت گرا» در «جامعه بورسی شده» از این قرار است:
۳.۱. بی صبری در برابر مشکلات و انتظار پیشرفت امور زندگی بر اساس انگارۀ منفعت طلبانه؛۳.۲. انتظار استجابت فوری دعا، البته بی توجه به تشریفاتی که برای دعا کردن وجود دارد؛
۳.۳. گرایش به معجزه و کرامات؛
۳.۴. اولویت نتیجه گرایی بر تکلیف گرایی و تغییر کانون توجه دینداران از تکالیف عملی، به نتایج کوتاه مدت؛
۳.۵. کاهش شریعت محوری و انحصار مفهوم دین در رابطۀ شخصی با پروردگار.
توصیه: نهادهای دینی و روحانیون از دین ستیز قلمداد کردن دینداری موفقیت گرا بپرهیزند و به تعمیق باورهای دینی از طریق ترویج منطق اصولی فقه جواهری و تفاسیر عقلانی از دین بپردازند.
نقد و بررسی
توجه به وضعیت دینداری جامعه و بررسی و تحلیل تغییرات آن بسیار ستودنی است، اما این گزارش اشکالات متعددی دارد.در خصوص بند اول، داده های گزارش مورد تأیید است. با وجود کاهش توجه به ابعاد ظاهری دین در جامعه، گرایش به ابعاد معنوی دین افزایش یافته است. البته این به معنای شخصی سازی دین نیست؛ زیرا همان کسانی که به ظواهر دینی کم توجهی می کنند، نقش مؤثر و کارکرد پرشوری در برخی از اجتماعات و برنامه های دینی دارند.
همانطور که در گزارش آمده با نوعی تغییر انتظار از دین و تغییر سبک دینداری روبرو هستیم؛ اما این تغییر سبک با برچسب هایی نظیر «بی صبری» و «منفعت طلبی» به مردم نسبت داده شده است، که قابل دفاع نیست. به نظر می آید که مردم همچنان صبورند، ولی وعده های ۱۰۰ روزه و جشن های یک شبه برای موفقیت هایی که رؤیایی بیش نیست، موجی از انتظارات ناکام دنیوی را برمی انگیزد که منشأ آن دولت های فاسد هستند، نه مردم بی صبر و منفعت طلب.
«انتظار اجابت سریع دعا» نیز برچسبی نامناسب است که به مردم ایران در این روزگار نمی چسبد؛ زیرا همیشه دعا کردن با انتظار اجابت هرچه سریعتر همراه است؛ همچنین دعا کردن تشریفات خاصی ندارد. اصل و اساس دعا بر احساس نیاز به درگاه الهی است و سایر آداب دعا ترجیحاتی است که احوال دعا را در انسان تقویت می کند. در خصوص انتظار کرامات و معجزات هم به روشنی می توان دید که در سالهای اخیر مردم خیلی معقول تر به این موضوعات نگاه می کنند و دیگر هر سخنی را در باب دیدن هالۀ نور یا هودج نورانی نمی پذیرند.
«نتیجه گرایی» یک رویکرد دینی بسیار قوی است. بسیاری از آموزه های دینی با نتایج دنیوی مثل موفقیت، وسعت رزق، آرامش و شادی رابطۀ مستقیم دارد و ارزیابی منفی از نتیجه گرایی، ناشی از ناآشنایی با دین است. از سوی دیگر کاهش تکلیف گرایی برای این است که مردم از مسئولین به ظاهر متشرع، خیرخواهی و درستکاری ندیده اند. در مجموع، ویژگی های پنجگانه ای که برای «دینداری موفقیت گرا» بیان شده، قابل قبول به نظر نمی رسد.
تأکید بر علت یابی این تغییرات در فراز و نشیب های معیشتی سالهای اخیر، بزرگترین نقطۀ ضعف این گزارش است؛ تا جایی که پیشامدهای بازار بورس که در یک سال اخیر رخ داده سایۀ سنگینی بر سراسر این گزارش افکنده است. بدون تردید در دهۀ ۶۰ که وضعیت دینداری مردم سالهای طلایی خود را سپری می کرد، اوضاع اقتصادی از تنگناهای سختی می گذشت. بنابراین مشکلات اقتصادی به تنهایی موجب کاهش اهتمام به ظواهر دینی نمی شود.
اگر بخواهیم با رویکرد اجتماعی و اقتصادی به تغییر الگوی دینداری نگاه کنیم، باید بگوییم که «تبعیض» و «ثروت اندوزی» برخی از مسئولان نظام اسلامی عامل مهمی در بی اعتمادی مردم به ظواهر دینی و پناه بردن مستقیم به رابطۀ قلبی با خداست. اگر مردم در بحران های اقتصادی، مسئولان را در کنار خود احساس کنند، بیش از آنکه از کمبودها رنج ببرند، از یکپارچگی اجتماعی و حرکت جمعی در جهت آرمان های بلند انقلاب اسلامی نیرو می گیرند و با شور و شعف، مقاومت و مجاهدت می ورزند.
مشکل بزرگ دیگر در این گزارش تأکید بر بی اهمیت بودن رواج «معنویت شریعت گریز» یا «معنویت سکولار» است. معنویت سکولار مبتنی بر روگردانی از شریعت و مرجعیت دینی و نگاه ابزاری به معنویت برای دست یابی به موفقیت و کامیابی دنیوی است. معنویت سکولار کاملاً با ارزش های مادی نظیر: منفعت طلبی، پول دوستی، رفاه طلبی، لذت جویی و در یک کلام دنیاگرایی، هماهنگ شده است. ویژگی های پنجگانه ای که برای دینداری موفقیت گرا در گزارش بیان شده است، تا حدود زیادی به مؤلفه های معنویت سکولار بازمی گردد.
جریان های معنویت گرای سکولار، بیش از ۳۰ سال است فعالیت روزافزونی در کشور دارند و در سایه غفلت مسئولان فرهنگی، به طور آشکار از سوی صدها نویسنده و گوینده و هزاران عنوان کتاب و کارگاه و سمینار در کشور تبلیغ می شوند. افرادی نظیر: محمدعلی طاهری، علیرضا آزمندیان، مصطفی ملکیان، پیمان فتاحی و چهره های غیر ایرانی نظیر: راندابرن، راجنیش اشو، پائولو کوئلیو، نیل دونالد والش موج معنویت سکولار را در کشور ما پیش رانده اند. این جریان ها مستقیماً به تفسیر مفهوم خدا و مضامین دینی می پردازند و به صراحت، علوم دینی، مرجعیت دینی و ظواهر دینی را کم اهمیت و گاه دستمایۀ سوءاستفادۀ یک قشر خاص قلمداد می کنند. البته این تبلیغات زمانی که با سوءاستفادۀ مسئولین به ظاهر متدین همراه می شود، در نظر مخاطبان کاملاً مورد تأیید قرار می گیرد؛ در نتیجه به تغییر نگرش دینی گروهی از مردم می انجامد.
تغییرات ناشی از تبلیغ گستردۀ معنویت سکولار در کشور به حدی نیست که تغییرات فراگیر الگوی دینداری را تبیین کند. آثار رواج معنویت های سکولار در گروهی اندک از مردم تأثیر می گذارد، که صد البته باید در برابر آن هشیار و فعال بود؛ اما کج دستی مسئولانی که با وسواس به دینداری تظاهر می کنند، آسیب فراگیرتری است.
جمع بندی نهایی اینکه، کم توجهی به ظواهر دینی به طور فراگیر در اثر نارضایتی مردم از مسئولانِ به ظاهر متشرع، ولی ناسالم، ایجاد شده است. از این جهت، کم توجهی به ظواهر دینی با بی صبری و منفعت طلبی نیامیخته است. از جهت دیگر رواج جریان های معنوی سکولار علاوه بر بی توجهی به ظواهر دینی، با منفعت طلبی و کم صبری و مادی گرایی همراه است. به هم آمیختن این دو نوع بی توجهی به ظواهر دین که یکی ریشه در رواج معنویت سکولار دارد و دیگری ریشه در ریاکاری مسئولان فاسد، خطای تحلیلی بزرگی در گزارش مذکور است که در نهایت به راهکار نادرستی رسیده است.
مشکل کم توجهی به ظواهر دین با آموزش عقلانی و فقه جواهری حل نمی شود. رفع این مشکل در گرو برخورد با مسئولان فاسد و متظاهر به دینداری است.