حجتالاسلام صفوی با اشاره به جایگاه صلح و مدارا در اندیشههای مولانا بیان کرد: صلح و مدارا گوهر گمشده بشریت و تمدنهای جهانی است و مولانا رسول صلح و مدارا است. امروز اندیشه او الهامبخش بسیاری از مصلحان تمدن معاصر بشری است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجتالاسلام والمسلمین سیدسلمان صفوی، رئیس آکادمی مطالعات ایرانی لندن و کاشف ساختار مثنوی معنوی در «همایش بینالمللی ایران و تمدن جهانی» که به صورت مجازی از سوی بنیاد ایرانشناسی برگزار شد، با موضوع «نقش شعر و اندیشه مولانا در تمدن جهانی» به ایراد سخن پرداخت و بیان کرد: مولانا جلالالدین محمد بلخی خراسانی (۶ ربیعالاول ۶۰۴، ۵ جمادیالثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه)، خالق منظومههای «مثنوی معنوی» و «دیوان شمس»، پُرنفوذترین چهره فرهنگی ایران در تمدن جهانی، بالأخص تمدن معاصر غربی است. همه آثار منظوم و منثور او به زبان فارسی است.
وی افزود: اندیشه مولانا نقش مهمی در هویتسازی مردم ایران بزرگ فرهنگی، ترکیه و بوسنی داشته است. نفوذ مولوی در تمدن جهانی فراتر از مرزهای ملی ایران، افغانستان، تاجیکستان و ترکیه است. طی هفت قرن گذشته، شعر و اندیشه مولانا نقش مهمی در تمدن جهانی به مرور و به طور تصاعدی در آسیای مرکزی و غربی، شبه قاره هند، اروپای مرکزی، اروپای غربی، آمریکا و خاور دور ایفا کرده است. او محبوبترین شاعر جهان است.
صفوی تصریح کرد: امروز اشعار مولانا در کلیساها، کنیسهها و صومعههای پنج قاره شنیده میشود و همچنین در مراکز هنر به صورت موسیقی و تئاتر در اروپا و آمریکا اجرا میشود. اندیشه مولانا پیونددهنده ملتها به همدیگر است. از منظر بسیاری از غربیان مدرن، تعالیم وی یکی از بهترین معرفیهای فلسفه و عملکرد عرفان اسلامی است.
وی افزود: او از سوی خبرگزاریهای اروپایی محبوبترین شاعر جهان نامیده شده است. آناندا کوماراسوامی(۱۸۷۷-۱۹۲۷) فیسلوف معروف جریان حکمت خالده، جلالالدین مولوی و مایستر اکهارت، عارف آلمانی را دو رکن اصلی پل تفاهم خواند که سرانجام تمدن غرب و شرق را بههم خواهد رساند. اشعار مولانا در مثوی و دیوان شمس بهطور گستردهای به بسیاری از زبانهای جهان ترجمه شده است؛ مانند انگلیسی، روسی، آلمانی، اردو، ترکی، عربی، بنگالی، فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی، بوسنیایی و مالایی. ترجمه اشعار مولوی که با نام رومی در غرب شناسایی شده، به عنوان «محبوبترین» و «پُرفروشترین» شاعر در ایالات متحده آمریکا شناخته میشود.
صفوی تصریح کرد: در اروپا، اولین جایی که شعر و اندیشه مولانا نفوذ کرد، در آلبانی و بوسنی است. اندیشه مولانا نقش مهمی در شکلدهی هویت و تمدن مسلمانان بوسنی دارد. آثار مولانا به خصوص مثنوی در بسیاری از دانشگاههای اروپا اکنون تدریس میشود که میتوان به رشتههای ادبیات فارسی، خاورمیانهشناسی و فلسفه و دین اشاره کرد. هر سال با برگزاری کنفرانسهایی درباره زندگی و آثار مولانا، کتابهایی مرتبط با او به چاپ میرسد. مولانا سرمایه بزرگ ما در جهان غرب است.
وی بیان کرد: هانس ماینکه، شاعر معروف آلمانی گفته است: «رومی تنها امید است، در جهان تاریکی که ما در آن زندگی میکنیم». طی بیست سال گذشته اجرای موسیقیایی اشعار مولانا در اروپا و آمریکا رایج شده است.
صفوی با اشاره به «رمز نقش شگرف شعر و اندیشه مولانا در تمدن جهانی» تصریح کرد: ایران و جهان اسلام شخصیتهای بزرگ فرهنگی و علمی دارد، اما فقط چند نفر از آنها هستند که نقش اساسی در هویتسازی و تمدن جهانی داشتهاند؛ نظیر فردوسی، ابنسینا، نظامی، مولانا، سعدی، حافظ، عطار و سنایی. بیشک امروز اندیشه مولانا پُرنفوذترین است و در باب چرایی این مسئله به برخی از عوامل باید اشاره کنم؛ یکی از عوامل نقش فرم است. مولانا اندیشهاش را در مثنوی و دیوان شمس از طریق هنری در فرم شعر – داستان با ظرفیت موسیقیایی بالا بیان کرده است؛ لذا شهرتی که مثنوی و دیوان شمس دارد، مکتوبات، مجالس سبعه و فیهمافیه ندارد.
وی با اشاره به «نقش محتوا» بیان کرد: ترجمه حکمت و عرفان ثقلین به زبان شعر فارسی یکی از موارد مهم است. مثنوی و دیوان شمس متأثر و ملهم از قرآن است. بهنحوی که جامی مثنوی را قرآن به زبان فارسی خوانده است. حدود ۶۰۰۰ بیت از دیوان شمس و مثنوی عملاً ترجمه مستقیم آیات قرآن به شعر فارسی است. انعکاس نور حکمی قرآن که مطابق با فطرت بشر است، در زبان شعر مولانا، موجب دلنشینی اشعار و اندیشه مولانا برای همه تمدنهای جهانی شده است.
صفوی گفت: نکته مهم دیگر این است که پیامهای مولانا جهانی است. در حوزه حکمت نظری و حکمت عملی اینگونه است و شامل حال همه تمدنها میشود که میتوان به هجده بیت نینامه در آغاز مثنوی اشاره کرد. همچنین نکات مهمی از تعالیم حکمت او به صورت یک بیتی است؛ مانند: «این جهان کوه است و فعل ما ندا، سوی ما آید نداها را صدا». نکته دیگر اینکه، مثنوی استمرار حکمت خالده است. حکمت خالده میراث مشترک بشریت، حاوی ارزشهای جاویدان و ورای اقوام و مذاهب است. تعالیم مولانا، چون در استمرار این مشرب الهی است، مورد استقبال همه تمدنها واقع شده است و بر هر کدام به نحوی از طریق نخبگان فرهنگی تمدنهای متنوع، اثرگذار بوده است.
وی افزود: نکته دیگر «پیام عشق» است. عشق زبان مشترک همه تمدنها است و مولانا پیامبر عشق است. «در راه طلب عاقل و دیوانه یکی است، در شیوه عشق خویش و بیگانه یکی است/ آن را که شراب وصل جانان دادند، در مذهب او کعبه و بتخانه یکی است». «عشقهایی کز پی رنگی بود، عشق نبود عاقبت ننگی بود». «عشق آن زنده گزین کو باقیست، کز شراب جانفزایت ساقیست/ عشق آن بگزین که جمله انبیا، یافتند از عشق او کار و کیا».
صفوی با اشاره به مسئله «پیام صلح و مدارا» در اندیشه مولانا بیان کرد: صلح و مدارا گوهر گمشده بشریت و تمدنهای جهانی است و مولانا رسول صلح و مدارا است. صلح درون، پالایش نفس و صلح بین قوای باطنی درونی، زیربنای صلح برون است. در دفتر اول مثنوی در حکایت پادشاهی که نصرانیان را میکشت و همچنین در حکایت دوم، موضوع جنگ و صلح را تبیین کرده است که در کتاب «ساختار معنایی مثنوی معنوی» شرح کردهام. امروز اندیشه او الهامبخش بسیاری از مصلحان تمدن معاصر بشری است.