سنوسیه، برخی بذرهای سیاسی با خود داشت که بعدها بهطور گستردهای به کارگرفته شد. این جنبش…همه طرق صوفیه را به وحدت دعوت میکرد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، این جنبش منسوب به «محمد بن علی سنوسی» است. او دارای یک ایده تبلیغی با رویکرد سیاسی در جهان اسلام بود. سنوسیه، یک جنبش تجدیدنظر طلب نسبت به تراث صوفیه پیش از خود به شمار میرود. به این جریان و جریانهایی چون «مهدیه» در سودان که حامل یک پروژه سیاسی بوده، برخلاف صوفیه گذشته، جنبه تبشیری داشته و برای تحقق اهداف خود به سلاح متوسل شدهاند، «صوفیه جدید» اطلاق میشود، چراکه فکر جدیدی را از عالم، شریعت، اعتقاد و تصوف ارائه دادهاند.
در عین حال «سنوسیه، یک جریان صوفی سنی است که ویژگیهای جریان تجدیدی مانند وهابیت را پذیرفتهاست؛ چنانکه هر واسطهای میان خدا و بنده را رد میکند، در ساحت اجتهاد و تقلید، خود را یک جریان اجتهادی فقهی میبیند. از طرفی، یک جنبش توحیدی است که سعی دارد تمام طریقههای قبل از خود را دربر بگیرد.
برخی مبانی فکری این جنبش، قرابت زیادی با جریانهای افراطی سلفی دارد که البته میتوان سرنخهایی از این امر را در ارتباط دو جریان مزبور جستجو کرد: «جنبش سنوسیه به دلیل حمایتی که وهابیت از زاویههای سنوسی در حجاز میکردند، با آنها مرتبط بود و از طرفی، نزدیکی ایدئولوژیکی روشنی هم میان آنها پیدا شد و «سلفیه سنوسیه» ایجاد شد. این در حالی بود که سنوسیه، نزدیکی خود با جنبش مهدیه در سودان را نفی میکرد و حتی در غرب سودان، درگیریهایی نیز میان دو جنبش رخ داد.
سنوسیه، برخی بذرهای سیاسی با خود داشت که بعدها بهطور گستردهای به کارگرفته شد. این جنبش…همه طرق صوفیه را به وحدت دعوت میکرد.» البته اتحادی با اهداف خاص و مدنظر جنبش مزبور، چراکه این جنبش، رهبر خود را «مهدی منتظر» میداند:
امام محمد سنوسی در سال۱۸۶۰ درگذشت و فرزندش «امام محمد المهدی» جانشین او شد؛ کسی که اغلب تابعین طریقت، او را مهدی منتظر میپنداشتند.به هر روی، نقش سنوسیه در اشاعه اسلام در افریقا و انجام مبارزات ضداستعماری، انکار ناپذیر است: «این جنبش به چاد، آفریقاى مرکزى و حجاز گسترش یافت، اما این فرقه براى لیبى اهمیت خاصى داشت که به صورت نهضتى دینى، فرهنگى، و سیاسى درآمد.
این حرکت، تأثیر گستردهاى بر نبرد علیه استعمار داشت؛ نخست در افریقاى مرکزى و تحت رهبرى «سید المهدى» (پدرشاه ادریس) و پس از آن در لیبى بر ضد ایتالیایىها از سال ۱۳۲۹ق/۱۹۹۱م تا خروج نهایى آنها طى جنگ جهانى دوم.» لیکن این نقشآفرینی با ایدئولوژی خاص جنبش مزبور در باب نوعی بنیادگراییِ مشابه سلفیت، اسلامی با قرائت سنوسیهای در افریقا نشر داد. قدرت این جنبش با قیام «معمر قذافی» در لیبی رو به افول نهاد و اکنون به عنوان یک نمونه کامل از جریان سیاسی-سلفی صوفی به شمار می رود.