گفتگوی اخلاقی، محور حرکتهای امام صادق(ع) بود/ آن حضرت پرسشگران را تکفیر نمیکرد
بررسی رویکرد امام صادق(ع) با جریان فکری مخالف؛
برای بررسی رویکرد امام صادق علیه السلام با جریانهای فکری مخالف، با «رضا احمدی» پژوهشگر تاریخ اسلام و استاد دانشگاه مفید قم به گفتگو نشستیم.
ردنا (ادبان نیوز) – جعفر بن محمد(ع) در زمان خلیفه خون آشام اموی هشام بن عبدالملک، سال ۱۱۴ به امامت رسید و خلافت اموی و عباسی را خوب می شناخت. عصر امامت امام باقر(ع) و خاصه امام صادق(ع) به خاطر تحولات سیاسی، عصر فرصت طلایی شیعه امامیه نامیده شده است.
برای بررسی رویکرد امام صادق علیه السلام با جریانهای فکری مخالف، با «رضا احمدی» پژوهشگر تاریخ اسلام و استاد دانشگاه مفید قم به گفتگو نشستیم.
احمدی درباره شرایط شیعه در دوران امام صادق(ع) گفت: شیعه امامیه در این دوران در اقلیت قرار داشت و اکثریت شیعیان به زیدیه، کیسانیه گرایش داشتند. با ضعف حکومت اموی، فرصتی مناسب برای فعالیت علمی امام صادق(ع) فراهم آمد. امام صادق(ع) توانست پروژه ناتمام پدر بزرگوارش را در رابطه با شیعه امامیه تکمیل نماید. و شیعه امامیه را در زمینه، کلام، فقه، حدیث به صورت مکتبی منسجم در آورد. به همین جهت است که شیعه امامی را مذهب جعفری مینامند.
وی افزود: از نظر فرهنگی می توان عصر امام را عصر رویارویی افکار، عقاید و نحلههای فکری نامید. هر یک از صاحبان مکاتب و نحلههای فکری سعی داشتند خود را تثبیت و پایه اندیشه اسلامی را متزلزل کنند. امام صادق(ع) از این فرصت تاریخی به احسن وجه استفاده نمود. او با پالایش و استخراج احادیث صحیح از ضعیف و بازسازی کلام شیعه به همراه شاگردانش و نیز تأسیس فقه جعفری پرداخت و شیعه امامیه را از غلطیدن در دامن غلات شیعه و دیگر جریان های منسوب به شیعه نجات داد.
اتخاذ روش اصلاحی در برابر جریانهای فکری
این استاد دانشگاه رویکرد حضرت در مواجهه با جریانهای فکری دیگر را «اصلاحی» دانست و گفت: عصر امام دوران شکوفایی احادیث است. علوم دینی در قالب حدیث ارائه میشد و فضایی آشفته بوجود آمده بود. امام برای اینکه شیعیان در این بازار آشفته دچار لغزش نشوند، متدی ارائه کردند که مبنای سنجش احادیث بود و تصریح کردند آنچه که از ائمه نقل می شود، باید موافق قرآن باشد. این بیان جلو بسیاری از انحرافات را تا الان گرفته و به صورت یک شاخص کاربردی سبب جدا شدن سره از ناسره شده است.
وی افزود: در طی دو قرن حاکمیت خلافت اسلامی، جریانهای فکری و فرهنگی به وجود آمد که میتوان از خوارج، اهل حدیث، مهدویت گرایی، اشعری گرایی، مفوضه، مرجئه، عثمانیه، کیسانیه، زیدیه، غلات، دهریه، زندقه و غیره نام برد. این جریانهای فکری معمولا دارای مطالبات سیاسی بودند، ولی چون پرداختن به مسائل سیاسی هزینهدار بود به مسایل کلامی رو آوردند. آنها نقش مهمی در منحرف نمودن مسلمانان از مسیر حقیقی دین داشتند.
احمدی گفت: امام صادق(ع) به خوبی از پیامدهای این نابسامنی آگاه بود. بر خود لازم می دانست تا مسئولیت الهی خود را انجام دهد. ایشان در مواجهه با این جریان های فکری رویکردی اصلاحی داشت و بلکه با آنها در جاهای مختلفی به بحث و مناظر می پرداخت. در حالی که بسیاری از عالمان آن دوران، برخوردهای خشن و طردآمیز داشتند. امام صادق(ع) ساعت ها می نشست و گفتگو می کرد؛ چرا که می دانست عقاید انحرافی آنها سبب بروز عقاید انحرافی در جامعه اسلامی می شود.
استاد دانشگاه مفید قم ادامه داد: ابن ابی العوجاء یکی از مشهورترین متکلمان ملحد عصر امام صادق(ع) محسوب می شود، امام حتی در مسجدالحرام با او به بحث می پرداخت. وقتی ابن ابی العوجاء نتوانست در برابر منطق امام حرفی بزند، به اطرافیان خود گفت: من از شما خواستم یک بحث و کار آسوده برایم فراهم کنید و شما مرا بر روی آتش گداخته انداختید. شاگردان امام نیز بر همین شیوه عمل می کردند. با معاندان و مخالفان اسلام به گفتگو و مناظره می پرداختند. یکی از زبردست ترین آنها، متکلم برجسته هشام بن حکم بود.
احمدی گفت: امام نه تنها با گروههای مختلف مسلمانان به گفتگو میپرداخت بلکه در برابر زنادقه هم از همین روش بهره می برد و این روش امام به ما یادآور می شود که موثرترین روش در برخورد با مخالفان عقیدتی «گفتگو» است، نه نزاع و جنگ و رفتارهای تکفیری.
وی افزود: مادیگراها منکر خدا، پیامبران، و کتابهای آسمانی شده و به ابدیت جهان معتقد بودند. آنها منکر دنیای دیگر و عوالم مابعد الطبیعه بودند. سپس این نام بر کسی اطلاق شد که منکر یکی از اصول دین اسلام باشد و در دورههای بعد به هر کس که مخالف مذهب اهل سنت بود، سپس دامنه آن به هر مخالف حاکمیت تهمت زندیق زده شد.
این پژوهشگر تاریخ اسلام ادامه داد: یکی از زندیقها که بارها با امام مناظره داشت، ابو شاکر دیصانی است او یکی از بزرگترین متکلمان زنادقه است. او در وصف امام صادق(ع) می آورد: تو یکی از ستارگان درخشان هستی و پدرانت ماه های درخشنده آسمان معرفت و مادرانت دانایان و اهل جمال و کمال هستند و نهاد تو از بهترین نهادها و سرشتهاست و هرگاه ذکری از علما می شود، انگشتان به سوی تو اشاره می کنند. ای دریای پر آب و گرانمایه، دلیل حدوث عالم چیست؟
از دیگر زنادقه می توان از ابن طالوت، ابن اعمی نام برد. آنها معمولا در ایام حج به مسجدالحرام می آمدند و با جعفر بن محمد(ع) در مسائل مختلف مناظره می کردند. زنادقه، در تخریب مبانی اعتقادی مسلمانان کوشا بودند تا پایه های حکومت عربی- اسلامی را تخریب کنند. اما مواجهه آنان با امام و منطق امام سبب می شد تا صحنه به نفع تشیع تغییر کند.
طرد غالیان زرینترین برگ مبارزه فرهنگی امام
احمدی گفت: یکی از جریان های خطرناک که سال ها در بین جامعه وجود داشت، جریان غلات بود. جریان غالی از جهاتی برای تشیع خطرناک بود، زیرا سبب ایجاد آشفتگی در عقاید شیعه شده و بلکه شیعه را انسان هایی بی قید و بند، نسبت به فروعات دینی نشان داده و بدبینی همگانی را نسبت به شیعیان به وجود میآوردند.
وی افزود: غلو بیشتر نسبت به ائمه(ع) شیعه صورت می گرفت. و آنها این عقیده را تبلیغ می کردند که امامان تجسم خدا هستند و خداوند در جسم علی (ع) حلول کرده است. آنها را تا حد نبوت یا خدایی بالا میبرند و از جهل دوستان ائمه(ع) سوءاستفاده میکردند. این باورهای دینی، شیعیان را در بین مسلمانان بدگمان مییکرد. مبارزات امام صادق علیه السلام با این گروه یکی از درخشانترین برگ های زندگی آن حضرت است.
گفتمان امام صادق(ع) بر اخلاق استوار بود
احمدی گفت: در عصر امام صادق(ع) اکثریت شیعیان گرایش زیدیه داشتند. شیوه برخورد امام با این فرقه ها با دقتی خاص بود. در نحوه برخورد امام با رهبران و پیروان زیدیه، رویکرد متفاوتی از جمله: جذبی، دفعی، تدافعی، استحفاظی و تهاجمی را مشاهده کرد. امام در گفتگو با آنها به اثبات حقانیت شیعه امامیه و ابطال باورها طرف مقابل پرداخت. امام با مواجهه با آنها گفتمانی اخلاقی همراه با دقت، ادب و احترام را برگزید. این رویکرد توانست شخصیت های چون زارره زیدی مذهب را جذب شود.
امام صادق(ع) پرسشگران را تکفیر نمیکرد
استاد دانشگاه مفید قم گفت: جمعی از شیعیان پیرو محمد حنفیه بودند، که معتقد به امامت و بلکه غیبت او شدند. آنها با طرح بحث مهدویت توده ای از موالی را جذب کردند. شعار مهدویت مهمترین سخن آنها بود. امام صادق(ع) توانست با بحث و مناظره دستهای از آنها را جذب خود نماید. از جمله می توان به سید الحمیری اشاره کرد.
وی افزود: امام صادق(ع) با مواجهه عالمانه و صبورانه توانست جمعیتی از این فرقه را جذب خود کند. آن حضرت، هیچگاه از سوال و نقد، دلگیر و خشم آلود نمیشد و بلکه با چهره ای گشاده به نقد آنها پاسخ می گفت. برخلاف جریان های نزدیک به قدرت که هر نقد را عناد و هر پرسشر را برخاسته از مرض قلب تفسیر می کردند و با چماق تکفیر و ارتداد با آنها روبرو می شدند.