استاد ادیان و عرفان گفت: هانس کونگ بین شمول گرایی و پلورالیسم حرکت میکند، رویکرد تلفیقی و مقایسهای دارد و روش او پارادایممحور است و نتوانسته تعصبات مسیحی را کنترل کند.
به گزارش خبرنگار ردنا (ادیان نیوز)، همایون همتی در نشست اسلام پژوهی در جوامع غربی (هانس کونگ) که از فضای مجازی پخش شد، با بیان اینکه متدولوژی پروفسور هانس کونگ در معرفی اسلام پارادایم محور است، اظهار کرد: پارادایم به عنوان الگو و سرمشق تفکر او است و بر اساس نظر توماس در هر عصر و دورهای یک فضا، مدل فکری و سرمشق فکری بر علوم بشری حاکم میشود. همه گفتمانها در آن قالب و چهارچوب میاندیشد بنابراین آن اندیشه ظهور و بروز خاصی پیدا میکند. اگر در دورههای بعد به دلایل مختلف که در فلسفه و جامعهشناسی علم است این پارادایم تغییر کند؛ پارادایم دیگر حاکم میشود.
وی با بیان اینکه هر ایده و تفکری مبتنی بر پیش فرضها و فضای خاصی است، گفت: هر علم با علوم دیگر ارتباط دارد و از آنها تأثیر میپذیرد. پارادایم بر علوم بشری انسانی و اجتماعی غلبه میکند. داروینیسم در علوم انسانی و اجتماعی تأثیر گذاشت و سرنوشتساز بود و چالشهایی برای فیلسوفان، الهیدانان، زیستشناسان، جامعه شناسان و روانشناسان داشت.
استاد ادیان و عرفان با بیان اینکه هانس کونگ ذیل ۶ پارادایم اسلام و تاریخ آن را قرار داده و حتی از مفهوم پارادایم به نحو دقیقی استفاده نکرده است، گفت: پارادایم سوم ظهور اسلام به منزله دین جهانی و جهان شمول و پایان خلافت بغداد است و سومین مواجهه بین اسلام و مسیحیت پیش میآید که جنگهای صلیبی است و پارادایم چهارم به قدرت رسیدن و ظهور طبقه متمایز علما و صوفیه است که به منزله جنبش و قشرتأثیر گذار ظهور کردند.
وی خاطرنشان کرد: هانس کونگ تحت تأثیر تاریخ نویسان غربی به جای فلسفه اسلامی، فلسفه عربی به کار برده، هانری کردمن فلسفه اسلامی و مکتب ملاصدرا را شناساند ولی متأسفانه اکثر تاریخ نگاران الفلسفه العربیه بیان کردند که در مراکش، الجزایر، عراق و کشورهای عرب زبان تونس و یمن رایج است.
همتی تصریح کرد: پس از اینکه در مغرب و اندروس فلسفه اسلامی به پایان رسید ولی در ایران طلوع کرد و عصر صفوی استوانه بزرگ در فلسفه اسلامی بود و هیچ گاه چراغ حکمت و عرفان در این دیار خاموش نشد.
وی عنوان کرد: پارادایم دیگر مواجهه اسلام با مسیحیت در امپراتوری عثمانی و پارادایم بعدی مدرنیزاسیون در اسلام است که نخستین دولت شیعی است که ظهور کرد و ششمین پارادایم پست مدرن بوده که از مدرنیست فراتر رفته است.
استاد ادیان و عرفان با بیان اینکه نوع نگاه پروفسور هانس کونگ در کتابش سیاسی و تاریخی است، بیان داشت: بر این اساس تحولات جهان اسلام را توضیح میدهد و تعصب مسیحی را دخیل میکند و پارادایمهایی بر اساس مواجهه و تقابل اسلام با مسیحیت توضیح داده گویی اتفاق دیگری در جهان روی نداده است.
وی عنوان کرد: به کمتر دینی در جهان مانند اسلام حمله شده و هنوز حملههای عجیب و گروهی مخوف صورت میگیرد و سازمانهایی به اسم اسلام به وجود آمده است.
همتی افزود: او خطاهای عصر روشنگری را بیان میکند و اینکه چه تهمتهایی به اسلام وارد کردند و بحثی درباره جاذبه اسلام مطرح میکند و اینکه اسلام به تمام جنبههای حیات توجه کرده است.
وی تصریح کرد: از مطالعه ادیان ابراهیمی، مسیحیت و یهودیت میتوان متوجه شد که خدای یهودیها با اسلام تفاوت دارد و خدای مسیحیت، تثلیث است ولی خدای اسلام خدای جهان شمول و همه مخلوقات است.
استاد ادیان و عرفان با اشاره به تهمتهای وارد شده به اسلام گفت: سه تهمت علیه اسلام است اول اینکه اسلام دین بیتحمل است و مخالفان را از بین میبرد و همچنین دینی ستیزه جو است و مورد دیگر اینکه اسلام دین مرتجع و پس رفت گرا است. سلفیها و وهابیها اینگونه هستند ولی درباره کل اسلام به ویژه اسلام شیعی صادق نیست.
وی یادآور شد: مسیحیان حلول خدا را در مسیح میدانند و هانس کونگ بحث میکند که برخی از مسلمان مدرنیسم معتقد هستند قرآن سخن محمد(ص) است و در بخشی دیگر پیام محوری اسلام را توجیهی میداند و بحثی درباره معاد، تقدیر، سرنوشت و قضا و قدر دارد و اینکه انسان مسئول است.
همتی تصریح کرد: هانس کونگ اهل تمایلات اشراقی عرفانی نیست و بیان می کند که اسلام باید تصویری از آینده را ترسیم و گفتوگوی تمدنها را پیگیری کند و پیشنهاد می کند که باید بنیاد اسلامی اخلاق جهانی در کشورهای اسلامی تأسیس شود و به طور دائمی همدیگر را رصد و ترویج کنند.
وی با بیان اینکه هانس کونگ بین شمول گرایی و پلورالیسم حرکت میکند، اظهار کرد: هانس کونگ معتقد است آینده اسلام و عرب خونین است و بین تمدنها درگیری میشود. رویکرد تلفیقی و مقایسهای دارد و روش او پارادایممحور است و نتوانسته تعصبات مسیحی را کنترل کند.
استاد ادیان و عرفان یادآور شد: روحیه دیالوگی در هانس کونگ بالا بود و گشودگی، آمادگی و پذیرش برای شنیدن سخنان مخالف و تضارب آرا دارد و در این اواخر به نگارش کتابی درباره اسلام پرداخت و همچنین در طول تدریس با دانشجویان مسلمان کار کرد. او نقش پیش رو اسلام را در صلح جهانی مطرح کرده و در زمینه وحی و قرآن پژوهی، عرفان و صوفی گری ضعیف است.