در مقدمه کتاب «اعجاز قرآن» علامه طباطبائی، حرکت وضعی زمین از آیه ۳۰ سوره نازعات استخراج شده و آمده است: «هزار سال پیش از آنکه گالیله از حرکت زمین به دور خود سخن گوید، قرآن به صراحت از چرخش زمین بحث کرده است.» موضوع چگونگی ارتباط زمین با خورشید و دیگر سیارات منظومه شمسی، از ابتدا بحثها و منازعات مختلفی را بین اهل علم به دنبال داشته است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، «دَحو» به معنای گسترش است و بعضی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلیاش تفسیر کردهاند. منظور از دحوالارض یا گسترده شدن زمین این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آبهای حاصل از بارانهای سیلابیِ نخستین فراگرفته بود. این آبها به تدریج در گودالهای زمین جا گرفتند و خشکیها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گستردهتر شدند. از طرف دیگر، زمین در آغاز به صورت پستیها و بلندیها یا شیبهای تند و غیرقابل سکونت بود. بعدها بارانهای سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و درهها را گستردند.
اندکاندک زمینهای مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان و کشت و زرع به وجود آمد. مجموع این گسترده شدن، «دَحو الارض» نامگذاری میشود. در برخی روایات، خصوصا روایتی از امام رضا(ع) به وقایع این روز اشاره شده است؛ از جمله خروج اولین نقطه خشکی کره زمین از محلی که امروز خانه کعبه روی آن مستقر است، فرود آمدن کشتی نوح بر کوه جودی، میلاد حضرت ابراهیم(ع) و حضرت عیسی(ع)، خروج رسول اکرم(ص) از مدینه به قصد حجهالوداع، همچنین روز قیام امام زمان مهدی موعود(عج).
روز دحوالارض، جزء چهار روز معروفی است که روزه آن پاداش فراوان و ثواب ۷۰ سال روزه گرفتن دارد. از آیات قرآن اینگونه فهمیده میشود که زمین در آغاز از زیر کعبه فعلی گسترش یافته است. در مفاتیحالجنان، در باب اعمال ماه ذوالقعده روایتی آمده که حسنبنعلیوشّاء از امام رضا(ع) نقل کرده زمین از زیر کعبه پهن شده است. آیه ۶ سوره شمس «و الارض و ما طحاها»؛ سوگند به زمین و آن کس که آن را گسترد، و آیه ۳۰ سوره نازعات «و الارض بعد ذلک دحاها»؛ و پس آن زمین را با غلطانیدن گسترد، مستقیما این اتفاق را ذکر کردهاند.
راغب در کتاب «مفردات» مینویسد: «معنای لغت «طحو» مثل لغت «دحو» است و آن توسعه چیزی و حرکت دادن آن است.» او در جای دیگر درباره لغت «دحا» میگوید: «حرکت دادن (زمین) از محل خود است.» علمای اسلام با استفاده از معنای لغوی «طحا» نتیجه میگیرند که این آیه بر «حرکت وضعی و انتقالی زمین دلالت دارد.» برخی مفسران نیز گفتهاند: «خداوند زمین را به گونهای گسترد که برای زندگی انسان و پرورش گیاهان و جانداران آماده باشد؛ گودالها و سراشیبیهای تند و خطرناک را به وسیله فرسایش کوهها و تبدیل سنگها به خاک پر کرد و آنها را مسطح و قابل زندگی ساخت، درحالی که چینخوردگیهای نخستین آن، به گونهای بودند که اجازه زندگی به انسان را نمیدادند.»
در مقدمه کتاب «اعجاز قرآن» علامه طباطبائی، حرکت وضعی زمین از آیه ۳۰ سوره نازعات استخراج شده و آمده است: «هزار سال پیش از آنکه گالیله از حرکت زمین به دور خود سخن گوید، قرآن به صراحت از چرخش زمین بحث کرده است.» موضوع چگونگی ارتباط زمین با خورشید و دیگر سیارات منظومه شمسی، از ابتدا بحثها و منازعات مختلفی را بین اهل علم به دنبال داشته است.
اولین نظریه مطرحشده از سوی افرادی چون ارسطو و بطلمیوس، نظریه «زمینمرکزی» بود؛ به نحوی که در این مدل کیهانشناختی، زمین در مرکز کائنات، ثابت فرض شده است و خورشید و دیگر افلاک به دور آن میچرخند. پس از گذشت سالیان زیاد، کوپرنیک نظریه «خورشیدمرکزی» را پیشنهاد کرد و حرکت زمین را متصوّر شد و به دنبال آن، گالیله و کپلر نیز آن را تأیید و پشتیبانی کردند.
بر اساس نظر هیئت کوپرنیکی (۱۵۴۳ـ ۱۴۷۳م) که به سبب حاکمیت ۱۴قرنی افکار امثال بطلمیوس با مخالفت نیز روبهرو شد، پدیدههای آسمانی، از قبیل حرکات شبانهروزی ستارگان، تغییرات قطر ظاهری سیارات و نیز حرکات معکوس و مستقیم آنها به خوبی توجیهپذیر به نظر میرسید. در آیه ۳ سوره رعد نیز از کشیده شدن زمین به عنوان شروع حیات یاد شده و به سیر حیات اشاره شده است.
در سوره فصلت نیز موضوع خلقت زمین در دو دوره بیان شده است که میتوان از آن نیز دحوالارض را فهمید. روایتی از امام محمد باقر(ع) در خصوص تعدد آدم و عالم منقول است که حضرت در جواب این سؤال که آیا خلقت نخستین مجدداً تکرار میشود و شکل جدیدی میگیرد؟ میفرمایند: «زمانی که یک دوره از حیات بشری با آبگرفتگی کامل سطح زمین به سر آید، خداوند مجدداً زمینه ایجاد دوره دیگری از حیات بشری و موجودات خشکی را فراهم میفرماید.» اما مهمترین علت تعظیم این روز، یادآوری عظمت، جلال و بزرگی خداوند به انسان است.
مؤمنان در شب و روز دحوالارض پروردگار را عبادت میکنند و با یادآوری عظمت خلقت به تعظیم خالق مشغول میشوند. روز دحوالارض روزی است که خداوند زمین را مناسب شروع حیات انسانها، حیوانات و نباتات قرار داد و از روایت فوق برمیآید که شروع و پایان حیات نباتی بیرون آمدن سپس فرو رفتن زمین در آب است.
«دحو الارض» مطابق با بیست و پنجم ماه ذیالقعده، روزی است که خداوند با نظر به کره زمین، به جهان خاکی حیات بخشید. از این روز، بخشهایی از کره زمین که تا پیش از این سراسر از آب بود، شروع به خشک شدن کرد تا کم کم به شکل یک چهارم خشکیهای امروزی در بیاید.
مطابق روایات، اولین نقطهای که از زیر آب بیرون آمد، مکان کعبه شریف و بیتاللهالحرام بود.
معنای دحوالارض
«دَحو» به معنای گسترش است و برخی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلیاش تفسیر کردهاند. منظور از «دحوالارض» (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آبهای حاصل از بارانهای سیلابیِ نخستین فرا گرفته بود. این آبها، به تدریج در گودالهای زمین جای گرفتند و خشکیها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گستردهتر شدند.
از امیرالمومنین (ع) روایت شده است که فرمودند: «نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست و پنج ذیالقعده بود. کسی که در این روز روزه بگیرد و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را عبادت کرده است خواهد داشت». به نظر برخی از مفسران، آیه ۳۰ سوره نازعات «وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا»، به همین واقعه اشاره دارد.
در روز دحوالارض چه وقایعی رخ داده است؟
گذشته از واقعه دحوالارض، رویدادهای دیگری نیز در این روز رخ دادهاند که اهمیت آن را دو چندان کرده است؛ از جمله:
میلاد حضرت ابراهیم (ع)
میلاد حضرت عیسی مسیح (ع)
خروج رسول اکرم (ص) از مدینه به همراه هزاران حاجی به سوی مکه، به قصد حجه الوداع. در این سفر حضرت زهرا (س) و نیز تمامی همسران پیامبر (ص)، ایشان را همراهی میکردند.
در روایتی نیز آمده است که حضرت مهدی (عج) در همین روز قیام خواهد کرد.
اعمال شب و روز دحو الارض
روزه: روز دحوالارض یکی از آن چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است. در روایتی روزهاش مثل روزه هفتاد سال و در روایت دیگری کفاره هفتاد سال است. هر که این روز را روزه بگیرد و شبش را به عبادت بپردازد برای او عبادت صد سال نوشته میشود. برای روزه دار این روز هر چه در میان آسمان و زمین است استغفار کند. این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر شده است و برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاری ثبت خواهد شد.
نماز: نمازی که در کتب شیعه قمیین روایت شده است شامل دو رکعت است که در وقت چاشت (از زمان در آمدن آفتاب تا پیش از وقت ظهر) خوانده میشود. در هر رکعت بعد از «حمد»، پنج مرتبه «الشمس» بخواند و بعد از سلام نماز، ذکر «لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» را بگوید. پس از آن دعا کند و بخواند «یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ.»
دعا: خواندن این دعا است که شیخ در «مصباح» فرموده، خواندن آن مستحب است:
«اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَهِ وَ فَالِقَ الْحَبَّهِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَهِ وَ کَاشِفَ کُلِّ کُرْبَهٍ أَسْأَلُکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ مِنْ أَیَّامِکَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا
وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَهً وَ إِلَیْکَ ذَرِیعَهً وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسِیعَهِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ
فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یَوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَی کُلِّ حَقٍّ وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاهِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ
وَ وُلاهِ الْجَنَّهِ وَ النَّارِ وَ أَعْطِنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِکَ الْمَخْزُونِ غَیْرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَهَ
وَ حُسْنَ الْأَوْبَهِ یَا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یَا کَفِیُّ یَا وَفِیُّ یَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِیٌّ الْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ
وَ أَیِّدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاهِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَهِ سِرِّکَ وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَی یَوْمِ الْحَشْرِ
وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِی أَوْلِیَاءَکَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِی وَ حُلُولِ رَمْسِی وَ انْقِطَاعِ عَمَلِی وَ انْقِضَاءِ أَجَلِی اللَّهُمَّ وَ اذْکُرْنِی عَلَی
طُولِ الْبِلَی إِذَا حَلَلْتُ بَیْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَی وَ نَسِیَنِیَ النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَی وَ أَحْلِلْنِی دَارَ الْمُقَامَهِ وَ بَوِّئْنِی مَنْزِلَ الْکَرَامَهِ
وَ اجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیَائِکَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِکَ وَ اصْطِفَائِکَ وَ بَارِکْ لِی فِی لِقَائِکَ وَ ارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ
الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَبا رَوِیّا
سَائِغا هَنِیئا لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِی خَیْرَ زَادٍ وَ أَوْفَی مِیعَادٍ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ اللَّهُمَّ
وَ الْعَنْ جَبَابِرَهَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ] أَوْلِیَائِکَ الْمُسْتَأْثِرِینَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِکْ أَشْیَاعَهُمْ
وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِکَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِکَهُمْ وَ ضَیِّقْ عَلَیْهِمْ مَسَالِکَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِکَهُمْ اللَّهُمَّ
وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِیَائِکَ وَ ارْدُدْ عَلَیْهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِینِکَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِکَ فِی أَعْدَائِکَ مُؤْتَمِرا
اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکَهِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَیْتَ إِلَیْهِ مِنَ الْأَمْرِ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ مُنْتَقِما لَکَ حَتَّی تَرْضَی وَ یَعُودَ دِینُکَ بِهِ
وَ عَلَی یَدَیْهِ جَدِیدا غَضّا وَ یَمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ یَرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلَی جَمِیعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ
صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِی کَرَّتِهِ حَتَّی نَکُونَ فِی زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ اللَّهُمَّ أَدْرِکْ بِنَا قِیَامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَیَّامَهُ وَ صَلِّ عَلَیْهِ
[عَلَی مُحَمَّدٍ] وَ ارْدُدْ إِلَیْنَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَیْهِ [عَلَیْهِمْ] وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.»ذکر خداوند: معنای ذکر، فقط گفتن الفاظ و اوراد و نامهای خداوند نیست. بهترین نوع ذکر خدا، به یاد خدا بودن و او را بر اعمال و گفتار و کردار خویش ناظر دانستن است
شب زندهداری: احیا و شب زندهداری که برابر با عبادت صد سال است
غسل: انجام غسل مستحبی به نیت روز دحوالارض
زیارت امام رضا (ع): زیارت حضرت امام رضا (ع) که میرداماد (ره) در رساله اربعه ایام خود در بیان اعمال روز دحو الارض آن را از افضل اعمال مستحبه دانسته است.