گزارش بلومبرگ با اشاره به اشتباه محاسباتی ضربالمثل «دشمنِ دشمن ما دوست ماست» آغاز میشود- که ظاهرا همیشه هم درست نیست و گاهی اوقات نه تنها دشمن یک دشمن دوست نمیشود، که حتی گاهی میتوان آن را یک دشمن بزرگتر هم نامید.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، سایت خبری- تحلیلی بلومبرگ عقیده دارد که شاید شکست تحقیرآمیر آمریکا و خروج این کشور از افغانستان برای جمهوری اسلامی ایران یک پیروزی آشکار و البته یک اتفاق خوشحالکننده باشد؛ ولی این اتفاق ایرانیها را با خطرات مهمی مانند افزایش سیل پناهندگان و آوارگان و همچنین افزایش قاچاق مواد مخدر و تروریسم نیز مواجه خواهد کرد. در این میان در کنار این خطرات باید به احتمالاتی چون ضرر و زیان مالی و تجاری، افزایش شیعهستیزی و البته به خطر افتادن خط آهن ایران به افغانستان نیز اشاره کرد که ممکن است در صورت قدرت گرفتن طالبان پیش آید.
گزارش بلومبرگ با اشاره به اشتباه محاسباتی ضربالمثل «دشمنِ دشمن ما دوست ماست» آغاز میشود- که ظاهرا همیشه هم درست نیست و گاهی اوقات نه تنها دشمن یک دشمن دوست نمیشود، که حتی گاهی میتوان آن را یک دشمن بزرگتر هم نامید. این همان اتفاقی است که اخیرا در افغانستان برای جمهوری اسلامی ایران رخ داده است. جایی که ایران خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان را شکست تحقیرآمیز بزرگترین دشمناش میداند- و بابت این اتفاق به شدت خوشحال است. با این حال این احتمال هم وجود دارد که شبهنظامیان طالبان با استفاده از خلاء خروج آمریکا از افغانستان کنترل این کشور را به دست بگیرند- که اگر این اتفاق رخ دهد، به واسطه سابقه این گروه، رفتارشان با مردم افغانستان و البته موضع خصمانهشان در قبال جمهوری اسلامی ایران تبعات نگران کنندهای در انتظار است.
نویسنده بلومبرگ با اشاره به «بهبود و افزایش ارتباط دیپلماتیک ایران با طالبان» یادآوری میکند که این امر البته رابطه مناسب طرفین در ماهها و سالهای آینده را تضمین نمیکند- و این یعنی ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری منتخب ایران علاوه بر بیم و امیدهایی چون احیای برجام و البته تسکین اوضاع اقتصادی ایران، باید به فکر مقابله با خطرات جدیدی در مرزهای شرقی کشور نیز باشد.
در ادامه، نویسنده بلومبرگ به تبعات گاه ناگزیر قدرت گرفتن طالبان در افغانستان اشاره میکند: یک گروه شبهنظامی که با این که ممکن است کمترین علاقهای به چالش با جمهوری اسلامی ایران نداشته باشد، اما پیروزیاش در جنگ داخلی افغانستان بیتردید دشواریهایی را برای ایران موجب خواهد شد- که از جمله این دشواریها میتوان به افزایش قاچاق مواد مخدر، انسان و نیز فعالیتهای تروریستی اشاره کرد و البته امواج جدیدی از آوارگان و پناهجویان افغان که از دست طالبان به سوی مرز ۹۰۰ کیلومتری ایران حرکت خواهند کرد.
به عقیده نویسنده بلومبرگ جنگ داخلی افغانستان و پیروزی طالبان برای تجارت خارجی و ترانزیت کالا از ایران به افغانستان و بالعکس نیز میتواند مخاطرهآمیز باشد. در این میان پروژه بلندپروازانه اتصال راه آهن ایران به خطوط داخلی افغانستان نیز قطعا از چالش و خطر در امان نخواهد ماند.
گزارش بلومبرگ در ادامه با اشاره به اخبار نگرانکنندهای که از مناطق مرزی ایران و افغانستان (به خصوص گذرگاه مرزی «اسلام قلعه» که دروازه ورود به هرات است) شنیده میشود، ماجرای قتل دیپلماتها و خبرنگاران ایرانی در کنسولگری بزرگ ایران را یادآوری میکند- که در سال ۱۹۸۸ جمهوری اسلامی ایران را تا آستانه حمله به شبهنظامیان متحد طالبان کشاند. اتفاقی که البته در نهایت به دلیل خویشتنداری ایران رخ نداد، اما باعث شد طرفین تا زمان حمله آمریکا به افغانستان به تلافی حادثه ۱۱ سپتامبر رابطهای خصمانه داشته باشند.
در ادامه گزارش ریشههای مذهبی مواضع خصمانه طالبان علیه ایران مرور شده است: طالبان که متعلق به یکی از نحلههای سنی اسلام است، سابقه خوبی در همزیستی با ایران شیعی و حتی شیعیان خود افغانستان ندارد. این گروه وقتی قدرت را در دست داشتند، به طور وحشیانهای با شیعیان افغانستان رفتار میکردند. البته چند وقتی است که ادعا میکنند تغییر کردهاند و به خصوص از نظر مدارا با شیعیان و دیگر اقلیتها مثل سابق نیستند، اما حملات هفتههای اخیر گروههای تروریستی مورد حمایت طالبان علیه اهداف شیعه چیز دیگری میگوید- و نشان از این دارد که نگرانی ایران بابت تندروی و افراطگری طالبان چندان هم بیراه نیست.
نگرانی دیگر ایران درباره وابستگی مالی طالبان به درآمد حاصل از قاچاق مواد مخدر است. بلومبرگ مینویسد که رهبران طالبان میدانند بهترین و نزدیکترین راه برای انتقال تریاک افغانستان به بازارهای غربی از ایران میگذرد. آنها کاری هم به این موضوع ندارند که ممکن است در طول این مسیر درصدی از این مواد مخدر صادراتی از پشت کامیونها و تریلیها بیرون بیفتند و جمعیت جوان ایران را آلوده کنند. در حقیقت از نظر طالبان این مشکل آنها نیست که ایران با معضل اعتیاد درگیر است و البته یکی از بالاترین آمارهای هزینهها را در امر مبارزه با مواد مخدر صرف میکند. این یعنی که قدرت گرفتن طالبان از این نظر برای ایران به شدت نگرانکننده است. به ویژه که این کشور میداند بعد از تسلط طالبان بر افغانستان قطعا ترانزیت مواد مخدر از افغانستان به اروپا افزایش خواهد یافت. چرا که شبهنظامیان طالبان برای خرید اسلحه به صادرات تریاک نیازمندند و روی این موضوع به عنوان منبع اصلی کسب درآمد حساب میکنند.
دشواری دیگری که ایران بعد از قدرت گرفتن طالبان با آن دست و پنجه نرم خواهد کرد، به موضوع آوارگان و پناهجویان برمیگردد. همین حالا، بدون اضافه شدن معضل طالبان نیز ایران میزبان بیش از ۷۵۰ هزار مهاجر قانونی و البته حدود ۲ میلیون مهاجر غیرقانونی افغانستانی است. شدت گرفتن جنگ داخلی و برخوردهای خونبار بین طالبان و دولت افغانستان در ماههای آینده، بیتردید شمار مهاجران افغان را افزایش خواهد داد و مشکلات ایران را در این زمینه بیشتر خواهد کرد.
دیگر موضوع نگرانکننده از نظر ایران مساله تروریسم است. به هر حال طالبان نزدیکی فکری و ایدئولوژیک زیادی با بسیاری از گروههای تروریستی افراطگرا دارد و بسیاری از این گروههای همپیمان مانند داعش و القاعده نیز ایران را جزو دشمنان خود میدانند. حالا با این پیشفرض که این گروههای تروریستی بعد از خروج آمریکا از منطقه به دنبال اهدافی جدید خواهند بود، این مساله که ایران در قیاس با چین و روسیه نزدیکترین هدف به افغانستان قلمداد میشود، میتواند برای جمهوری اسلامی ایران نگرانکننده باشد. به ویژه که برای این کشور، افغانستان ضعیفترین حلقه زنجیر محور مقاومت است و ایران به رغم تجهیز شماری از افغانهای پناهجو برای جنگیدن در سوریه، در داخل افغانستان متحدانی در حد حزبالله لبنان، حوثیهای یمن و یا حشدالشعبی عراق ندارد.
به این دلایل میتواند باشد که به رغم میزبانی هفته گذشته تهران از گروهی از رهبران طالبان، اما، ایرانیها به خوبی میدانند که با یک دشمن قدیمی مواجهاند و تعارفها و لبخندها احتمالا چندان بادوام نخواهند بود.