اگر چه طالبان خود را مدافع اسلامیت میداند اما اصلا مسیر درست اسلام را طی نمیکند، امروز اندیشه اسلامی در افغانستان بیش از جمهوریت در خطر است و ما خود را مسئول حفاظت از مکتب اسلام میدانیم.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، آیتالله سیدحسین هاشمی ارزگانی، مدرس حوزه علمیه مشهد مقدس و پژوهشگر علوم قرآنی، چهارم مردادماه در نشست مجازی «چالشهای تروریسم و حقوق بشر در کشور افغانستان» که به همت انجمن بینالمللی عدالت ملل در قم برگزار شد، به موضوع «بررسی تفکر و عملکرد گروه طالبان از منظر فقهی» پرداخت و اظهار کرد: امروز افغانستان شرایط ویژهای از سر میگذراند و دایر کردن اینگونه نشستها در جهت شفاف کردن وضعیت افغانستان بسیار مفید است.
وی افزود: افغانستان امروز بار دیگر بر سر دو راهی تقدیر و تعیین سرنوشت خود و سرنوشت منطقه ایستاده است و یکی از تاریخیترین فصلهای تاریخ افغانستان همین امروز در حال شکل گرفتن و رقم خوردن است.
آیتالله هاشمی ارزگانی ادامه داد: ما امروز در دهکده جهانی زندگی میکنیم و انسانها سرنوشت جدا از هم ندارند، ولی بیشک خاورمیانه و شرق آسیا سرنوشت به هم تنیده پیدا کردهاند و شرایط نشان میدهد که تغییر وضعیت افغانستان بناست که از درون آن رقم بخورد.
وی اظهار کرد: مدتی است که بازیگران عرصه قدرت بینالمللی تصمیم دارند با مهره تروریسم بر صفحه کشورهای اسلامی بازی کنند و شروع آن در دهه ۷۰ از افغانستان بود.
هاشمی ارزگانی بیان کرد: منحرف کردن مسیر مجاهدان پیروز، حمایت از گروه تروریستی و جا زدن آن به جای مجاهدان اصیل و معتدل و ارائه نسخه غلطی از حکومت اسلامی به نام امارت اسلامی طالبان بر مردم افغانستان در این مدت تحمیل شده است.
مردم افغانستان پذیرای حاکمیت طالبان نیستند
پژوهشگر علوم قرآنی اضافه کرد: هدف این کار منزجر کردن مردم افغانستان از اسلام، نظام اسلامی و جلوگیری از الگو گرفتن دیگر کشورهاست؛ در نتیجه ما شاهد ایجاد تفکر افراطی تکفیری بودیم و بنایشان این بود که این بازی تا مدتی ادامه پیدا کند ولی مردم افغانستان تا آخرین توان ایستادهاند و نمیتوانند پذیرای حاکمیت طالبان باشند.
وی یادآور شد: بار دیگر پس از ۲۰ سال رشته امور و مهار قضایا به تروریسم بینالمللی آن هم تروریسم جهش یافته آغاز میشود در حالی که همه جهانیان دیدهاند که ۲۰ سال حضور اشغالگران آمریکا هیچ یک از شعارهای آنان را جامه عمل نپوشاند و آنها برای بهبود وضعیت افغانستان نیامده بودند.
آیتالله هاشمی ارزگانی بیان کرد: تروریسم تکفیری دارای اندیشههای افراطی و در یک کلام فاشیسم تکفیری است؛ این مسئله اگر بهصورت دلخواه بازیگران ادامه پیدا کند هم سرنوشت افغانستان و هم دیگر مسلمانان به سمت و سوی دیگری خواهد رفت.
پژوهشگر علوم قرآنی در ادامه گفت: امروزه اگر طالبان یا دولت ذرهای به منافع افغانستان میاندیشند باید پیش از اینکه افغانستان از کنترل هر دو مجموعه خارج شود فکری کنند و با توجه به تفکر مردم به یک نظریه برسند؛ رهبران اقوام نیز باید کمال هوشیاری را به خرج دهند و اگر هنوز به خود نیامدند باید گفت وای بر شما و شما همه به سوی دره مرگ در حال حرکت هستید.
عملکرد و تفکر گروه طالبان از منظر فقهی
وی در رابطه با بررسی عملکرد و تفکر گروه طالبان از منظر فقهی، اظهار کرد: نکته اول در مورد بررسی عملکرد طالبان از منظر فقهی جستجوی راه و روش قدرت است؛ طبق اندیشه سیاسی اسلام، راه درست همان است که در غدیر اتفاق افتاد و پس از آن تعیین نمایندگان آن امام، که امروز نظام ولایت فقیه ایران نیز به همینگونه است که در عین اینکه انتصابی است ولی مراجعه به رأی مردم، نخبهگزینی و ولی امر بودن خود را نشان داده است.
وی ادامه داد: در اندیشه اهل سنت رسیدن به حاکمیت از سه راه است؛ یکی تعیین حاکمیت و حاکم از سوی شورا، دوم انتخاب خلیفه قبلی و راه سوم راه تقلب است که از طریق زور حاکمیت را بهدست میآورد که راه امروز طالبان همین راه سوم است.
هاشمی ارزگانی تصریح کرد: در تفکر شیعه عدالت اولویت دارد ولی در تفکر اهل سنت امنیت مقدم است، بنابراین حاکمی که به قدرت رسیده اگر ناعادلانه هم رفتار کند نباید اعتراض کرد زیرا حافظ جان و مال مردم است.
این پژوهشگر قرآنی اضافه کرد: یکی از اشکالات طالبان این است که با وجود حاکم از در مخاصمه وارد شدهاند و انسانهای بیگناه را قربانی میکنند، حتی کسانی که به این حاکم رأی هم ندادهاند.
وی بیان کرد: باید پرسید که چرا با دولت موجود و بر حال میجنگند و چرا از نظریه تقدم امنیت بر عدالت دور شدهاند؟ این در حالی است که ما میدانیم در اصل، راه دین هم انتخابی است (لااکراه فی الدین) زیرا یک امر قلبی اجبار پذیر نیست چه برسد به پذیرفتن حاکمیت.
استاد حوزه علمیه مشهد مقدس اضافه کرد: نکته مهم دیگری که وجود دارد این است که چرا در اسلام پیامبری که از جانب خدا آمده است باید برای اثبات خود معجزه نشان دهد و ثابت کند که فرستاده خداوند است و بدون اینکه حقانیت خود را ثابت کند چنین ادعایی نمیتواند داشته باشد و حتی باید آن فرد که از راه تقلب بخواهد خود را بر مردم تحمیل کند باید گردن زده شود اما این موضوع در مورد طالبان صدق نمیکند؟
پژوهشگر علوم قرآنی بیان کرد: چطور میشود که امروز طالبان مردم را برای بیعت با امیر خود میخوانند در حالی که اکثریت مردم آن را قبول نداشته و او را گمنام و ناشناخته میدانند ولی مردم افغانستان اجبارا باید با او بیعت کنند؟ چرا پیامبر باید به آرای مردم مراجعه کند و اما این فرد امور را با مردم در میان نمیگذارد و تنها ابزاری را که مردم از گروه طالبان میشناسند ابزار تفنگ و شمشیر زدن است و این با رأفت و مهربانی که بر آرای مردم استوار است مطابقت ندارد.
وی همچنین بیان کرد: در گذشته مجموعا دو هزار و ۷۰۰ نیروی نظامی خارجی داخل خاک افغانستان کشته شد که آن هم به دست مردم افغانستان نبود در مقابل دهها هزار نفر از مردم افغانستان که هیچ گناهی نداشتند کشته شدند و هیچ کس آنها را محاکمه نکرده است.
ادعای کذب مدافع اسلامیت
هاشمی ارزگانی ادامه داد: طالبان نیروهای غیر نظامی که هرگز تقصیری نداشتند را کشتند بنابراین از نظر فقهی مشکل دیگری پیش روی تفکر طالبان وجود دارد که همان کشتن انسانهای بیگناه است.
وی با اشاره به اینکه اگر چه طالبان خود را مدافع اسلامیت میداند اما اصلا مسیر درست اسلام را طی نمیکند، تصریح کرد: غارت و چپاول کردن مال مردم، جهاد النکاح که برگرفته از الگوی دینی داعش است، شلاق زدن و محاکمههای صحرایی انسانهای بیگناه توسط طالبان سه عنصر اصلی در مبانی فقهی طالبان است که ما آن را مخالف با اندیشه نظام اسلامی چه در سنی و چه در شیعه میدانیم.
هاشمی ارزگانی در پایان با اشاره به اینکه برخی از اهل قلم میگویند امروز جمهوریت در خطر است، گفت: این سخن نادرست است، زیرا اگر بگوییم جمهوریت در خطر است به این معناست که اسلام در خطر نیست و طالبان را محافظ و رهرو اسلام میدانیم؛ امروز اندیشه اسلامی در افغانستان بیش از جمهوریت در خطر است و ما خود را مسئول حفاظت از مکتب اسلام میدانیم.