برده داری یک سیستم قانونی و به رسمیت شناخته بود که در آن انسانها بهشکلِ قانونی، ملک یا دارایی در نظر گرفته میشدند به عبارتی بردهداری در بندگی بودن اختیاری یا غیر اختیاری یک شخص در دست شخص دیگر است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، بردگی نخست در مصر باستان، بابل، آشور، چین و هندوستان پدیدار گشت؛ ولی در یونان و روم باستان به شکل کلاسیک خود تکامل حاصل کرد. در شرق و از آن جمله در ایران باستان، بردگی بیشتر خصلت پدر شاهی و خانوادگی داشت. دو طبقهی اصلی این صورتبندی اجتماعی – اقتصادی، بردگان و بردهداران بودند. طبقات میانه نظیر خردهمالکان و پیشهوران و بدون طبقه که از مالکین کوچک ورشکسته ولی غیر برده تشکیل میشدند نیز وجود داشتند. برده داری یک سیستمِ قانونی و به رسمیت شناخته بود که در آن انسانها بهشکلِ قانونی، ملک یا دارایی در نظر گرفته میشدند. میشد برده را خریداری کرده یا فروخت و مجبور به کار برای مالکِ برده، بدونِ هر گونه حقِ انتخاب (به اجبار) یا دستمزد کرد. در مستعمرات آمریکایی و دیگر نقاط، اغلب فرزندانِ یک مادرِ برده، بعنوانِ برده شناخته شده و بهشکلِ برده به دنیا میآمدند.
بردهداری در آمریکا عملی قانونی بود که بین سدههای ۱۷ و ۱۹ میلادی در ایالات متحده انجام میشد. بردهداری پیش از آن نیز تحت استعمار بریتانیا انجام میشد. بعدها در مستعمرات سیزدهگانه در زمان اعلامیه استقلال ایالات متحده در سال ۱۷۷۶ (۱۱۵۵) نیز بردهداری رسماً ادامه یافت. پس از جنگهای داخلی، تمایلات ضدبردهداری بهتدریج در ایالات شمالی گسترش پیدا کرد اما در جنوب، توسعهٔ سریع صنعت پنبه از سال ۱۸۰۰ (۱۱۷۹) باعث شد که ایالتهای جنوبی به شدت متکی به بردهها شوند و بکوشند تا آن را در سرزمینهای غربی جدید نیز شایع کنند. ایالات متحده بهوسیلهٔ خط میسون-دیکسون که مریلند (بردهدار) و پنسیلوانیا (آزاد) را جدا میکرد به دو قطب ایالتهای بردهدار و ایالتهای آزاد تقسیم شده بود.
هر چند تجارت بینالمللی برده در سال ۱۸۰۸ (۱۱۸۷) ممنوع شد اما تجارت داخلی در آمریکا همچنان ادامه یافت و باعث شد تا جمعیت بردهها تا پیش از ممنوعیت بردهداری به چهار میلیون نفر برسد. در سال ۱۸۶۰ (۱۲۳۹) از میان ۱،۵۱۵،۶۰۵ خانوادهای که آزادانه در پانزده ایالت زندگی میکردند نزدیک به ۴۰۰،۰۰۰ خانواده (تقریباً یک چهارم) برده داشتند که مساوی با ۸٪ کل خانوادههای آمریکایی در آن زمان بود. هر چند پس از شکلگیری ایالات متحده برخی از رنگینپوستان آزاد بودند اما وضعیت برده بودن بیشتر با رنگ پوست افرادی شناخته میشد که تبار آفریقایی داشتند. این مسئله باعث شد که نظامی قانونی به وجود آید که در آن نژاد نقش اصلی را بر عهده داشت.
در سده ۱۶ میلادی کشتیهای باری که از سمت اروپا به سواحل آمریکا می آمدند، سیاه پوستان آفریقایی را به عنوان برده در آنجا پیاده می کردند و به نوعی آنان را به حراج می گذاشتند. فروش بردگان منوط به پرداخت بالاترین قیمت بود. اولادا اکیانو یکی از بردگانی است که در ۱۷۸۹ میلادی به بردگی درآمد. او تجربه های شخصی خود را به صورت دست نویس درآورده که در بخشی از نوشتههای او میخوانیم: طولی نکشید که مرا به زیر عرشه بردند. به محض پایینرفتن مشامم از بویی متعفن پر شد. این بو به حدی انزجاربرانگیز بود که هرگز در زندگی شبیهاش را تجربه نکرده بودم. تنها آرزویم این بود که مرگ، همانند آخرین دوست، به سراغم بیاید و مرا خلاص کند؛ اما خیلی زود و در نهایت تاثر ۲ مرد سفیدپوست با غذا به سراغم آمدند و وقتی که با امتناع من مواجه شدند، یکی از آنها دستهایم را محکم گرفت و مرا، فکر میکنم روی چرخ بادبان کشتی، خواباند و پاهایم را با طناب بست و دومی مرا به زیر ضربات شدید شلاق گرفت. این اولین بار بود که چنین قساوت بیرحمانهای را در میان انسانها میدیدم.
این پایان کار بردگان نبود، بلکه آنها به محض رسیدن به سواحل آمریکا باید هرکاری که اربابانشان میگفتند از کار زراعت در مزرعه گرفته تا مستخدمی در خانه از فراهم آوردن موجبات تفریح ارباب تا بزرگکردن کودک را انجام می دادند و اگر اربابی به هر دلیلی از یک برده راضی نبود، میتوانست از دادن غذا و آب به او امتناع کند، او را بهزور از خانوادهاش جدا کند و به خانواده خشنتری بفروشد یا مورد ضرب و شتم قرار دهد. گفتنی است تا ۱۸۶۰ میلادی چهارمیلیون برده در آمریکا زندگی میکردند که نزدیک به ۱۳ درصد جمعیت این کشور و حداقل ۵۰ درصد کل بردگان ساکن نیمکره غربی را تشکیل میدادند.
استفاده ابزاری از بردگی در سیاست
استفاده ابزاری از بردگی در سیاست، همچنان در آمریکا ادامه داشت تا اینکه در میان سالهای ۱۸۵۴ تا ۱۸۶۱ در مرز میان ۲ ایالت کانزاس و میسوری کار به خشونت کشید و در نهایت در ۱۸۶۱ به آغاز جنگ داخلی در آمریکا منجر شد.
در حالی که خشونت خونین کانزاس در ایالات مرزی ادامه داشت، کشور در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۱۸۶۰ قرار گرفت و آبراهام لینکلن که از هواداران لغو بردگی بود به عنوان ریاست جمهوری برگزیده شد. جنگ داخلی تا ۱۸۶۵ میلادی در آمریکا ادامه داشت. سرانجام پس از آنکه بیش از ۷۵۰هزار تن جان خود را از دست دادند، ایالات متحده از جنگ داخلی پیروز بیرون آمدند و ایالات کنفدراسیون را بار دیگر به ایالات متحده آمریکا ضمیمه کردند.
پیروزی ایالات شمالی لغو بردگی را تضمین کرد و با یک رشته اصلاحات در قانون اساسی به صورت قانون درآمد. در این قانون آمده است: بردهداری و به خدمتگرفتن یک فرد بدون رضایت او در ایالات متحده آمریکا و تمام سرزمینهایی که در حوزه قضایی این کشور واقع شده باشد، ممنوع است مگر آنکه به عنوان مجازات ارتکاب یک جرم به فردی تحمیل شود که در این صورت محکومیت مجرم باید مطابق قانون ثابت شده باشد. این اصلاحیه بردگی را لغو کرد اما به بردگانی که با تصویب آن اصلاحیه آزاد شدند، حقوقی اعطا نکرد. در سالهای بعد اصلاحیه هایی همچون حق شهروندی، آزادی و… به این قانون اضافه شد.
میراث جنبش الغای بردهداری و پایان کار
پایان جنگ داخلی و تصویب اصلاحیههای ۱۳ و ۱۵ متمم قانون اساسی، پایان تبعیض نژادی را در آمریکا در پی نداشت. پیامدهای مستقیم بردگی بیش از ۱۰۰ سال پس از الغای بردهداری در آمریکا ادامه یافت و بسیاری از آن آثار کماکان ادامه دارد. لغو قانونیِ بردهداری در آمریکا به معنای دستیابی بیدرنگ بردگان آزادشده به برابری و حقوق مدنی نبود. نابرابریهای گسترده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که همه ریشه در نژادپرستی داشت، کماکان بیش از ۱۰۰ سال به طور گستردهای در ایالات جنوبی ادامه یافت. تنها پس از دهه ۷۰ میلادی و به دنبال جنبش حقوق مدنی بود که شهروندان سیاهپوست در بسیاری از ایالات از حقوق یکسان با شهروندان سفیدپوست برخوردار شدند از جمله این حقوق حق برخورداری یکسان از نظام آموزشی و تعلیم و تربیت دولتی، حق غذاخوردن در یک رستوران و نوشیدن آب از یک آبخنککن و حق ورود به سالنهای سینما از یک درب ورودی بود.
تنها پس از تصویب قانون حق رأی مصوب ۱۹۶۵میلادی، یعنی یک سده بعد از الغای بردهداری، قدرت سیاسی سیاهپوستان به طور عملی تحت حمایت قانون قرار گرفت. با وجود آنکه در ۲۰۰۸ میلادی یک آمریکایی ِآفریقاییتبار به سمت ریاست جمهوری انتخاب شد، موانع اقتصادی و اجتماعی که ریشه در تبعیض نژادی دارند، هنوز عامل نابرابری در این کشور به شمار میروند. با این حال، آمریکا کماکان با پشتکار و جدیت در اصلاح خود میکوشد. نشنال جئوگرافی نیز در مقاله بردهداری؛ مسأله سیاه و سفید که در اکتبر ۲۰۱۰ میلادی منتشر شد نوشت: تردیدی نیست که در آمریکا با بردگان سیاه به شکلی کاملاً غیرانسانی برخورد میشد. بردهداری در آمریکا مسألهای نژادمحور است و نه تنها باعث سلب آزادی سیاهان شد، بلکه دکترین برتری سفیدپوستان نسبت به سیاه پوستان را نیز ایجاد کرد.
بردهداری در ایران از سال ۱۳۰۷ طبق «قانون منع خرید و فروش برده در خاک ایران و آزادی برده در موقع ورود به مملکت» ممنوع است. طبق این قانون هر کسانسانی را به نام برده خرید و فروش کرده یا رفتار مالکانه دیگری نسبت به انسانی بنماید یا واسطه معامله و حمل و نقل برده بشود محکوم به یک تا سهسال حبس تأدیبی خواهد گردید.[۱] در گذشته برده داری اساساً به شکل خانگی در ایران مرسوم بودهاست. از ویژگیهای عمده برده داری در ایران خوش رفتاری دیدن و خانه زاد شدن و به آسانی آزاد شدن بردگان بود.
انواع برده داری
• برده به عنوان دارایی: این نوع برده داری فرم اصلی بردهداری است که بردگان به عنوان دارایی مالکانشان تلقی و خرید و فروش میشوند.
• بیگاری کشیدن: در این نوع بردهداری فردی نیروی کارش را به رایگان در برابر یک بدهی عرضه میکند. مدت زمان این نوع بردهداری ممکن است مشخص نباشد و حتی کودکان به دلیل بدهی والدینشان به بردگی مجبور گردند. این نوع بردهداری امروزه رایج ترین شکل است.
• نیروی کار اجباری: این نوع از بردهداری زمانی رخ میدهد که فرد مجبور میگردد علیرغم میلش تحت خشونت یا مجازات ارباب خود و با محدود گشتن آزادیهای شخصی اش به کار بپردازد.
• ازدواج اجباری: این نوع بردهداری زمانی است که یک یا هر دو طرف مجبور به ازدواج علیرغم میل خود میگردند. این شکل از بردهداری هنوز در جنوب و شرق آسیا و آفریقا قابل مشاهده است. در بسیاری از انواع بردهداری، بخصوص در بردهداری نوع اول سوء استفادهٔ جنسی از بردگان به اشکال گوناگون رایج است.
نحوه خرید و فروش بردگان
وقتی بردگان آفریقایی به جزایر هند غربی، برزیل یا آمریکای شمالی میرسیدند مستقیماً به بازار انتقال مییافتند. در آنجا مانند حیوانات به حراج گذاشته شده و صاحبان کشتزارها و معادن دندانهای آنها را لمس میکردند سپس بردگان بر روی سکوئی میایستادند و خریدارها پیشنهاد میدادند و هنگامیکه از نظر قیمت به توافق میرسیدند بردههای خریده شده را با خود میبردند. بیشتر اعضای خانوادهها از یکدیگر جدا میگشتند.وقتی بردگان آفریقایی به جزایر هند غربی، برزیل یا آمریکای شمالی میرسیدند مستقیماً به بازار انتقال مییافتند. در آنجا مانند حیوانات به حراج گذاشته شده و صاحبان کشتزارها و معادن دندانهای آنها را لمس میکردند سپس بردگان بر روی سکوئی میایستادند و خریدارها پیشنهاد میدادند و هنگامیکه از نظر قیمت به توافق میرسیدند بردههای خریده شده را با خود میبردند. بیشتر اعضای خانوادهها از یکدیگر جدا میگشتند.
برده داری در ادیان مختلف
بردهداری در ادیان مختلف و در سالهای گوناگون تاریخ بشر، از برخوردهای متفاوتی در بین شارعان و بنیانگزاران ادیان برخوردار بودهاست.
بردهداری در دین یهود
در دین یهود بردهداری جایز شمرده شدهاست و بردگانی که در تملک بنیاسرائیل بودند، به میراث میرسیدند. عبرانیان میتوانستند دختر یا پسر خود را به بردگی بفروشند. مجازات کشتن یک برده در نزد یهود کمتر از مجازات قتل یک مرد آزاد بود. اگر مرد یهودی چشم بنده عبرانیاش را نابینا میکرد، یا دندان بندهاش را میشکست، میبایست او را آزاد مینمود. اگر گاوی بنده یا کنیزی را به شاخ میزد، سی مثقال نقره به صاحب برده داده میشد و گاو را هم سنگسار میکردند، در حالی که اگر گاو مرد یا زن آزادی را به شاخ میزد، گاو سنگسار شده و صاحب گاو نیز کشته میشد. نزد یهود مردی که با کنیز خویش میآمیخت، عملش زنا محسوب میشد و زن او حق داشت آن کنیز را بفروشد و از خانه خویش دور کند. در بین شخصیتهای تورات؛ ابراهیم، بوعز، شائول، اسحاق، سلیمان و داوود برده داشتند.بردهداری در دین مسیح
دین مسیح شریعت یهود را تأیید کرده و بردهداری را نیز جایز شمردهاست. این دین بردگان را به تسلیم و اطاعت صاحبانشان دستور داده است، و در این حکم فرقی بین صاحبان ملایم و پرخاشگر نیست. در این دین به بردگان دستور داده شدهاست که در نزد صاحبانشان کمال امانت را به جای آورند، آنان را شاد سازند و از حاضرجوابی بپرهیزند. همچنین دین مسیح بردگان را به خدمت با اخلاص و فداکاری تشویق کرده و آنان را از ریاکاری بازداشتهاست. در نامه پولس به قلسیان، به مردم توصیه شده که با بردگانشان رفتار عادلانه داشته باشند. نزد مسیحیان فرزندی که از یک کنیز برای مرد به دنیا میآمد، برده بود.بردهداری در اسلام
کتاب قرآن در بخشهای مختلف با تفصیل به موضوع بردهداری پرداخته و چگونگی نحوه داشتن بردههای زن و چگونگی برقرار کردن رابطه جنسی با آنان و همچنین آزاد کردن بردگان پرداختهاست. اسلام اصل بردهداری را به رسمیت میشناسد. بردگی در اسلام، به هفت شکل مختلف (بنابر نظر مشهور) میتواند به وجود بیاید.بردهداری از موضوعات چالشبرانگیز و مورد اختلاف دین اسلام است. اگرچه امروزه بردهداری در دید عرف امری مذموم و ناپسند بوده و از ضوابط حتمی حقوق بشر بهشمار میرود، ولی همچنان اکثریت روحانیون مسلمان معاصر نسبت به این پدیده سکوت اختیار نموده و حتی گروهی از ایشان، به صراحت از بردهداری دفاع میکنند. برای مثال آیتالله محمدتقی مصباح یزدی میگوید: «مسئله بردگی فیالجمله در اسلام پذیرفته شدهاست و ما از آن دفاع میکنیم»
متقابلاً گروهی دیگر از روحانیون معاصر مانند آیتالله سیدمحمدحسین طباطبائی و آیتالله سیدمحمود طالقانی، تنها طریق معتبر بردگی را اسارت کفار حربی در جهاد میدانند و چنین بردگیای را به لحاظ غیبت فعلی امام زمان، عملاً منتفی میدانند. آیتالله میرزا ابوالحسن شعرانی میگوید: «بندگی در شریعت اسلام مجاز است. اما منحصر به آنکه در جهاد شرعی از کفار اسیر بگیرند و در این زمان که امام علیهالسلام غایب است، موضوع بندگی فعلاً منتفی است»
بردهداری در هندوگرایی
برده داری در هندوئیسم شدیداً ممنوع گردیده است. وداها آشکارا آزادی را به عنوان هدف نهایی زندگی انسانها بیان کردهاند.
قبول برده داری و کنیز داری در ادیان،اوج عقب ماندگی ادیان است. حیفه خدای بزرگ وبیواسطه را در ادیان عقب مانده ، خلاصه کنیم! خدای بزرگ را ،باید مستقل از همه ادیان ، ستود