احمدرضا خضری با بیان اینکه فتوحات خلفای نخستین پیامدهای مختلفی دارد و هنوز در زندگی مسلمانان نقشآفرین است، به موضع امام علی(ع) در اینباره اشاره کرد و گفت: ایشان با وجود پیشنهادهای خلیفه دوم در هیچ یک از فتوحات اسلامی حضور نداشتند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، احمدرضا خضری، استاد تاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشگاه تهران،در نشست علمی «فتوحات در دوره خلفای نخستین» که از سوی پژوشکده پویافکر به صورت مجازی برگزار شد، به برخی ویژگیهای اعراب جاهلی اشاره کرد و گفت: اعراب جاهلی قتل و غارت میکردند و بعد تلاش میکردند که این وقایع را در قالب شعر در تاریخ ماندگار و به آن افتخار کنند؛ امروز هم داعش از جنایاتی که در حق مردم و شهروندان عادی انجام میدهد ویدئوهایی را پخش و افتخار میکند که این اقدامات ماست، در صورتی که افراد معمولاً این جنایات را برعهده نمیگیرند و جالب اینکه به تاریخ تاریک دوره جاهلیت استناد میکنند.
خشونتطلبی اعراب در برابر بیگانگان
وی با اشاره به اینکه نظام اعراب قبیلگی بود و همه تلاش پیامبر(ص) و قرآن نابودی نظام قبیلگی و حرکت به سمت نظام امامت امت بود، افزود: در شبهجزیره ۳۶۰ فرمانروا وجود داشت که با تشکیل دولت اسلامی از سوی پیامبر(ص) زیر لوای رهبری حضرت محمد(ص) متحد شدند؛ البته هنوز فرهنگ جاهلیت در بین آنان وجود داشت و هر وقت شرایط فراهم میشد به سمت آن بازمیگشتند. به عنوان نمونه در اختلافی بین دو غلام از مهاجرین و انصار نزدیک بود که جنگی میان تازه مسلمانان دربگیرد که پیامبر(ص) مانع شدند.
وی اظهار کرد: اعراب بعد از اسلام متحد شدند، ولی ویژگیها و گرایشهای قبیلگی در زیر پوست فرهنگ، فکر و شهر آنها وجود داشت؛ براساس گزارش فتوح ابن اعثم کوفی، میان کوفیان و بصریان برای فتح شهر شوشتر و قلعه هرمزان نزاع و بحث شد که چه کسی زودتر آن را فتح کرد. این خصومت تا جایی پیش رفت که نزدیک بود بر روی هم شمشیر بکشند. نهایتاً به خلیفه دوم نامه نوشتند تا قضاوت کند.
خضری تصریح کرد: ویژگی دیگر اعراب، خشونتطلبی و نشان دادن خشم در برابر بیگانگان به خصوص کسانی است که اعراب را تحقیر کرده و به آنها سخت گرفته بودند که نمونه بارز آن در رفتار آنها با ایرانیان مشاهده میشود. انگیزههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در کنار انگیزههای دینی مهمترین عوامل محرک اعراب در بحث فتوحات بود؛ گرچه انگیزه سیاسی در رتبه اول، انگیزه مالی و اقتصادی در رتبه دوم، انگیزه اجتماعی در رتبه سوم و انگیزه دینی در رتبه چهارم وجود داشت. بنابراین اگر منکر انگیزههای دینی در بحث فتوحات شویم بیانصافی کردهایم.
وی افزود: در بین آنها کسانی به گسترش اسلام عشق میورزیدند و آنان پیروان راستین پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) بودند و توجیه کردند که فتوحات زمینه توسعه اسلام را فراهم میکند؛ گرچه فتوحات را به این شکل قبول نداشتند، ولی معتقد بودند که باید از فرصت پیشآمده برای گسترش اسلام استفاده کنند؛ سلمان، ابوذر، مقداد و عمار یاسر در زمره چنین افرادی بودند. زبیر و طلحه هم در زمره این افراد بودند که بعداً مسیر انحراف را پیمودند. این افراد با مشارکت در فتوحات انگیزه دینی و الهی داشتند.
استاد دانشگاه تهران اظهار کرد: در دوره پیامبر(ص) نهادی ویژه به عنوان نهاد تبلیغ دین وجود نداشت و همه مسلمین یکی از وظایف خود را در تبلیغ دین با رفتار و گفتار میدانستند؛ لذا سلمان فارسی در فتوحات شرکت کرد و از سوی خلیفه دوم به عنوان والی مدائن تعیین شد، سلمان برای آشنایی مردم با دین اسلام، ترجمه برخی سورههای قرآن به زبان فارسی را برعهده گرفت تا افراد را جذب اسلام کند.
حضور امام علی(ع) در فتوحات
وی در پاسخ به این سؤال که آیا خلفا شخصیتها را مجبور به حضور در فتوحات میکردند؟ افزود: اجباری درباره حضور برخی افراد در فتوحات وجود نداشت و در اینباره نقل تاریخی نداریم؛ از جمله خلیفه دوم به امام علی(ع) پیشنهاد میدهد که فرمانروایی جنگ نهاوند را برعهده بگیرند و امام نپذیرفتند. امام علی(ع) در هیچ یک از فتوحات حضور نیافتند و پیشنهادها را نپذیرفتند و حتی در برخی موارد خطاب به خلیفه دوم فرمودند که صلاح نیست شما بروید.
خضری ادامه داد: منصور عباسی به اجبار ابومسلم را به جنگ عمویش فرستاد. ابومسلم در آغاز کار قصد داشت که شکست نمایشی بخورد و فرار کند ولی به غرورش برخورد و به همین دلیل برخلاف میلش پیروز شد؛ در جنگ قادسیه هم اختلاف نظر جدی بین یزدگرد و رستم فرخزاد، فرمانروای خراسان، وجود داشت. او تمایلی به جنگ نداشت. لذا وارد مذاکره با اعراب شد، در حالی که یزدگرد فقط میگفت که باید جنگید و اعراب را سرکوب کرد. رستم جنگید ولی نه با میل کامل و یکی از دلایل اصلی شکست در قادسیه بیمیلی رستم بود.
استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه پیامدهای فتوحات دوره نخستین سه دسته هستند، گفت: دسته اول، اتفاقاتی که در میدان جنگ فجایعی را رقم زد؛ دسته دوم، پیامدهای میانی و دسته سوم پیامدهای دیرهنگام است که تا هنوز ادامه دارد و در زندگیمان مؤثر است.
وی در تبیین پیامدهای دسته اول بیان کرد: در جنگهای آن دوره غارتهای فراوانی رخ داد. به عنوان نمونه در فتح شوشتر در منابع تاریخی معتبر نقل شده که وقتی هرمزان گریخت، لشکر مسلمین وارد این شهر شد و کشتار بسیاری به راه انداخت و ذخایر و نفایس را غارت کرد.
برخی پیامدهای فتوحات
خضری در ادامه گفت: براساس نقل تاریخ طبری، وقتی مسلمین به فرماندهی سعیدبن عاص طبرستان را محاصره کردند، مردم این شهر از او امان خواستند و او امان داد که حتی یک نفر را نخواهد کشت؛ مردم فریب خوردند و دروازه را گشودند و او همه را به قتل رساند. بنابراین برخی پیامدهای کوتاهمدت فتوحات از این جنس هستند.
وی در پایان گفت: وقتی مردم در سال ۳۴ هجری علیه خلیفه سوم شورش کردند، خلیفه بزرگان را جمع کرد و نظر آنها را جویا شد. عبدالله بن عمر، پسردایی خلیفه، به او گفت که اگر میخواهی این شورش تمام شود، فتوحات جدیدی انجام بده و مردم را به جهاد بفرست، زیرا آنها مشغول حفظ شتر و جان خود و … خواهند شد. بنابراین فتوحات از این جهت موفق بود، زیرا توپ را به زمین دشمن انداخت. این فتوحات ساختار سیاسی ممالک را تغییر داد. خلیفه خود را نماینده و جانشین پیامبر(ص) خدا میدانست و مأموریت خود را ماموریتی الهی تعریف کرد. البته خلفای ابتدایی تا حدودی رعایت میکردند ولی در دوره بنیامیه فریبکاری زیادی وجود داشت.