«ارامنه ایران و صنعت نفت» تاریخ شفاهی هم زیستی مسالمت آمیز در شرکت-شهرهای نفتی ایران، جدیدترین کتاب نشر برسم است که به قلم فرشید خدادادیان منتشر شده است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، این کتاب در سال ۱۴۰۰ و در ۱۰۸ صفحه با بهای ۴۵ هزار تومان منتشر شده است.
در مقدمه کتاب ارامنه ایران و صنعت نفت، نخست از نحوه آشنایی نویسنده با ارامنه می خوانیم:
اولین بار که من واژه «ارمنی» را شنیدم، دانش آموز مقطع ابتدایی در محله ای فقیر نشین و کارگری در مسجد سلیمان بودم. مسجد سلیمان در شمال استان خوزستان قرار دارد و بواسطه حفر نخستین چاه نفت ایران و خاورمیانه در آن،شناخته شده است. من در آن شهر و آن محله کارگری، همکلاسی بسیار زرنگ و درس خوانی داشتم که چون می خواهم به یک ضعف مادرزادی اش اشاره کنم، نامش را نمی برم و امیدوارم اگر هست، سالم و سرحال باشد و اگر نیست، روحش شاد باشد که سال های طولانی است از او بی خبرم.این شاگرد زرنگ و درس خوان، متاسفانه دچار لکنت زبان مادر زادی بسیار شدید بود و برای گفتن چند کلمه پشت سرهم، به مشکل می خورد و این موضوع بسیار برایش آزار دهنده بود و برای من هم!
دارو و درمان تخصصی که به جبر فقر، آرزوی محال بود! دعا و سرکتاب هم افاقه نکرد و در نهایت دو گزینه برای مداوا کردن باقی مانده بود؛”تخم کبوتر” و “نان ارمنی”! خوردن تخم کبوتر برای بازشدن زبان مرسوم بود، اما اینکه چطور خوردن نان ارمنی، زبان را باز می کرد، مبهم و عجیب می نمود. بعدها که معنی ارمنی را پرسیدم و دانستم، فکر کردم شاید به معجزه پیامبرشان مسیح ربط داشته باشد!
محله ارمنی ها، موسوم به نمره چهل* از محله ما که نمره هشت* نامیده می شد، دور بود و به جبر این دوری و سن و سال کم ما برای رفتن و تهیه نان ارمنی و اکراه بزرگترها از این کار، دوستم به همان تخم کبوتر هدیه شده از کبوترباز قمارباز محله مان رضایت داد و البته نتیجه ای هم نگرفت و با همان لکنت،شاگرد اول کلاس ما تا سال پنجم دبستان بالا آمد و بعد هم بخاطر ندارم چگونه از ما و آن محله جدا شد.
بهر حال این،نخستین بار بود که من از ارامنه می شنیدم و بزرگترها هم توضیح چندانی نداشتند و ندادند و معمای نان ارمنی از آن زمان تا امروز برای من باقی ماند! اما ارامنه در این شهر دورافتاده در جنوب غرب ایران چه می کردند؟!»
در بخش دیگری از مقدمه در مورد مسجد سلیمان به عنوان نمونه ای از شرکت-شهرهای نفتی آشنا می شویم:
«مسجد سلیمان،نخستین شرکت-شهر* نفتی ایران بود و به برکت حضور صنعت نفت،مقصد مهاجرت افراد از جاها و مناطق مختلف برای کار در کمپانی و به مرور شکل گیری شهری که ایرانی و خارجی و مسلمان و مسیحی و یهودی و زرتشتی و بهایی و عرب و عجم و ترک و کرد و فارس و…در آنجا، مهمان بختیاری های همیشه مهمان نواز بودند.ارامنه مسجدسلیمان تا سال های منتهی به انقلاب،جمعیتی قابل توجه داشتند و به مرور از این شهر و البته دیگر شهرهای نفتی ایران مهاجرت کردند.
همچنین در مورد محتوای کتاب نیز، نویسنده در مقدمه به این صورت توضیح می دهد:
«بازخوانی خاطرات و یادگارهای ایشان از زندگی در این شهرهای در روزگار خود مدرن، در ایران سنت زده، نمونه هایی خواندنی از هم زیستی مسالمت آمیز افراد، اقوام و ادیان مختلف در این مناطق است و از این منظر، نمونه های تاریخی اجتماعی ارزشمندی برای فهم درست این موضوع که؛ می توان متفاوت بود، اما دشمن نبود! می توان باورها و اعتقادات مذهبی و فرهنگی متفاوت داشت، اما کنار یکدیگر هم زیستی مسالمت آمیزی داشت. بازخوانی این مصادیق تاریخی، شامل؛ یک مقاله ی پژوهشی، سه مصاحبه ی تاریخ شفاهی، یک ناداستان کوتاه و اسناد و تصاویر مرتبط با این حوزه، محتوای این کتاب را تشکیل می دهند. مطالب و مصاحبه هایی که پیش از این،جدا جدا در رسانه های مختلفی منتشر شده اند و به فراخور موضوع مشترک، ظرفیت ثبت و ضبط در یک مجلد را یافته اند.»