زرتشت یا زردشت یک رهبر و اصلاحگر دینی، فیلسوف و شاعر ایرانی بود.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، زرتشت یا زردشت پیامبر ایران باستان است. عدهای او را مروج یکتاپرستی معرفی کردهاند که آهورامزدا را تبلیغ میکرد و خدایان باستانی آریاییان را باطل میدانست. او آتش را یکی از مظاهر خدای روشنایی میدانست. برخی از مورخان او را اختلافیترین شخصیت تاریخ دانستهاند. نقل شده است که زرتشت در سال ۶۶۰ قبل از میلاد به دنیا آمده و در سال ۶۳۰ قبل از میلاد به پیامبری مبعوث شده و در سال ۵۸۳ قبل از میلاد در سن ۷۷ سالگی در آتشکدهای در بلخ کشته شده است.
زادگاه زرتشت دقیقاً روشن نیست، هرچند امروزه بیشتر دانشمندان زادگاه او را به مناطق مختلفی مانند شهر ری، آذربایجان، خوارزم، سیستان، خراسان و آمل نسبت دادهاند. نام خانوادگی زرتشت اسپنتمان بود. پدر وی «پوروشسب» و مادرش دوغدو دختر «فریهیمرَوا» نام داشتند. حاصل ازدواج پوروشسپ و دوغدو پنج پسر بود که زرتشت سومین آنهاست.
زرتشت سه بار ازدواج کرده بود. نام همسر نخست و دوم او ذکر نشدهاست. زن سوم او «هووی» نام داشته، هووی از خاندان «هووگو» و بنابر روایات سنتی دختر فرشوشتر، وزیر گشتاسپ شاه کیانی بودهاست.
زن نخست او پسری به نام ایست واستر و سه دختر به نامهای «فرینی» و «ثریتی» و «پوروچیستا» داشت. زرتشت در گاتاها از ازدواج دختر سوم خود یاد میکند و روایات بعدی، شوهر او را جاماسپ مینامد. از همسر دوم زرتشت، دو پسر به نامهای «اورْوْتَتْنَرَه» و «هْوَرْچیثْزَه» به دنیا آمده، و ظاهراً از زن سوم فرزندی نداشتهاست.
آگاهیهای تاریخی و واقعی دربارهٔ زندگی زرتشت بسیار اندک است. آنچه در اوستا و در منابع پهلوی و فارسی آمدهاست، بیشتر جنبه افسانهای دارد، گرچه حقایقی نیزمیتوان در آن یافت. آنچه به یقین در مورد زندگی زرتشت از متون اوستایی بر میآید اینست که زرتشت از کودکی تعلیمات روحانی دیدهاست. زیرا در گاتاها (یسن ۳۳، بند ۱) خود را «زوتَر» نامیدهاست و آن اصطلاحی است که در مورد دین مردی که دارای شرایط کامل روحانیت است، به کار میرود.
در گاتاها (یسن ۴۳) اشاره به دریافت وحی از او از سوی اهورامزدا شدهاست. زرتشت در تبلیغ دین خود با دشواریهایی روبرو بودهاست. در سرودهای خویش (یسن ۴۶، بند ۲) از فقر و کمی تعداد حامیانش میگوید و از بدکاری پیشگویان و روحانیان هم وطن خود کویها و کرپنها، گله و شکایت دارد و از بعضی دشمنان خود مانند بندوه و گرهم (یسن ۴۹، بند ۱ و ۲) نام میبرد. سرانجام بر آن میشود که از زادگاه خود دور شود و به سرزمین مجاور برود که فرمانروای آن گشتاسپ است.
زرتشت در این سرزمین سرانجام با موفقیت روبرو میگردد. با گِرَوِش گشتاسپ به دین زرتشت، مخالفتهای حکمرانان همجوار برانگیخته میشود. نام برخی از فرمانروایان مخالف زرتشت در آبانیشت (یشت ۵، بند ۱۰۹) آمدهاست که از میان آنان ارجاسپ تورانی از همه نامورتر است. برحسب سنت زرتشت در سن ۷۷ سالگی در آتشکدهای در بلخ کشته شد و قاتل او توربراتور نام دارد.
نخستین کسی که به زرتشت ایمان آورد، میدیوماه بود که فروردینیشت از او نام میبرد. وی در روایات سنتی، پسرعموی زرتشت بهشمار آمدهاست.
آموزشهای زرتشت بعدها با باورهای بومی ایرانیان آمیخته شد و مزدیسنای کنونی را پدیدآورد که نزدیک به پنج سده دین رسمی ایران نیز بودهاست. دین زرتشت امروزه حدود ۲۰۰ هزار تن پیرو در ایران، هند و برخی نقاط دیگر جهان دارد.
کتاب زرتشت
برخلاف باور عموم، اوستا کتاب زرتشت نیست. این کتاب طی دورههای مختلف، توسط افراد گوناگون نگاشته شده است و تنها بخشی از سرودهای این کتاب را منتسب به شخص زرتشت میدانند. برخی پژوهشگران معتقدند که اوستا، برای مدتها مکتوب نبوده و بهصورت شفاهی از نسلی به نسل دیگر انتقال پیدا کرده است. در نظر عدهای نیز متون اوستا، باقیمانده از یک ادبیات غنی و شگفتانگیز محسوب میشود که بخش عمده آن در زمان حمله اسکندر از میان رفته است.
اوستای امروزی، احتمالا توسط «تنسر» در دوران ساسانی گردآوری شده است.
بهنظر میرسد که اوستا در ظاهر مکتوب خود توسط «تنسر»، موبد بزرگ زرتشتیان در دوران حکومت ساسانیان پدید آمده است. با دستور اردشیر اول، وی موفق شد که متون مذهبی زرتشتیان را در ۲۱ نسک (فصل) جمعآوری کند.
اکنون، اوستا که قدیمیترین نسخه موجود از آن در دانشگاه کپنهاگ حفظ میشود، کتاب مقدس پیروان دین مزدیسنا و دانشنامهای از ایران باستان است و در پنج بخش یا کتابچه مجزا، در دسترس عموم قرار دارد.
یسنه
یسنه یکی از نسکهای اوستا است که در مراسمی به همین نام، توسط زرتشتیان خوانده میشود. این فصل از اوستا، در بر گیرنده گاتها نیز است. گاتها یا گاهان، سرودههای منتسب به شخص زرتشت هستند که به زبان اوستایی گاهانی نگاشته شدهاند. گاتها شامل ۱۷ سروده مجزا است که متنی بسیار پیچیده دارد و مفاهیم بنیادین آیین مزدیسنا را شامل میشود. این سرودهها، کهنترین بخش اوستا به شمار میروند.
یشت
یشتها مجموعهای از ۲۱ سرود مذهبی در توصیف و ستایش عناصر مهم جهان از دیدگاه زرتشتیان و همچنین ادای دینی به خدایان کهن ایرانیان، همچون مهر و ناهید است. قدمت تمامی این سرودهها یکسان نیست و به دورههای مختلفی تعلق دارند.
وندیداد
وندیداد، کتابچهای در ۲۲ فرگرد یا فصل است که احکام فقهی و دینی مزدیسنا را شامل میشود. وندیداد از واژه «وی دئو داد» در زبان اوستایی ریشه گرفته است و به قوانینی علیه پلیدیها و دستورالعملهای آیینی و آداب بهداشتی زرتشتیان میپردازد.
ویسپرد
ویسپرد یکی دیگر از بخشهای اوستا محسوب میشود که آموزهها و تعلیماتی را در خصوص جشنهای مذهبی زرتشتیان، اعمال روزانه آنها، نمازها و گهنبارها، در خود جای داده است. این الحاق از اوستا، هرآنچه را که با ستایشها و نیایشهای پیروان مزدیسنا پیوند دارد، در ۲۳ بخش یا کرده به آنان انتقال میدهد.
خرده اوستا
«آذرباد مهراسپندان»، موبد موبدان زرتشتی در زمان شاپور دوم بود که به جمعآوری دعاها و سرودهای کوتاه مذهبی مزدیسنا پرداخت و آنان را در یک مجموعه مجزا تدوین کرد. خرده اوستا در واقع گزیدهای از بخشهای یسنه و یشت به شمار میرود.
معجزات زرتشت
اساس و بنیان تعالیم زرتشت، خرد و دانایی آدمیان است و چنین شخصی برای اثبات حقانیت و انجام رسالت خویش، نیاز به رویدادی شگفتآور ندارد.
در طول تاریخ معجزات فراوانی به زرتشت نسبت داده شده است و آنگونه بهنظر میرسد که روزبهروز نیز به تعداد این معجزات افزوده میشود؛ اما این مطالب اغلب مفاهیمی برساخته یا بهدور از واقعیت است که بهمنظور عقب نیفتادن از سایر ادیان بهوجود آمدهاند یا آنچنان با اساطیر و افسانهها درآمیختهاند که ارزش تاریخی آنها سلب میشود.
اسناد تاریخی در خصوص معجزات زرتشت حاصل درآمیختگی با افسانهها است
ماجراهایی چون سرو چند هزارساله، آتش نامیرا و بدون هیزم، روئینتنی اسفندیار، شفای اسب بیمار گشتاسب و داستانهایی از این دست، با نام زرتشت گره خورده که تایید یا رد آنها از عهده همگان خارج است.
با این حال، زرتشت را نخستین کودکی میدانند که هنگام تولد میخندید. «زادسپرم»، یکی از پیشوایان زرتشتی علت این خنده را وارد شدن «بهمن» به ذهن او میداند. بهمن یا «وهمن» در کنار ۶ «امشاسپندان» دیگر، از صفات پاک اهورامزدا است. همچنین بر اساس آموزههای زرتشت، خنده و شادی به اهورامزدا تعلق دارد و گریه و عزا، خوی و نصیبه دیوان است. از همین رو، نقل معجزه خنده او در لحظه تولد نیز بر این اصل تاکید دارد.
پیروان مزدیسنا، اثبات یکتایی اهورامزدا و گاتها را بزرگترین و شاید تنها معجزات زرتشت قلمداد میکنند.
قبر زرتشت
آنگاه که زرتشت وظیفه رسالت خود را به پایان میرساند، به بلخ سفر میکند تا پایان عمر خویش را به تعلیم آموزههای مذهبی و ارشاد پیروان بپردازد. در این هنگام «گشتاسب کیانی» فرمانروای بلخ است و دشمنی دیرینهای با تورانیان دارد. این کینهتوزی سرانجام به جنگی عظیم میانجامد و زرتشت نیز در این جنگ بهقتل میرسد و در سن ۷۷ سالگی، از تنگوهر خویش رخت بر میبندد. همان طور که موردانتظار است، سندی دال بر تایید ماجرای مذکور وجود ندارد و آرامگاه یا نشانی از زرتشت نیز در این شهر یافت نشده است.
پیروان آیین مزدیسنا، روز مرگ زرتشت را پنجم دیماه میدانند. این روز که در این آیین آنان «خورایزد» نامیده میشود، هنگامه دعا و نیایش زرتشتیان در پرستشگاه و آدریان است.
برخی سخنان معروف زرتشت
تنها سخنان بهجای مانده از زرتشت، در سرودههای منتسب به وی تحتعنوان گاتها خلاصه میشود. این سرودهها مضامینی در خصوص توحید اهورامزدا، آزادی اندیشه، نظم و نیکی هستی و نکوهش دیوان دارد.
• از تو میپرسم از اهورا، چه به راستی میخواهم، آیا سرانجامِ زندگیِ پارسایی، خوشبختی در دو جهان است و کسی که برای رستگاری روان دیگران میکوشد، بهره نیک خواهد برد؟ این را [ای] مزدا میدانم که هر که به مردم مِهر ورزد و برای رستگاری دیگران بکوشد، چنین کسی دوست تو و درمانبخش زندگی مردم خواهد بود.
• ای جویندگان دانش راستین، اکنون آموزشها و پیامی را که تابهحال شنیده نشدهاست، برای شما آشکار خواهم ساخت. این پیام برای کسانی که از روی تعالیم نادرست، جهان نیکی را تباه سازند ناگوار است، ولی برای دلدادگان «مزدا» خوشآیند و شادیبخش به شمار میرود.