نخستین شب از سلسله نشستهای عاشورا و امروز ما/ دکتر ناصر مهدوی.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حسین بن علی و خانواده و یارانش با ناجوانمردانه ترین کارها قربانی شدند و یمی از غمبارترین رویدادهاست. هر روز که جلوتر می رویم منابع بهتری برملا می شود و نشان می دهد در آن سرزمین یک قهرمان ایستاده بود که می تواند فکر انسان قرن ۲۱ را تحت تاثیر قرار دهد.
انسان که مدعی است همه عالم برای او خلق شده گاهی از هر چیز خطرناکتر می شود و در عاشورا این دو مسیر رودرروی هم قرار می گیرند.
امام حسین به خواهرش ام کلثوم که بیقراری می کرد می گوید مراقب باشید پیام اصلی و حقیقت کربلا تحت تاثیر مسائل احساسی و عاطفی پنهان نشود.
باید دید کربلا چه درسی برای امروز ما دارد؟
امام حسین عاشق خدای جهان بود اما در جهان خدا دلتنگ بود چون انسانها به دنبال زر و زور و تزویر به دیگران زیان می رسانند. این نکات را اگر توجه نکنیم همان رخدادهای تاریخی می تواند سر از سرزمین ما درآورد.
ما گاهی به جای آن که تحت تاثیر حرکت امام حسین، اصلاح گر باشیم و ایراد خود را اصلاح کنیم، گریه می کنیم تا خود را از اصلاح به در ببریم.
بله این واقعه بسیار غمبار و گریه آور است اما برخی برای گریه و مناسک در صف اولند اما اهل هزینه دادن نیستند. حال آنکه ما تا قربانی ندهیم تقرب نمی یابیم و این قانون دنیاست. به جای ترس و تسلیم یا جنگ و کینه ورزی باید هزینه داد.
امام از دست شیعیان ناله می کند که چرا حاضر به هزینه دادن نیستند.
مردم باید در کنار گریه بر مصیبت حسین از خود مصیبت زدایی کنند. ما در سایه عاشورا
باید صادقانه برابر آینه بایستیم که چه مشکلاتی داریم که باید حل کنیم. عاشورا نقد و اینه زندگی ماست تا بفهمیم خاکستری که در من رخنه کرده چیست و آن را بزدایم.
مردم بجای اینکه زندگی را برده خود کنند، برده زندگی هستند و روحشان پاره پاره شده است. نباید با سوگواری و گریه زخمهایمان را پنهان کنیم.
در بسیاری موارد، دینداری در حرف می ماند. تا وقتی کارمان را راه می اندازد سخن از دین می زنیم ولی وقتی ازمایش رخ می دهد دینداران کم می شوند.
حسین شما را در قرن ۲۱ می بیند.کسی به امام گفت اسب و شمشیرم را به شما می دهم اما امام فرمود من دنبال خودت هستم.
امام علی جمله ای دارد که نفست را از هر چیز دنی حفظ کن و کریم بدار. سطح سخن حسین و اهل بیت، خیلی بالاتر از متفکران و فلاسفه مدرن است و تعابیر آنان از انسان قابل مقایسه با اندیشمندانی که ما امروز اثارشان را می خوانیم و لذت می بریم، نیست. من بدون تعصب می گویم. ضمنا آنها این سخنان را فقط در آکادمی و تئوری نگفته اند بلکه در صحنه عمل آن را به منصه ظهور رسانده اند.
گاهی انسان، آزادی و آدمیت خود را ارزان می فروشد. نمی شود گفت چون حکومت دیننی است بگذاریم با انسان بازی کنند. خیلی از علما، یزید را تایید کردند.
بخش عظیمی از آزادی در درون است،تفاوت انسان با سنگ تصمیم گرفتن است، می تواند خود را بالا ببرد یا پایین آورد و فاجعه بیافریند چون حق انتخاب و اختیار دارد.
بخشی از آزادی، رهایی از وسوسه های بیرونی است. امام به یزید می گوید من کاری ندارم چه کسانی تو را تایید می کنند و به تو می گویند امیرالمومنین، تو حریت انسان را می خواهی بگیری. به امام حسین می گویند، خانه و زندگی مال خودت. فقط آزادی خود را به ما بده اما امام نمی پذیرد.
امام آزادی درون را در زندگی خود نشان می دهد. اگر کینه های سال های طولانی مرا آزار می دهد چون آزاد نیستم. حر راه امام را بسته، بعد می گوید ما تشنه ایم و امام به یارانش می گوید شتران آنها را هم آب بدهید.
حسین خوب زندگی کرد چون هرگز فرومایه و ضعیف و ذلیل برای لقمه نانی نبود، آزاد بود و آزادانه زیست و آزادی دیگران را هم پایمال نکرد. شب عاشورا به یارانش حق انتخاب می دهد و قسم می خورد شما را سرزنش نمی کنم و خود را تحمیل نمی کند.