به باور من این سه را نباید نافی یکدیگر دانست. در واقع عاشورا همه این ظرفیتها را دارد و محدود کردن عاشورا به یکی از اینها در واقع نگاه ناقص و ناتمام به حادثه عاشوراست.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، مواجهه اول که قدیمی ترین و پرسابقه ترین مواجهه هست این که به عاشورا از بعد عاطفی نگاه شده و مصیبتها و غم و اندوهها در آن بروز کرده است. برای همین وقتی به کتابهایی که تا همین صد سال پیش نوشته شده است نگاه میکنید همه مقتل و بکاء است. این امر درستی است که مستند آن هم روایات و توصیههای بسیار از سوی حضرات معصومین است.”
مواجهه دوم که از حدود صد سال پیش شکل گرفت علاوه بر بعد احساسی و اندوه یک بعد حماسی هم برای عاشورا برجسته شد. بحثهای آزادی و مبارزه با ستم از گزارههای این رویکرد است که از زمان مشروطه شروع شده است. درست در دورهای که در دنیا هم حرکتهای آزادی خواهانه شکل گرفته بود. در شوری و امریکا و اروپا همه درگیر مبارزه با ظلم بودند شیعیان هم امام حسین (ع) را مظهر مبارزه با ستم و مظهر آزادی خواهی معرفی کردند. اشعار اقبال هم مربوط به همین دوره است. حتی بعضی از احادیت در این دوره جعل شده مانند “کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا” و یا “ان الحیاه عقیده و جهاد” این عبارات مربوط به همین دوره است. در دوره مشروطه خیلی از این ادبیات استفاده شد. بعدتر در دوره ملی شدن نفت و بعدتر در جریان انقلاب هم این موارد بسیار به کار آمد و درست هم هست. این وجه تا قبل از این در جریان عاشورا دیده شد.
در دو دهه اخیر مواجهه سومی هم با واقعه عاشورا رخ داده است؛ فکر میکنم تحولات جهانی در آن چندان بی تاثیر نیست و من از آن تعبیر میکنم به مواجهه انسانی با حادثه عاشورا. کرامت انسان، حقوق بشر، حقوق زنان، حقوق شهروندی، محیط زیست و امثال اینها. مواردی که امروز برای متفکرین دنیا مسئله است و عالمان شیعی هم از این منظر به عاشورا نگاه کردهاند.
به باور من این سه را نباید نافی یکدیگر دانست. در واقع عاشورا همه این ظرفیتها را دارد و محدود کردن عاشورا به یکی از اینها در واقع نگاه ناقص و ناتمام به حادثه عاشوراست. این حادثه مثل برخی از مباحث تاریخی و عرفانی ما و حتی تفسیری ما امکان این را دارد که از جنبههای مختلف و در لایههای مختلف به آن اشاره شود.