یادداشتی از حجت السلام والمسلمین مهراب صادق نیا، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب با عنوان «گفتمان عزاداران و نهاد دین».
ردنا (ادیان نیوز) – از سال ۳۵۲ هجری که حکومت آل بویه عزاداری شیعیان به یاد مصیبتهای کربلا را قانونی اعلام کرد تا کنون، عزاداری بخشِ پررنگی از هویّت شیعیان بوده است. اگر چه سوگواری در این قرنها فراز و فرودهایی داشته است، ولی شیعیان هیچ وقت این بخش از هویّت خود را فراموش نکردهاند. در تمام این مدّت، عزاداری ذیل گفتمان دین گنجانده میشده و عزاداران مشارکت در سوگواری را مشارکت در یک امر مذهبی به شمار میآوردند. سوگواران با برپایی عزاداری جهان قدسی را بیشتر تجربه میکنند و خود را به امر مقدس نزدیکتر میکنند. در گفتمان عزاداران «دستگاه امام حسین علیهالسلام» خیمهی مقدسی است که هم به دردهایشان التیام میبخشد و هم زمینهی بخشایش، توبه، رضایتمندی الهی، و رستگاری محتوم آنجهانی آنان را فراهم میآورد. در گفتمان عزادارن همه سهیم هستند. از آدم تا خاتم برای امام حسین علیه السلام سوگواری کردهاند و تا امام زمان عج که در سوگ جد خود گریسته و به هنگام ظهور منتقم خون آن جناب خواهد بود. این گفتمان چنان مقدس است که خود را از هر پرسش کلامی، فلسفی، تاریخی، و حتی فقهی کناره میکشد. کمتر فقیهی به دستگاه امام حسین وارد میشود، کمتر متکلّمی به خود اجازه میدهد از اشعار غلوآمیز مدّاحان خُرده بگیرد، و کمتر موّرخِ دینی حاضر است گزارشهای غیرمعتبر راویان و منبریها را به چالش بکشد.
گفتمان عزاداران در روزگار ما به ویژه، گفتمان متساهلی است. دست کم از گفتمان نهاد دین (فقه) متساهلتر است. گفتمان دین تکلیفگراست. باید و نباید دارد. برای رسیدن به رستگاری تمرین، ممارست، مراقبت، و یک عمر جان کندن توصیّه میکند. تازه اگر بعد از این همه تلاش و پرهیزگاری، عبادت آدمی «عبادت مقبوله» باشد. در منطق نهاد دین، رسیدن به رستگاری، راه دور و درازی است و مجاهدت لازم دارد؛ در حالیکه در گفتمان عزادارن رستگاری دستیافتنیتر و کمهزینهتر است. اگر کسی «یک بیت شعر برای امام حسین بسراید، گریه کند، کسی را بگریاند، و یا خود را به گریه بزند بهشت بر او واجب است.» در این گفتمان « باب الحسین علیه السلام گشادهتر و کشتی حسین علیه السلام پرشتابتر است.» عزاداران باور دارند که « هر چشمی روز قیامت گریان است مگر چشمی که بر حسین گریه کرده است.» و یا به قول آیتالله بهجت «خدا اشک عزاداران را چون مروارید میخرد.» در این گفتمان همه میتوانند باشند، هر کس با هر کیش و مذهبی میتواند به امید رستگاری سهلالوصول خود در این گفتمان شرکت کند. مفهوم محوری عزاداری «عشق است و جنون» این دو مفهوم بیشتر به رابطهی سوگواران با امام حسین ناظر است و نه پیامی که از عاشورا میتوان گرفت. البته نهاد دین همواره کوشیده است که عزاداری را با فقه، با شریعت و احکام اخلاقی خود گره بزند و به عزاداران یادآور شود که امام حسین برای اقامهی نماز شهید شد، ولی گفتمان عزاداران همچنان همان رستگاری قریبالوصول را دنبال میکند.
فاصله میان گفتمان نهاد دین و گفتمان سوگواران روز به روز عمیقتر میشود. از روزگار حکومت مغول که عزاداریها از مساجد به حسینه و خانقاه رفت تا کنون فاصلهی میان نهاد دین و گفتمان عزاداران پر نشده است. فقه در بارهی عزاداری ادبیات لاغری دارد. فقیهان در مواجههی با عزاداری دست به عصا فتوا میدهند. هر از چندی که یک فقیه و یا مرجع تقلید با ادبیاتی همراه با احتیاط و تکریم، هیئتها را نصیحت میکند، مدّاحها کامشان تلخ میشود و میخواهند کسی در «دستگاه امام حسین علیهالسلام» دخالت نکند. اگر گفتمان دین دیر بجنبد، گفتمان عزاداران فاصله را تبدیل به ستیزه خواهد کرد. آنچه در گفتمان عزاداری میگذرد مثل هر عمل دیگری، مشمول یک حکم فقهی است و باورداشتهای عزاداران مثل هر باورداشت دیگری موضوع علم کلام نهاد دین نمیتواند این فاصله را بپذیرد و گفتمان موجود عزاداران نمیخواهد این فاصله برداشته شود.