بُنپایهی ششم دین مزدیسنی زرتشتی، باور به هفت امشاسپندان یا هفت سپندینهی جاودانه است که از بهمن امشاسپند، آغاز و به اَمرداد امشاسپند با آرمان رسیدن به جایگاه سِپَنتَهمَن شدن، ادامه مییابد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، پیامآور آریایی، اشو زرتشت، پس از ده سال دروناندیشی در کوه اُشیدرنه، با اهورمزدا به همپرسگی رسید و به حقیقت هستی در دامنهی دانش دین که کارش وجدانپروری از راه خردورزی است، دستیافت. او این حقیقتها را در «گاتاها» کتاب آسمانی ما زرتشتیان، بهگونهی سرودههایی نغز و پرمغز، فشرده کرده و به جهانیان پیشکش نمود.
آنگاه با بنیادگذاردن «انجمن مگان (مغان)» که به گواهی تاریخ، نخستین اتاق اندیشهی انجمنی است را پایهریزی کردند. حقیقتهایی را که یافته بودند بهگونهی انجمنی در ۹ بُنپایه (اصل) دین مزدیسنی، از باور به اهورامزدا: خدای یکتا و بیهمتا … تا باور به َفرَشَکرد: تازهکردن فروع بر پایهی گاتیک (اصول دین)، سازماندهی فرمود و هاتیک (طریقت) و داتیک (شریعت) کیش (مذهب و آیین) زرتشتی را بنیاد گذارد که امروزه نیز انجمن موبدان تهران در جایگاه بالاترین سازمان عرفی، رسمی و قانونی ادارهکنندهی کارهای مینوی (دینی، آیینی و فرهنگی) هازمان زرتشتیان، خویشکاری (وظیفه، تکلیف و رسالت) دارد که همچون همیشه تاریخ، اصول دین مزدیسنی را به دقت نگاهبان باشد و هر زمان بایسته بود، هاتیک و داتیک (فروع) کیش و آیین زرتشتی را بر پایهی گاتیک (اصول دین) و بر پایهی واپسین دانش روز، به روش عقلی انسانی یا به باور اشو زرتشت «آترَسچا، مِنَنگهَسچا»، بهروز نماید و کوشش کند که «آسنو خرد» (IQ یا خرد خدادادی، سرشتی و ژنتیکی) خود و دیگر بهدینان را، به «گوشو خرد» بالا (SQ یا هوش ذهنی یا هوش فرهنگی)، تا بالاترین سطح «سرود و خرد» (EQ یا هوش اجتماعی) برساند.
بُنپایهی ششم دین مزدیسنی زرتشتی، باور به هفت امشاسپندان یا هفت سپندینهی جاودانه است که از بهمن امشاسپند، آغاز و به اَمرداد امشاسپند با آرمان رسیدن به جایگاه سِپَنتَهمَن شدن، ادامه مییابد.
بر هر زرتشتی واجب است که ویژگیهای باوری این هفت پایهی عرفان زرتشتی را از کودکی بیاموزد و به فرزندان خود بیاموزاند و بهگونهای پیوسته، آگاهیهای خود را به دانایی و دانش دگرگون کند تا به رستگاری رسیده با اهورمزدا یکی شود.