حجتالاسلام والمسلمین محمدهادی یوسفیغروی، عاشوراپژوه و کارشناس تاریخ اسلام معتقد است: برخی میپرسند سیاه پوشی برای ائمه چه ریشهای دارد که ابن ابی دنیا در کتابش نقل میکند وقتی فرزندان امیرالمؤمنین(ع) پیکر وی را برای دفن بردند امام حسن مجتبی(ع) با لباس و عمامه سیاه به مسجد و روی منبر رفت.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، نشست «سیر تطور مقتل خوانی» روز سوم شهریورماه از سوی پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با همکاری انجمن تاریخ پژوهان و با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین محمدهادی یوسفیغروی، کارشناس تاریخ اسلام برگزار شد.
در ادامه متن سخنان او را میخوانید:
یکی از قبایلی که در صحرای بین کوفه تا کربلا جولان داشتند بنی اسد بودند و همانها بودند که پیکر امام حسین(ع) و اصحاب ایشان را دفن کردند. در کوفه گروهی نیز به نام بنی ازدی، دارای مهمانخانهای بودند که عربها به آن مضیف میگویند. شخصی به نام ابومخنف ازدی، در آنجا شنید که برخی افراد، گزارشهای کربلا را برای یکدیگر بازگو میکنند لذا به ذهن وی رسید که این اخبار متقاضی دارد، بنابراین اگر چنین اخباری جمع آوری شود بدون خواهان نخواهد بود لذا وی اخبار مربوط به واقعه کربلا و امام حسین(ع) را جمعآوری کرد.
مقتل ابومخنف؛ اولین مقتل امام حسین(ع)
ظاهرا تاریخ دقیق ولادت ابومخنف یا حتی شروع جمع آوری اخبار در دست نیست اما از برخی اخبار به دست آمده که وی در سال هشتاد هجری یعنی بیست سال پس از واقعه عاشورا به دنیا آمده و در حدود بیست سالگی خود یعنی سال ۱۰۰ هجری یعنی چهل سال بعد از واقعه کربلا اقدام به جمع آوری اخبار مربوط به آن کرده است. گفته شده که وی ده سال از عهد امامت حضرت زین العابدین(ع)، همچنین امامت امام باقر(ع)، امام صادق(ع) و همچنین امام کاظم(ع) را درک کرده و در سال ۱۵۷ هجری فوت کرده است. ایشان اولین کسی است که انگیزه پیدا کرد، مقتل امام حسین(ع) بنویسد، لذا تبدیل به اولین مقتلنگار واقعه عاشورا شده است. البته وی کتابی را نیز درباره محاصره خانه خلیفه سوم، یعنی عثمان در مدینه نگاشته است که اسم آن را «مقتل عثمان بن عفوان» و اسم کتاب بعدی را نیز «مقتل الحسین» گذاشته است.
روشن است که وی از شیعیان به معنی عام کلمه، یعنی شیعه دارای مودت اهل بیت(ع) بوده است اما بیش از این، احدی ثابت نکرده که وی شیعه به معنی خاص کلمه یعنی معتقد به امامت و عصمت باشد. البته برخی بدون دلیل این موضوع را ادعا کرده و برخی نیز نفی کردهاند. در نخستین کتاب رجالی شیعه یعنی کتاب «رجال» اثر نجاشی تصریح شده که وی «شیخِ اصحابِ اخبار» بوده یعنی اخبار تاریخی را بیان کرده است. بنابراین شیخ رجال ما یعنی نجاشی گفته است که وی قابل اعتماد و موثق است چون آنچه وی روایت میکند حسب تجربه و شناختی است که داشته است.
مقتل ابومخنف نخستین خمیرمایه جمع آوری اخبار مربوط به حادثه کربلا از ابتدای درخواست بیعت از ایشان در مدینه و نامهنگاری کوفیان و حرکت به سمت کربلا و شهادت مسلم و در نهایت شهادت امام حسین(ع) است. لذا بعد از وی هر کسی خواسته است اخبار مقتل امام حسین(ع) را دریافت یا بازنویسی یا نقل کند به ناچار بر همین خمیرمایه اولیه استناد و اعتماد کرده است. در قرن سوم هجری، طبری که صاحب سی جلد تفسیر قرآن کریم است و اولین تفسیر قرآن را به صورت مفصل ارائه داده است در ضمن تفسیر به این نتیجه رسیده که اخبار تاریخی به میزان زیادی در تفسیر قرآن موثر است لذا به فکر جمع آوری اخبار مربوط به پیامبر(ص) و خلفا افتاده و به روش سال نگاری اقدام به تفسیر قرآن کرده است.
نگاهی به مقتل هشام
شاگرد ابومخنف یعنی هشام بن محمد کلبی نیز این کتاب را از ابومخنف دریافت کرد و البته از راههای دیگر اخبار گزارشات کربلا را به دست آورده و آنها را به این اخبار اضافه کرده است لذا او هم اسم این کتاب را «مقتل الحسین» اثر هشام بن محمد کلبی گذاشته است. طبری نیز حوادث کربلا را بیان کرده و گفته که از هشام کلبی به نقل از استادش ابومخنف استفاده است. البته طبری اخبار دیگری را نیز به شکل متفرقه از افراد دیگری نقل کرده است.
صد سال بعد از طبری مرحوم شیخ مفید اولین عالم شیعی است که تلاش میکند مقتل حسین(ع) را بنویسد و در کتاب «ارشاد» چنین کاری را انجام میدهد که بارها، هم به قلم قدیم و هم بازنویسی قلمِ روز، به فارسی ترجمه شده است. کتاب وی عمدتاً سه قسمت است که قسمت اول از پیغمبر اسلام(ص) تا قبل از امام حسین(ع)، دوم از امام حسین(ع) تا شهادت آن حضرت و سوم حیات و زندگانی فرزندان امام حسین(ع) است تا به امام زمان میرسد. شیخ مفید نیز در ابتدای کتاب خود میگوید من از اخباریان، مداینی و کلبی استفاده کردهام بنابراین وی صرفاً از طبری استفاده نکرده است اما اگر از کتاب طبری که از اهل سنت بوده استفاده کرده است ابایی نداشته که نام وی را بیاورد.
سلسله مقاتل امام حسین(ع) را یکی پس از دیگری بخواهیم نام ببریم به محمد بن عمر واقدی میرسیم که اصالتا ایرانی و مقیم بغداد بوده و در بغداد فوت کرده است. وی نیز مقتلی داشته که البته به دست ما نرسیده است. مقتل دیگر از نصر بن مزاحم منقری است که زیدی مذهب و متوفای ۲۱۹ هجری و معاصر امام رضا(ع) و مامون عباسی است. وی قبل از اینکه مقتلی از امام حسین(ع) داشته باشد که آن هم برای ما نمانده است کهنترین و جامع ترین کتاب درباره جنگ صفین میان امام علی(ع) با معاویه و اهل شام را نگاشته است. وی مجموعاً نوزده کتاب و کتابچه را جمع آوری کرده و از جمع آنها کتاب «پیکار صفین» بیرون آمده که توسط پرویز اتابکی ترجمه شده است. وی شخصی دقیق و امین بوده و اخبار را تصرف نمیکرده است
ابوالحسن علی بن محمد مداینی، دارای مقتل دیگری است که او اهل مداین بوده است. مقتل وی نیز به دست ما نرسیده اما به شهادت شیخ مفید، وی دارای مقتلی بوده که تا عصر شیخ مفید در قرن چهارم یعنی دویست سال بعد از مولف وجود داشته است. محمد بن سعد زهری، دارای مقتل دیگری است که درباره واقعه عاشورا نگاشته شده است که مقتل ایشان در ضمن کتاب «طبقات» وی باقی مانده است. البته خمیرمایه اصلی آن هم اخبار هشام کلبی و واقبی و ابو مخنف است.
احمد بن حنبل که یکی از چهار امام اهل سنت است نیز دارای مقتلی درباره امام حسین(ع) است. مقتل دیگر از احمدبن یحیی بلاذری است. وی سیزده جلد کتاب تاریخی به نام «انساب الاشراف» دارد که اخبار کربلا را نیز در آن آورده است. وی از کتاب ابومخنف و هشام کلبی استفاده کرده اما بیشترین بهره وی از اخبار تاریخ طبری است. کتاب وی را شیخ محمد باقر محمودی مرودشتی گردآوری کرده است.
تاریخ آغاز سیاه پوشی برای ائمه(ع)
مورخ دیگری که متوفای ۲۸۱ هجری است ابن ابی دنیا، نیز مقتلی برای امام حسین(ع) دارد که آن هم از دست رفته است. وی مقتلی برای امام علی(ع) نیز دارد که آن باقی مانده است. برخی میپرسند سیاه پوشی برای ائمه چه ریشهای دارد که وی در کتابش نقل میکند وقتی فرزندان امیرالمؤمنین(ع) پیکر وی را برای دفن بردند امام حسن مجتبی(ع) با لباس و عمامه سیاه به مسجد و روی منبر رفت.
مقتل دیگر از ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی است که در اواخر قرن سوم است. وی از زیدیان کوفه است و کتابی نیز درباره غارتهای معاویه نگاشته است. او اسم کتاب خود را «الغارات» گذاشته است. البته شیعیان از وی درخواست کردند که انتشار این کتاب خلاف تقیه است لذا وی هم به اصفهان رفت و کتاب خود را در آنجا منتشر کرد.
مقتل دیگر «مروج الذهب» مسعودی است که در نیمه قرن چهارم هجری نگاشته شده است. این کتاب در چهار جلد نگاشته شده است که حدود سی و چهار صفحه مقتل امام حسین(ع) را آورده است. آخرین مقتلی که جای اشاره دارد از علی بن حسین بن محمد اموی قرشی معروف به ابوالفرج اصفهانی است که از تیره مروانیان بنی امیه بوده است که البته زیدی شده و خودش را دشمن بنی امیه معرفی کرده است، وی نیز در مقتل خود از ابومخنف بهره برده است.