اول مناسک بهوجود میآیند، بعد معنایشان ساخته میشود / رقابت مداحان و روحانیون در رهبری عزاداریها
مناسک محرم در گفتوگو با مهرداد عربستانی؛
مهرداد عربستانی معتقد است رقابتی بین مداحان و روحانیون در رهبری مناسک عزاداری محرم وجود دارد و اثرگذاری مداحان بیشتر است: روحانیون همواره تلاش کردهاند که مداخله کنند و آن را به چیزی که راستکیشی تلقی میکنند نزدیک کنند و این رقابت وجود داشته است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، آئینها همواره در جوامع مختلف کارکردهایی داشتهاند و یکی از پرشورترین مناسک در جامعه ایران، مناسک محرم یا به تعبیر مهرداد عربستانی منظومه محرم است که از ابتدای محرم آغاز میشود و تا میانه صفر ادامه دارد. منظومه محرم چه کارکردها و آسیبهایی برای جامعه دارد؟ آیا این مناسک در همه زمانها به یک شکل بوده و خواهد بود؟
این پرسشها را در گفتوگو با مهرداد عربستانی، مردمشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، مطرح کردیم که در ادامه پاسخهای او را میخوانید.
چگونه آئینهایی مانند محرم در گفتمانهای مختلف معناهای متفاوتی دارند؟
وقتی میخواهیم محرم و اعتقادات و آئینهای مرتبط با آن مانند عزاداریها و واقعه کربلا به عنوان یک واقعه تاریخی را مورد بررسی قرار دهیم، باید توجه کنیم که این موضوع را در چه گفتمانی بررسی کنیم؟ به این ترتیب معانی بسیار متفاوتی ایجاد میشود، چون گفتمانها به یک پدیده معنی میدهند و معنا امری گفتمانی است و هر پدیدهای به طور غیر قابل اجتنابی در یک گفتمان قرار میگیرد تا معنا یابد. ممکن است که به محرم و اعتقادات و رفتارهای مرتبط با آن به عنوان یک امر تاریخی نگاه شود. در آن صورت گفتمانهای هیجانی، دینی و مناسکی کمرنگتر میشود و معنا ناظر به این است که آن زمان دقیقاً چه چیزی رخ داد. این ایستادنگاه یک محقق تاریخی است، چه زمانی و دقیقاً چه اتفاقی روی داد؟
حاصل چنین گفتمانی ممکن است منتج به چیزی نشود که بتوان آن را به یک امر دینی تبدیل کرد، چون یک مورخ میخواهد بداند که چه رخ داده و حداقل سعی میکند به آن چیزی که رخ داده است آگاه شود. به هر حال همه دانشها مانند تاریخ ایدهآلشان عینیت است. اگرچه عینیت همیشه حاصل نمیشود، اما همواره دانشها رو به عینیت هدفگیری میشوند تا به طور بینالاذهانی بتوانند دریابند که امر واقع چیست. بگذریم از اینکه از نظر تئوریک شاید هیچ وقت چنین عینیتی حاصل نشود.
در گفتمان دینی وقتی درباره مجموعه یا بهتر است بگوییم منظومه محرم، چون شامل اعتقادات و مناسک و مدلهای رفتاری، اخلاقی و ارزشگذاری است؛ بحث میشود، نیت نیل به اهداف دینی است؛ مثلاً تثبیت و انتقال ارزشهایی خاص به طوری که بتوانند سرلوحهای برای رفتار آدمها باشند، کما اینکه وعاظ بهویژه روحانیون از این جنبه بیشتر به منظومه محرم وارد میشوند. اینکه امام حسین(ع)، که به باور شیعه یک نمونه کامل را برای متابعت ارائه میدهد، چه سرلوحهای را پیش پا میگذارد؟ خلاصه هدف پیش نهادن و تثبیت یکسری باید و نبایدها و خوب و بدهاست. به این ترتیب در گفتمان دینی کارکرد چیز دیگری است و متعاقباً معنای واقعه هم تفاوت دارد و مسئله امر واقع مطرح نیست و گفتمان کاربرد دیگری دارد.
بیشتر برای ارزشگذاری است؟
بله، میخواهند سرمشقی ارائه دهند که مؤمنین را یکدست کنند. در واقع رفتاری را که از مؤمنین انتظار میرود از طریق منسوب کردن این ارزشها به آن واقعه تصریح و تثبیت میکنند. بُعد دیگر میتواند بُعد مناسکی منظومه محرم باشد. منظومه محرم و عاشورا بسیاری از مناسک را همراه خود دارند که بهویژه از اول محرم شروع میشود و تا ماه صفر پایان مییابد و اوج آن دو روز تاسوعا و عاشوراست. البته به تازگی اربعین به شکل مناسکی ویژه درآمده و در حال توسعه است. این مناسک که شاید انسانشناسان بیشتر به آن پرداختهاند کارکردهای اجتماعی زیادی دارد و علاوه بر مشارکت در آنها، تجربهای که از آن حاصل میشود حائز معناست. در اینجا احساسات و هیجانات ناشی از شرکت در مناسک برجستهترند. این مشارکت جمعی با نوعی همدلی همراه است. اعمالی مثل شریک شدن در غذا یا غذا خوردن جمعی، آمیختن همه اقشار جامعه با همدیگر و قرار گرفتن در سطحی کمابیش برابر، که برخلاف روابط معمول فرادست – فرودست در جامعه است، خصیصه ویژه آن محسوب میشود. در این فضای آستانهای ساختار سلسلهمراتبی جامعه برای مدت کوتاهی تعلیق میشود و نوعی از روابط اجتماعی که جماعتواره (communitas) نامیده میشود شکل میگیرد. خروج از ساختار معمول اجتماعی و تجربه همترازی و رهایی از قیود روزانه و سلسلهمراتب اجتماعی نوعی از احساس شور و رهاشدگی و فضایی حشرگونه را ایجاد میکند که در نهایت باعث تخلیه هیجانات منفی و فشارهایی خواهد شد که ساختار اجتماعی بر افراد وارد میکند؛ تعلیقی موقتی که همچون یک مرخصی تمام جامعه آن را تجربه میکنند.
در این حالت فشارهایی که در صورت استمرار ممکن است به ساختار اجتماعی لطمه بزند، برداشته میشوند و نوعی کاتارسیس یا تخلیه هیجانی صورت میگیرد. بعد از این تخلیه و پایان تعلیق و تعطیلی موقت اجتماعی، دوباره همه به ساختار سلسلهمراتبی جامعه، با همه موقعیتهای فرادست ـ فرودست آن، بازمیگردند و دوباره جامعه ساختارمند شکل میگیرد، ولی این بار با احساسی از تخلیه هیجانی و با تنش کمتر. مجالی که در مدت تعلیق به وجود آمده است اجازه میدهد که آن ساختار ادامه حیات بدهد، یعنی اگر این تخلیه هیجانی صورت نگیرد، ممکن است در درازمدت به ضرر ساختار باشد و نظم را به هم بریزد. در واقع نارضایتیها تا حدودی تخلیه میشود و از این حیث فضای تعلیقی مناسک جمعی، اجازه ادامه ساختار و نظم موجود را میدهد.
جنبههای شورانگیز و بسیار هیجانی که در مناسک محرم رواج پیدا کرده است شاید در تناسب با میزان نارضایی و شدت احساساتی باشد که نیاز به تخلیه دارند. تجاربی خلسهآمیز با هیجان زیاد، فریاد، گریه و حتی کتک زدن (کتک زدن به ژستی جدید در مراسم عزاداری تبدیل شده که نمونه آن را در چند ویدئو مراسم عزاداری مشاهده کردهام. شیوه این است که مداح وقتی صحنهای دلخراش و آزاردهنده از وقایع کربلا را روایت میکند خود را در اختیار شرکتکنندگان قرار میدهد تا آنان خشم و هیجانشان را با حمله به او و زدنش تخلیه کنند. البته این یک نقطه اوج است و پس از حمله دیگر ادامه نمییابد) میتوانند نشانی از حجمی انباشته از فروخوردگی هیجانی و انفجاری باشند. مشابه آن را شاید بتوان در جاهای دیگر دنیا نه الزاماً درمراسم دینی مشاهده کرد؛ یک جور مراسم یا گردهماییهایی که همه با هم یک سطح بالایی از شور و شعف و حالتی از بیخودی و خلسه را تجربه میکنند.
به هر حال آدمها نمیتوانند همیشه در قید و بندها و محدودیتهای اجتماعی زندگی کنند و زمانی لازم است که برای مدتی بار این قیدها برداشته شود و حرکاتی که به طور معمول مجاز نیستند اجازه بروز پیدا کنند، مثل فریاد زدن، برهنه شدن و ابراز بیقید احساسات.
این کارکرد که جامعه خودش را در زمانی تخلیه میکند، با هدف جامعه امروزی، که رفاه اجتماعی و دموکراسی است، تعارض ندارد؟ به تعبیری جوامعی را که نابرابری طبقاتی در آنها زیاد است تثبیت نمیکند؟
اولاً هیچ جامعهای نیست که فرادست و فرودست نداشته باشد. اساساً جامعه انسانی، مانند اجتماعات نخستیها، به شیوهای سلسلهمراتبی و همراه با ائتلافها و خصومتهای درونی شکل میگیرد. کوچکترین جوامع شناختهشده حتماً مفهومی از فرادست و فرودست دارند، ولو براساس سن و سالمندسالاری (نه الزاماً براساس سرمایه اقتصادی و تواناییهای اکتسابی). در سادهترین و برابرگراترین جوامع، حداقل سالمندان که مجربتر محسوب میشوند بر دیگران تفوق دارند. بنابراین در هر جامعهای بهویژه در جوامع پیچیده این نابرابریها هست و به همین دلیل همه جوامع این نوع مناسک را دارند. یعنی به هر حال کارکرد محافظهکارانه این گونه مناسک جمعی شناخته شده است، مگر پادشاهانی نبودند که به ستمگری معروف بودند اما در مناسک میآمدند و در هیئتها مینشستند و حداقل در یک دوره کوتاه احساسی در برابری مناسک مشارکت میکردند.
البته نکته اینجاست که به طور متناقضی این مناسک در خودشان توانش تغییر را هم میتوانند داشته باشند. خاصیت اجتماعی جماعتواره در حقیقت با نفی ساختار، میتواند مشحون از پتانسیلهای بدیل شود. از جمله برخی از جنبشهای هزارهای که با وعده ظهور یک منجی و آمادگی برای تغییر جهانی به رهبری این منجی، گونهای از فضای جماعتواره و آستانهای را به منظور آمادگی برای این تغییر عظیم شکل میدهند و در حقیقت نوعی تمدید فضای جماعتواره هستند. همین طور برخی از فضاهای انقلابی که با نفی ساختار معمول و فرورفتن در حالتی بیساختار به سمت آرمان یک نظم جدید حرکت میکنند. به هر حال هر جامعهای برای قابل زندگی بودن به درجاتی از ثبات و قابل پیشبینی بودن نیاز دارد. جامعهای که مرتب در حال بیثباتی و به هم ریختن نظم باشد جای زندگی نیست.
تأکید میکنم که بُعد مناسکی و اجرایی منظومه محرم، بخش مردمی آن و از نظارت روحانیون خارج است. یعنی رهبری روحانیون در این عرصه کنار گذاشته میشود. البته روحانیون به عنوان نگهبانان راستکیشی همیشه دغدغه دارند که به این بخش نفوذ و این مناسک را کنترل کنند، اما میبینیم که ریاست و مدیریت این مناسک چه در قدیم و چه الان به دست روحانیون نیست. مردم هیئتها و تکایا را در محلات برپا میکردند، ممکن بود یک روحانی را شب دعوت کنند و سخنرانی کند که بخش ضروری مناسک نبود. در واقع مردم خودشان تصمیم میگیرند که چه کار کنند. به همین دلیل ممکن است نوآوری یا چیزهایی که خارج از راستکیشی قلمداد میشود بیشتر دیده شود، کما اینکه بسیاری اوقات از طرفداران راستکیشی هم اعتراضاتی مثلاً به مضمون نوحه یا روایت یک مداح یا یک حرکت مشاهده می شود. کتاب معروف آقای مطهری «تحریفات عاشورا» نمونهای معروف از این دست اعتراضات است.
همچنین روحانیون در هیچ یک از دروسشان مطلبی در خصوص چگونگی مناسک محرم نمیخوانند و آموزشی ندارند، اما درباره مناسکی که در ذات دینورزی اسلامی هستند، مانند عید فطر و قربان و حج و نماز، آداب و ترتیب مشخصی در راستکیشی تجویز میشود و درباره مناسک محرم هیچ فرمول اکیدی وجود ندارد. به همین دلیل در آن نوآوری و تغییر و تنوع زیادی دیده میشود و دائم در حال تغییرند. البته همیشه بر سر این تغییرات چانهزنیهایی وجود داشته است، اما در نهایت مردم و جماعتی که این مناسک را اجرا میکنند تصمیم میگیرند که چه کنند و چه نکنند. کما اینکه ما این شانس را داشتیم که به وجود آمدن یکی از این مناسک جدید را مشاهده کنیم که آن هم مناسک اربعین است. اربعین در گذشته با نوعی بزرگداشت و عزاداری همراه بود، اما این بزرگداشت از نظر گستردگی قابل قیاس با دهه اول محرم و تاسوعا و عاشورا نبود و الان به مناسک جدیدی تبدل شده است. غیر از پیادهروی اربعین در عراق که چندین روز طول میکشد و به روز اربعین در کربلا ختم میشود، در تهران و شهرهای دیگر هم پیادهروی رخ میدهد؛ مثلا از مکانی در مرکز شهر تا شاهعبدالعظیم پیاده میروند. توجه کنید یک مناسک شکل گرفته که نه بنیان فقهی دارد و نه بنیان تاریخی. پس مناسک میتواند در تعاملی از احساسات مردمی، تأثیرپذیری فرهنگی و حتی اراده سیاسی شکل بگیرد و ساخته شود.
روحانیون در شکلدهی این راهپیماییها نقش ندارند؟
چرا، اما میخواهم بگویم که این الزاماً از شریعت نمیآید. به همین دلیل ممکن است هرکسی در آن دخالت کند از جمله سیاسیون و اگر احساس کنند مفید است، تشویق هم کنند. این مداخله الزاماً با انگیزههای راستکیشانه به معنای فقاهتی صورت نمیگیرد.
نقش مداحان چیست؟
مداحان رهبران مناسک هستند. همانطور که گفتم این مناسک بدون روحانی است و مداحان و گردانندگان مناسک آن را هدایت و حتی رنگ و بوی آن را عوض میکنند. مثلاً قبل از کرونا هیئتهایی از موسیقی الکترونیک استفاده میکردند و برخی سادهتر بودند یا هیئتهایی به گفتمانهای ارتدوکس نزدیک بودند و در بعضی دیگر نوحههایی انتقادی و سیاسی خوانده میشد و به نوعی استطاله گرایشهای سیاسی بودند، زیرا یک شکل برای آن تعریف نشده و ممکن است به هر سو و سمتی بروند و مداحان کسانی هستند که شاید جای روحانیون را میگیرند و مجلس را هدایت میکنند.
آیا بیسامان و رها بودن این مناسک، تقویتکننده بخشی از خرافات نیست؟ آسیبهای آن چیست؟
چون مناسک با احساس همراه است، شما را تهییج میکند. محتوایی که احساسی و تأثیرگذار منتقل میشود، دیدیم که منبع تعریفشدهای ندارد. لذا احساس و انگیزش مهمتر از تحلیل و نقد است و هر مفهوم یا رفتاری که به این احساسات دامن بزند ممکن است به کار گرفته شود یا حتی مناسک به راحتی برای تزریق مفاهیمی خاص دستکاری شود. مفاهیم و رفتارهایی که ممکن است خرافه یا هرچیز دیگری تلقی شوند. شکلگیری مناسک به این صورت نیست که از ابتدا یک عقلانیت وجود داشت که بر اساس آن مناسکی ساخته و پرداخته شود. بسیاری از انسانشناسان معتقدند که علیرغم هر معنایی که به اجرای مناسک منسوب شود، مناسک برای خودشان به وجود آمدهاند، به عبارت دیگر مناسک به وجود میآید و بعد برایش معنا درست میشود. اجرای مناسک غایتی برای اجتماع هستند و به هر حال شکل میگیرند. پس نمادها و ساختارهای مناسکی در ادوار مختلف تاریخ و مناطق مختلف ادامه حیات مییابند، ولی معانی و علت (اساطیر) آنها تغییر میکند و با جهانبینیهای متفاوتی جایگزین میشود. به این معنی که احساس نیاز هیجانی حرف اول را میزند نه الزاماً مسائل عقلانی و راستکیشی. بنابراین این مانند ابزاری است که میتواند همهگونه استفاده شود. پس مناسکی میتوانند کمابیش یکسان در اختیار اهدافی متفاوت و جهانبینیهای حتی متضاد قرار گیرند. از این حیث مناسک ابزاری برای تهییج و حکّ باورها به پیکره جامعه هستند. اعتقادات برای تثبیت به تهییج احساسات در مناسک یا قدرت تکرار مناسک نیاز دارند.
در جامعه کنونی مناسک محرم چه کارکردی دارد؟
نمیتوان تردید کرد که منظومه محرم یکی از مناسک اصلی هویت شیعی و تثبیت برخی ارزشها و اعتقادات شیعی است و هنوز این نقش را ایفا میکند. در عین حال مناسک محرم در سالهای اخیر تعارضهای سیاسی و گرایشهای متضاد سیاسی را تا حدودی نمایندگی کرده است. وجود هیئتهای دینی با گرایشهای متفاوت سیاسی امری کاملاً شناخته شده، اما مسئلهای که ما این روزها با آن برخورد داریم و محل مناقشه است، موضوع برگزاری مناسک با وجود خطر سرایت بیماری است. همانطور که گفتم مناسک میتواند باورهایی را در افراد تثبیت کند و اصولاً ابزاری برای تثبیت باورها و ارزشهاست. از طرف دیگر این باورها میتوانند از هر نوعی باشند، از جمله این باور غیرعقلانی که مشارکت در مناسکی ویژه افراد را روئینتن میکند یا ویروس قدرت بیماریزایی روی شرکتکنندگان مناسک محرم را ندارد. این یکی از باورهایی است که به سبب لطمه جانی مستقیمی که بر انسانها وارد میکند میتوان آن را خرافه دانست. به هر حال با یک منطق درون دینی هم جایگاه مناسک محرم را نمیتوان در جایگاه مناسک اساسی و واجب اسلامی مثل حج قرار داد که آن هم به سبب خطر عینی انتقال ویروس تعطیل شده است.
حتی نماز جماعت؟
بله، به لحاظ شرعی از مناسک مؤکد هر روزه است، به هر حال بسیاری از رهبران دینی به برگزاری اینگونه مناسک رضایت ندارند و این یک امر شخصی بدون اثر در خارج از حیطه خصوصی نیست و سرایت بیماری جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. به این ترتیب در چنین شرایطی اجرای مناسک جمعی به امری ضد اجتماعی تبدیل میشود. البته از حق نگذریم گستردگی اجرای این مناسک با دوره قبل از کرونا قابل قیاس نیست، اما همچنان افرادی هستند که این کار را به شیوه معمول انجام میدهند و این بسیار وجدان جمعی را آزار میدهد و وجدان جمعی چنین چیزی را نمیپذیرد. این جنبهای از مناسک است که عقلبردار نیست و شاید به ضرر جامعه تمام شود.
گفتید که هدایت این مناسک با مداحان است. روحانیون در شرایطی مانند شیوع کرونا چگونه میتوانند این نقش را ایفا کنند؟
بسیار سخت است. اصولاً این مناسک را مردم درست کردند و فکر نمیکنم هیچ حکم فقهی و شرعی داشته باشیم که گفته باشد مناسک چگونه باشد. این مناسک بعد از صدر اسلام به عنوان برساخت اجتماعی درست شدهاند، اما روحانیون بهویژه روحانیونی که دغدغه راستکیشی دارند همیشه میخواستهاند که مداخله و آن را کنترل کنند. از یک جهت دیگر هم میتوان به آن توجه کرد که در این مناسک همواره رقابت بین روحانیون و گروههای مردمی و مداحان جریان داشته است. روحانیون همواره تلاش کردهاند که مداخله کنند و آن را به چیزی که راستکیشی تلقی میکنند نزدیک کنند و یک چالش بوده و همیشه این رقابت وجود داشته است و چیزی غیر از توسعه عقلانیت و تصور مدرن از حیات اجتماعی و امر دینی نمیتواند زمینه لازم را برای کنترل معقول مناسک ایجاد کند.
نکته پایانی.
ریاست مناسک عاشورایی به دست غیرروحانیون است و در آن نوآوری زیاد است که گاهی میتواند بدعت قلمداد شود. مناسک منظومه محرم در حال تغییرند، چون برنامهای تعریفشده نیستند و در حال ساخته شدن و تغییر شکل هستند و ما آن را مشاهده میکنیم. همچنین محمل ترویج و تثبیت اعتقادات و باورها هستند. لذا همچون ابزاری برای جهانبینیها و عقاید متفاوت و گاه متضاد ممکن است به کار گرفته شوند. از طرف دیگر چون مناسک، احساسات افراد را خطاب قرار میدهد نه الزاماً عقلانیت را، به ویژه مناسک پرشوری مانند منظومه محرم، ممکن است در دورهای مانند شیوع کرونا احساسات و شور بر استدلال غلبه کند و کارهایی صورت بگیرد (مانند سرایت بیماری) که عقلاً و منطقاً به کل جامعه آسیب بزند.