تضاد بین فهم امام شافعی و فهم وهابیت تکفیری از حدیث جاریه!
یکی از مسائلی که وهابیت تکفیری با اهل سنت مخالفت میکنند این است که وهابیت تکفیری میگویند خداوند متعال در بالای عرش و در آسمان است، ولی اهل سنت اعتقاد دارند خداوند متعال بدون جهت و مکان است و لازمه اینکه خداوند در آسمان و بالای عرش باشد این است که خداوند جسم باشد و محتاج به عرش باشد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، اشاعره و ماتریدیه همچون سلف، در صفات خبری قائل به تفویض معنا یا تأویل هستند، ولی وهابیت تکفیری و مجسمه قائل به تفویض کیف هستند؛ مثلاً خداوند دست و پا دارد ولی کِیفش را نمیدانیم. اشاعره و ماتریدیه قائل هستند خداوند دارای جهت نیست و بر عرش استقرار ندارد و محتاج عرش نیست، ولی وهابیت تکفیری همچون مجسمه میگویند خداوند بالای عرش است و در آسمان است و به حدیثی معروف به حدیث جاریه (کنیز) استناد میکنند؛ در حالیکه فهم ائمه اهل سنت همچون امام شافعی غیر از فهم وهابیت تکفیری است.
متن مقاله
از جمله ادلهای که وهابیهای تکفیری مشبهه، همچون بن عثیمین، با آن دلایل، استدلال بر بالا بودن خداوند متعال در آسمان میکنند، حدیث جاریه (کنیز) است.[۱] در حدیث چنین آمده که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از کنیزی سوال فرمود که خداوند متعال کجاست؟ و آن کنیز گفت خداوند در آسمان است و بعد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) او را آزاد کرد.[۲] لذا وهابیت تکفیری، طبق این حدیث ادعا میکنند که خداوند در بالا و بر عرش است؛ اما با مراجعه به کلام ائمه اهل سنت، همچون امام شافعی، بهدست میآید فهم آنها غیر از فهم وهابیت تکفیری است؛ چنانچه امام شافعی درباره این حدیث میگوید:
«در سند و متن حدیث اختلاف است و اگر صحیح باشد، منظور این است که رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) با آن کنیز به قدر معرفت و شناختش تکلم کرده و وی را مخاطب قرار داده است؛ زیرا این کنیز و امثال او قبل از اسلام مشرک بوده و اعتقادشان بر این بود که اوثان و بتها آلههای در زمین هستند؛ به این جهت رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) خواستند تا ایمان او را شناسایی کنند، پس از او پرسید: خداوند کجاست؟ (حال) اگر اشاره به اصنام میکرد، رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) میفهمید که او مؤمن نیست؛ اما از آنجایی که گفت: خداوند در آسمان است، رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) فهمید که آن کنیز از بتها تبری جسته است و او به خدا ایمان آورده است که او که در آسمانها و زمین اله است (پرستیده میشود) یا اینکه اشاره آن کنیز، به ظواهر کتاب الله بوده است.»[۳]
در اقوال شافعی دقت شود، ایشان میگوید:
1) در متن و سند آن اختلاف است.
2) رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) به اندازه شناخت کنیز با او تکلم کرده است.
3) رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) به دنبال تبری او از اصنام بوده است.
4) امام شافعی میگوید: او ایمان به خداوندی آورد که در آسمانها و زمین اله و پرستیده میشود.
همه اینها شواهد گویایی است بر اینکه عقیده امام شافعی بر خلاف عقیده نجدیهای مدعی سلفیت است؛ نتیجه اینکه عقیده نجدی به هیچ وجه با عقیده سلف یکی نیست، بلکه در تضاد کامل قرار دارد.
پینوشت:
[۱]. «إن الله فی جهه العلو؛ لأن الرسول صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ «قال للجاریه: (أین الله؟) » وأین یستفهم بها عن المکان؛ فقالت: فی السماء فأثبتت ذلک، فأقرها النبی صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، وقال: «اعتقها، فإنها مؤمنه» وأهل التحریف یقولون: (أین) بمعنى (من) ، أی: من الله؟ قالت: فی السماء، أی: هو من فی السماء، وینکرون العلو»؛ بن عثیمین، محمد بن صالح (م ۱۴۲۱)، مجموع فتاوى ورسائل فضیله الشیخ محمد بن صالح العثیمین، ج۱۰، ص۱۱۳۲، جمع وترتیب: فهد بن ناصر بن إبراهیم السلیمان، دار الوطن – دار الثریا، الطبعه الأخیره، ۱۴۱۳ق.
[۲]. دارمی، عثمان بن سعید، الرد على الجهمیه، ص۱۹۹، محقق: بدر بن عبد الله البدر، دار ابن الأثیر – کویت، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق- ۱۹۹۵م.
[۳]. شافعی، محمد بن إدریس، تفسیر الإمام الشافعی، ج۳، ص۱۳۹۷، جمع وتحقیق ودراسه: د. أحمد بن مصطفى الفرَّان (رساله دکتوراه)، دار التدمریه – المملکه العربیه السعودیه، چاپ اول، ۱۴۲۷ق – ۲۰۰۶ م.