اگر از شما بپرسند کدام نماهنگ که با تمرکز بر حوزه نوجوان تولید شده است را در ذهن دارید؟ قطعاً یکی از آنها نماهنگ «زکودکی خادم این تبار محترمم» هست.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، نوجوان، این کلیدواژه بسیار مهم و آیندهسازی که در عصر ارتباطات و تهاجمهای بیسابقه فرهنگی از طریق وسایل ارتباط جمعی مورد هدف دشمن قرار گرفته است، باید بیش از پیش به آن توجه شود. نوجوانان آیندهسازان هر جامعهای هستند و در جمهوری اسلامی ایران، نسل چهارم انقلاب قرار است در ادامه این پرچم را بر دوش بکشند و راههای صعبالعبور را هموار کنند. لذا ضرورت پرداختن به نیازهای این قشر مهم و برآورده کردن آنها در چارچوبهای مشخص و معین، بر هیچ کسی پوشیده نیست. حال اینکه هماکنون چقدر در اهمیت دادن به آنها موفق بودیم، بحث دیگری است که در این مجال نمیگنجد.
چند صباحی است که یکی از مداحان بنام و مشهور کشور از طریق شبکههای اجتماعی به صورت جدی به این مقوله میپردازد و با تولید نماهنگهای متناسب با سن نوجوانان و کودکان و حتی دعوت حضوری از آنها به نوعی دغدغههای خود پیرامون قشر نوجوان را بیان میکند. این حرکت عبدالرضا هلالی با استقبال گسترده نوجوانان و کودکان همراه بوده تا جایی که روزی دهه فیلم و تصویر از همخوانی بچهها با نوای او در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود. نماهنگی که با مطلع «شروع عاشقیمون از همینجا بود / قدیم ندیما زیر این پرچم» شروع میشود و با حسن ختام «امیری حسین، و نعم الامیر / جان مادرت دستمو بگیر» به پایان میرسد. آنقدر مضامین ساده، پر محتوا و مناسب سن نوجوان به رشته شعر درآمده به همراه ملودی متناسب که به جز نوجوانان و کودکان حتی بزرگسالان را هم جذب خود کرده است.
البته به لطف شبکه نهال، هماکنون نماهنگهای بسیار گوناگونی را برای گروه سنی نوجوانان از این شبکه شاهد هستیم که قریب به اتفاق آنها از نوجوانان کتوشلواری با زبان رسمی و مودهای خوانندگی استفاده شده است. شاید این نوع نماهنگ ساختن هم توفیق چندانی در جذب مخاطب نداشته باشد و فقط صرفاً برنامهای برای پر کردن آنتن باشد.
اما چند روزیست که سازمان هنری رسانهای اوج ویدئو کلیپی را با عنوان دهه هشتادیا منتشر کرده است که طیف گستردهای از نظرات مخالف و موافق را در پی داشت. این اثر که به شعر «سعید پاشازاده»، مشاوره «سید بشیر حسینی» و بازی «علیرام نورایی»، «محمدحسین پویانفر» و «عبدالرضا هلالی» تولید و منتشر شده است در اولین نگاه، اثری بسیار ضروریست برای قشری که شاید کمتر دیده میشوند و مشارکت آنها در اجتماع بسیار پایین است اما در نگاه تحلیلی جدای از پرداختتن به فرم ومحتوای خود اثر، به مقوله بسیار مهم ذائقهسازی و تغییر ذائقه نسل جدید باید پرداخته شود.
قبل از ورود به مقوله تغییر ذائقه نوجوانان باید به چند مصداق اشاره کرد. اگر از شما بپرسند کدام نماهنگ که با تمرکز بر حوزه نوجوان تولید شده است را در ذهن دارید؟ قطعاً یکی از آنها نماهنگ «زکودکی خادم این تبار محترمم» هست. نماهنگی که با متانت خاص ساخته شد و محتوا و فرم کاملاً در خدمت همدیگر بودند و تأثیر آن تا جایی بود که موقع بازخوانی اثر در حرم امام رضا (ع) یکی از نوجوانان خواننده ناخودآگاه اشک میریزد و میخواند.
حال این نماهنگ را با «دهه هشتادیا» مقایسه کنید. ابتدا باید به سراغ شعر رفت:
«قصههای نوجوونی و غم و شادیا
دهه محرم و با دهه هشتادیا
نمنم بارونم و میبارم
چجوری سوتیامو بشمارم!
دروغ نگفتم که دوسِت دارم
هر شبم باتو شب مهتابه
کی به اندازه تو اینقده جذابه
یا حسینه که رو لبهامه
عکس کربلات پروفایلمه اینستامه!
درسته که عوض شده زمونه
کی گفته عاشقی برا قدیمه
اینکه تویی تو دنیا انتخابم
قشنگترین تصمیم زندگیمه
نفس نفس دور تو میگردم
بدون هیچ معطلی، از دم
دشمنای تو رو بلاک کردم!»
این شعر را اگر فارغ از تأثیرات ریتم و ملودی خوانده شود مشخص میگردد که محتوای خاصی ندارد که حتی موجب برانگیختن احساسات شود. در این ابیات، شاعر تلاش وافری برای ردیف کردن اصطلاحات عامیانه با تکیه بر لغات رایج حول محور شبکههای اجتماعی، ترانهای بگوید و ظاهراً تنها راه نزدیکی به قشر نوجوان دهه هشتادی را استفاده از زبان رایج آنها میداند.
نکته دیگر اینکه فضای نماهنگ در کلوپ بازی اتفاق میافتد. کلوپی که علیالظاهر در نزدیکی آن اتاق گریم بازیگر معروف سینماست. بازیگری که در این نماهنگ در حکم نگهدارنده تلفن همراه بود.
از سوی دیگر ریتم و ملودی این اثر، هیچ تناسبی با ماه محرم الحرام و ایام اندوه آلالله نداشت. کاری شاد و ریتمی تند که اگر در ایام شعبانیه و ولادت سیدالشهدا منتشر میشد چه بسا کمتر مورد نقد قرار میگرفت.
در جایی از کلیپ تقارن بردن نام امام حسین (ع) و دیدن علیرام نورایی توسط خواننده نوجوان، کاملاً محتوا را خنثی میکند تا جائیکه اینگونه به مخاطب القا میشود که حتی خواننده هم حواسش به آن چیزی که میگوید نیست. در تمام شعر یکبار نام امام حسین (ع) میآید که این ضعف کارگردانی و دکوپاژ، کاملاً آن را تحت الشعاع قرار میدهد.
اما سوال اساسی اینجاست که با توجه به ضرورت جذب مخاطب نوجوان به مضامین دینی، آیا باید به هر قیمتی مخاطب را جذب کرد؟ این دقیقاً همان آسیبی است که مجالس وعظ و هیئات مذهبی را هم به خود مشغول کرده و موجب انحرافات عدیدهای گشته است. تا جایی که در محرم امسال کلیپی از مداحی یک مداح جوان دست به دست میشد که در خصوص رزم حضرت قاسم ابن الحسن (ع) با عناوین و مضامین سبک و نامحترمانه شعرخوانی میکرد.
آیا این نوجوانی که ذائقه موسیقاییاش با چنین تولیداتی تغییر میکند، در آینده میتواند با اصوات جانسوز و مایهدار قدیمی مانند «همه جا کربلاست» حاج اکبر ناظمها ارتباط برقرار کند؟ آیا این نسل با این نوع ذائقه میتواند دل به شنیدن تلاوت قرآن که نه موسیقی دارد نه ریتمهای تند و محرک بدهد؟
اگررجوعی به حدود ۱۵ سال گذشته کنید میبیند که بسیاری از همخوانیهای مذهبی، از تواشیحهای قبل از افطار گرفته تا سرودهای مناسبتی مذهبی، هیچکدام از موسیقی یا حداقل از موسیقیهای تند استفاده نمیکردند. افراد منتقد با پیشرفت و خطشکنی و همگام شدن با تکنولوژی مخالف نیستند بلکه انتقاد آنها به نحوه استفاده از این تکنولوژی است. باز هم باید رجوع کرد به نماهنگهایی که عبدالرضا هلالی یا گروه ارغوان تولید کردهاند که در آن از ادوات موسیقی نیز استفاده شده است اما استفادهای صحیح که استقبالی گسترده را نیز به دنبال داشت.
ذائقهسازی مقوله بسیار مهمی است که در عملیاتهای روانی بسیار مورد تاکید دشمن قرار میگیرد. ذائقهسازی مقولات گوناگونی دارد، از تغییر ذائقه غذایی و پوشاکی گرفته تا تغییر ذائقه شنیداری و دینی. برای تقریب ذهن باید به نمونه رادیو معارف اشاره کنیم. هماکنون بیش از ۱۵ شبکه رادیویی ملی در جمهوری اسلامی فعالیت میکنند. در این میان یکی از پرمخاطبترین شبکههای رادیویی، شبکه رادیویی معارف است. در شبکه رادیویی معارف، به هیچ عنوان از ادوات موسیقی استفاده نمیشود و به جای آن همآوایی، آواز و سرود بدون آهنگ برای مخاطب پخش میشود. فردی که ماهها مخاطب این شبکه رادیویی باشد، ناخودآگاه شنیدن موسیقی برایش خوشایند نخواهد بود. زیرا ذائقه شنیداری او اینگونه تربیت شده است. یا در مثالی دیگر از شخصی سالها موسیقی سنتی گوش کند، دیگر روی خوشی به شنیدن موسیقی رپ و پاپ و امثال آن نشان نمیدهد.
در پایان باید به این نکته اشاره شود که نهادهای انقلابی که قطعاً با حسن نیت در حوزه مخاطب نوجوان اقدام به فعالیت میکنند، نباید با مشاورههای ناآگاهانه به سوی تغییر ذائقه نسل بعد بروند چه بسا که باید تدابیری بیندیشند تا مانع انحراف فکری آنها شوند و ذائقه مطلوب را در مخاطب تربیت کنند.
یادداشتی از محمدعلی صفاریان