گسترش این مکتب و اشاعهی آن بیشتر در جنوب هند بود و در آنجا بود که با سنت شری ویشنوه درآمیخت و آمیزهئی از نظریات کیهانشناختی و عبادی و اعمال مذهبی پانچراتره و تغزل و ایثارگری بوجود آمد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، مکتب پانچراتره در شمال و احتمالا شمال غربی هند بوجود آمد و از لحاظ نظری پیشرفت کرد، بطوری که سیستم فکری آن تبدیل به اصول عقاید ویشنوهی بهاگوتهها گردید که آیینهای خاص خود را داشتند. اما گسترش این مکتب و اشاعهی آن بیشتر در جنوب هند بود و در آنجا بود که با سنت شری ویشنوه درآمیخت و آمیزهئی از نظریات کیهانشناختی و عبادی و اعمال مذهبی پانچراتره و تغزل و ایثارگری بوجود آمد. پس از این آمیزش بود که مکتب مزبور از طریق شاگردان راماننده (رامهبهکتهها) دوباره به شمال هند نفوذ کرد.
فرقهی پانچراتریکهها با دیگر فِرَق ویشنو از این لحاظ فرق دارند که رهبرانشان میکوشیدند نشان دهند پروردگارشان واقعیت بنیادی همهی خدایان است؛ او در جهان ما، در همه جا هست و تابع محدودیتهای تجلیاتش نمیشود. اینان با کمک گرفتن از مکتب سانکهیه رابطهی بین جهان و واقعیت اعلی را توضیح دادند.
در این مکتب، واسودوه همان پوروشه اعلی است که به تماسش با پیکر (مادی) جیوه پدید آمده است _ همان که سمکرشنه خوانده شده است (برادر کریشنه). او به نوبهی خود منس را بوجود آورد که ردیومنه خوانده شده (پسر بزرگ کریشنه) و از پردیومنه عامل خلاق اهمکاره صادر شد که انیرودهه (نوهی کریشنه) است.
در سمهیتاها خداوند با تمام اوصاف اصلی خویش در ویوهه حاضر است (این صفات شش تا یا سه جفت هستند: علم – قدرت، سروری – مردانگی و قدرت – شکوه) ولی هر ویوهه فقط یک جفت از این صفات را ظاهر میکنند. به این ترتیب، سه جفت آنها سمکرشنه، پردیومنه و انیرودّهه را بوجود میآورند. ویوههها پیاپی ظاهر میشوند، ولی بعداً با هم عمل میکنند.
منبع: جلالی مقدم، مسعود، سه گام کیهانی: رساله در آیین ویشنوپرستی دین هندویی، تهران: نشر مرکز، ۱۳۸۰، صص ۱۷ و ۱۸.