استاد و پژوهشگر ادیان و عرفان ضمن هشدار به روحانیت که مبادا سخنی بگوید که باعث وهن دین شود، گفت: متأسفانه برخی کتب پزشکی را آتش میزنند یا درباره تضاد علم و دین سخن میگویند، در حالی که در غرب بنیادهای خوبی برای رواج رابطه علم و دین ایجاد شده است و در حال پذیرش دین به عنوان منبع معرفت و علم هستند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، همایون همتی، استاد عرفان و ادیان در نشست علمی «دیدگاههای نوین درباره علم و دین» به برخی دیدگاهها اشاره کرد و گفت: یکی از رویکردها به علم و دین از سوی پوزیتیویسم در دوره مدرنیته صورت گرفته است؛ این جریان تعالیم دینی مانند بهشت و جهنم را غیر قابل مشاهده و انتزاعی و ذهنی میداند و معتقد است که چون قابل تجربه و آزمون نیست، علمی نیست.
وی با ذکر اینکه هرچه از دید این جریان غیرعلمی باشد مخدوش و فاقد اعتبار است، تصریح کرد: پوزیتیویستها دین را خرافه میدانند و برای علم اصالت قائل هستند. لذا رابطهای میان علم و دین قائل نیستند. به همین دلیل دینباوران اندیشمند تلاش کردهاند تا ثابت کنند میان دین و علم رابطه وجود دارد و در صورت اثبات این رابطه، دین در قالب معرفت و علم قابل ارائه به جهان است.
همتی با بیان اینکه جدا دانستن علم از دین در غرب تا حدود زیادی ناشی از نوع رفتار کلیسا در مواجهه با دانشمندان علوم تجربی بوده است، گفت: در کلیسای مسیحیت در قرون وسطی، تفتیش عقاید رایج بود و دانشمندانی چون گالیله را تبعید کردند یا به زندان انداختند و یا سوزاندند و چنین برخوردی به خصوص بعد از رشد علمی در غرب سبب شد تا دین را جدا از علم بدانند، ولی چنین تجربهای در اسلام وجود ندارد و اسلام همواره طرفدار علم و عالمپروری بوده است. البته برخی بیمهریها به برخی علوم مانند فلسفه صورت گرفت و برخی به بهانه تدریس فلسفه از لیوانی که امام خمینی(ره) آب میخورد آب نخوردند، ولی این جریان غالب نبود.
گسترده شدن قلمرو تعارض ظاهری علم و دین
استاد ادیان و عرفان با اشاره به تقسیمبندی چهارگانه باربور در رابطه میان علم و دین، اظهار کرد: یک تقسیمبندی، استقلال بین علم و دین است و برای دین نقش هدایت و برای علم شأن کشف عالم آفرینش قائل هستند. تقسیمبندی دیگر تعارض است؛ البته قلمرو تضاد علم و دین فقط علوم طبیعی مانند زیست و اخترفیزیک نیست، بلکه دایره این تعارض بسیار گسترده شده است و به علوم انسانی، اخلاق زیستی شبیهسازی انسانی و حیوانی، سقط جنین و … هم کشیده شده است.
همتی با بیان اینکه برخی الهیدانانی که طرفدار رابطه علم و دین هستند این دو را در زبان، روش و غایت هماهنگ میدانند، مثلا باربور معتقد به توازی میان علم و دین است، تصریح کرد: غرب منشأ پیشرفتهای جدید در حیطه علوم تجربی است و ما همواره مقلد و مصرفکننده این علوم بودهایم و بعد از انقلاب با اینکه کارهای خوبی انجام شده ولی باز مصرفکننده هستیم. به همین دلیل تضاد میان علم و دین برای ما خیلی مسئله نبوده است، ولی در غرب، پاپ در شورای دوم واتیکان اندیشمندانی را از کشورهای مختلف جمع کرد و از آنها در مورد رابطه میان علم و دین مقاله درخواست و تلاش کرد که میان دانشمندان علوم تجربی و کشیشان تفاهم ایجاد کند. در همین باره کتاب «فیزیک، فلسفه و الهیات» نوشته شد که بنده آن را ترجمه کردهام ولی دریغ از اینکه یک دانشگاه از بنده بخواهد که به معرفی آن بپردازم یا آن را به عنوان واحد درسی معرفی کنند.
وی ادامه داد: برخی مانند وینتگنشتاین معتقدند که زبان علم و دین با هم فرق دارد، زیرا زبان دین از جنس امر و نهی و زبان علم توصیفی است، یعنی علم و دین در تضاد نیستند، ولی زبانشان مختلف است. ضمن اینکه دین، برهانپذیر نیست و باید متعبدانه آن را بپذیریم. تقسیمبندی دیگر به رابطه علم و دین، اگزیستانسیالی است که میگوید دین از جنس فلسفه و علوم تجربی نیست، دین برای هدایت انسان و ایمان به خداوند است و در محدوده عقل نمیگنجد و اگر چیزی خلاف عقل باشد، دینی است.
معتقدان به تعارض علم و دین
همتی با اشاره به اینکه مکتب پوزیتیویسم به تباین و تعارض و تضاد حلناشدنی تا روز قیامت میان علم و دین قائل است و دین را خرافه میداند، توضیح داد: زیرا عالم غیب، بهشت و جهنم و ملائکه را آزمونپذیر نمیدانند. هالی اوک، بنیانگذار سکولاریسم، هم دین را خلاف یافتههای علوم تجربی میداند و به تضاد ذاتی بین علم و دین قائل است، ولی پلانتینگا، معرفتشناس پروتستانی، که رویکرد اصلاحگرایی دینی دارد، کتابی نوشته و توضیح داده که علم و دین با هم تضادی ندارند. جان هیک هم معتقد است که هیچ علمی ذاتاً حامی یا ضد دین نیست و هر علمی فلسفه خاص خود را دارد و بخشی از جهان را میکاود و اشکالاتی که در رابطه علم و دین ایجاد میشود به دلیل پیشفرضها و فلسفهای است که بر علوم حاکم هستند و اگر آنها کنار گذاشته شوند، تعارضها هم از بین خواهند رفت. در رابطه بین علم و دین تا مدتها تقسیمبندی باربور رواج داشت ولی الان دیدگاه تمایز و مکمل بودن هم به آن افزوده شده است که معتقد است علم و دین متضاد نیستند ولی متمایز در روش و هدف هستند. مک کی معتقد به مکمل بودن است و میگوید دین و علم مکمل هم هستند و هر دو جهان را به ما نشان میدهند. علم امور واقع را کشف میکند و دین معنا و هدف و غایت را به ما میدهد، برخی هم معتقد به همگرایی و مسائل مشترک هستند.
رابطه دعا و توسل با علم
این استاد دانشگاه با بیان اینکه روحانیت امروز زیر ذرهبین است، گفت: یک روحانی اگر سخن نادرستی بگوید و سرفه نابجایی کند، فورا آن را در فضای مجازی و بینالمللی نشر و نیز به عنوان دستاویزی برای حمله به دین قرار میدهند، چه رسد به اینکه کسی کتاب پزشکی هاریسون را آتش بزند یا سخنان نادرستی را در مورد رابطه دعا و توسل با علم بگوید. اینکه گفته شود دعا و توسل جای دارو و واکسن را میگیرد حرف درستی نیست. قطعا به دعا و توسل نیاز داریم و نباید ذرهای در ضرورت آن تردید کنیم ولی نباید جایگزینی برای دارو قرار دهیم. ائمه(ع) هم وقتی بیمار میشدند به طبیب مراجعه میکردند. بنابراین چرا باید برخی از روحانیون حرفهای ناپخته بزنند و آن را به دین نسبت دهند و طوری جلوه دهند که بین علم و دین تضاد و تعارض وجود دارد؛ البته متاسفانه برخی افراد جاهل و یا مغرض سخنانی گفتند و کارهایی کردند که باعث وهن دین شد؛ گرچه مراجع هوشیار در برابر آنها ایستادند.
بنیادهای مناسب برای ترویج رابطه علم و دین
همتی تأکید کرد: امروز برخلاف یک قرن قبل، بنیادهای خوبی برای رابطه علم و دین و نگاه واقعبینانه به دین در غرب ایجاد شده است، از جمله انجمن بینالمللی و اروپایی علم و دین؛ حتی در غرب تئوری فروید را به راحتی نمیپذیرند و آنقدر تئوریهای جدید آمده که جایی برای طرح نظریات افرادی چون فروید نیست که دین را زاییده خرافات و جهل بدانند. امروز حجم کارهای اروپاییان در بحث الهیات و رابطه علم و دین بیشتر از ماست؛ گرچه عمق علمی آن مطلوب ما نیست. از جمله اینکه آنها برای رفع تضاد به تعدد قرائتها از انجیل و تورات و توجیه مطابقت آن با اخترفیزیک و کیهانشناسی روی آوردهاند که بنده به این راه حل خوشبین نیستم.
استاد ادیان و عرفان دانشگاه با بیان اینکه باید جهانبینی و متافیزیک علم اصلاح شود و جان هیک هم همین باور را دارد، اظهار کرد: این موضوعات بسیار جدید و فوق تخصصی است و دانشگاههایی که از سر رسالتمندی و نه تفنن دنبال این مسائل هستند باید سلسلهنشستهایی را در این زمینه برگزار کنند و تبیین دقیقی صورت بگیرد. امروز در غرب و شرق این باور رو به رشد است که دین کاری میکند که از علم برنمیآید و هنر و زیباییشناسی هم جای دین را نمیگیرد و علوم موقتی هستند و علم نمیتواند دین را رد کند؛ دین معرفتزاست و حتی میتواند الگویی اخلاقی برای هدفمند کردن علوم در راستای ایجاد صلح، امنیت، سعادت و پیشرفت واقعی بشر باشد.