هدف من از ادیانگردی (گردشگری با محوریت توجه به ادیان) شناخت بهتر مخاطبی است که به ضیافت تماشایش می روم. ادیانگردی علاوه بر بازدید از معابد و اماکن دینی، بُعد دیگری هم دارد که شامل مناسک و آئین هایی است که در واقع میراث فرهنگی مردمان هر کشور هستند.
ردنا (ادیان نیوز) – مراسمی که امروز قصد معرفی آن را دارم آئین کهن اقوام ساکن غرب ایران مخصوصا در لرستان (به ویژه در خرم آباد و بروجرد) به نام خره مالی است، که روز عاشورا برگزار می شود.
خره مالی در سال های اخیر از آن دست مناسکی بوده که آماج حمله عده ای به ظاهر روشنفکر قرار گرفته است که نادیده و ناشناخته بر آن انگ خرافه می زنند. حال آنکه اگر از منظر مردم نگاری و مردم شناسی به آن نگریسته شود، از آن دست سنّت های جذّابی است که به دلیل ماهیت شفاهی آن، باید مکتوب و حفظ شود تا به صورت آکادمیک مورد مطالعه قرار گیرد وریشه های آن کشف شود. برای من که به شخصه بسیار قابل تأمل و جالب توجه است پی بردن به ریشه های آئینی که جمیع عناصر اربعه را در خود جمع دارد و حدس یا کشف این نکته که از کجای تاریخ می تواند نشأت گرفته باشد؟
آنچه من از ادیانگردی بسیار دوست دارم و برای آن می کوشم –به طور خاص- معرفی همین آئین هاست که به ناروا مورد بی مهری قرار گرفته اند. چرا که قلباً باور دارم اگر مخاطبانِ این مناسک ها به فلسفه و چراییِ آن ها پی ببرند و با برگزارکنندگان آن آشنا شوند، این شناخت و آشنایی سرآغاز درک و دوستیای خواهد بود که احترامی متقابل میان اهالی این سرزمین (و بلکه میان اهل دنیا) برخواهد انگیخت.
خره مالی، آئینی است که قوم لر در سوگواری های مختلف از جمله در مرگ عزیزان و افراد خانواده یا عزاداری های مذهبی انجام می دهند. خَهرّه به معنای گِل است و خره مالی به گلمالی ترجمه می شود و معنایی معادل «خاک بر سر ریختن» توسط سوگواران دارد.
از میان موارد مذکور، خره مالی در روز عاشورا به صورت همهگیرتری در عزای امام حسین (ع) و یاران باوفای ایشان، در هیئت ها و تکیه های لرستان برگزار می شود.
جوانان هیئتی شب قبل از اجرای این مراسم، جلوی چادر ها و تکایا، با آجر حوضچه هایی می سازند و در کنار آن تل های بزرگی از هیزم و خاک رسِ الک شده قرار می دهند و افرادی که برای این مراسم گلاب نذر کرده بودند، گلاب های خود را آورده و روی تلّ خاک قرار می دهند.
روز عاشورا، از صبحِ خیلی زود، هیئتی ها با هیزم ها اجاق درست می کنند و بشکه های آب را بر روی آن قرار می دهند تا خاک رس را با اضافه کردن آب گرم و گلاب به گِل تبدیل کنند. این موضوع در شرایطی که محرّم به فصول سرد سال افتاده باشد از اهمیت بیشتری برخوردار است.
وقتی حوضچه های گِل آماده شد، چاوشی خوان ها با نواختن سرنا و دهل خبر آغاز مراسم را به گوش مردم می رسانند. این بخش از مراسم خود نام ویژ های دارد و چمر، چمری یا چمریونه خوانده می شود. چمری موسیقی سوزناکی دارد و در دیگر بخش های مراسم عزاداری نیز اجرا می شود.
شرکت کنندگانِ مراسم تک تک به داخل حوضچه های گل رفته و سراپای خود را با آن می پوشانند. افرادی که نخواهند سراپا گِل مالی شوند مسح سر خود یا روی شانه ها را گل می مالند تا با شرکت کنندگان همراهی کرده باشند. من و همسرم نیز در این مراسم چنین کردیم و پیرمرد دوست داشتنیِ هیئت وقتی تمایل ما را برای این کار دید با خوشحالی از احترامی که برای مراسم ایشان قائلیم ما را به داخل چادر برد و برای اینکه من مجبور نشوم برای رفتن به حوضچه داخل جمعیت مردان شوم، خودش ظرفی از گل برایم آورد و با این کار ن هایت مهماننوازیاش را به ما نشان داد.
افراد بعد از گلمالی به دور اجاقی که هنوز آتش دارد می روند تا گل ها روی لباس سیاهشان خشک شود. عده ای نیز به قصد تیمّن و تبرک از این گل برای بیماران خود می برند. بعد از آن، مردان در دسته های کوچک و بزرگ سینه زنی به سمت مرکز شهر حرکت می کنند و زنان نیز در پی ایشان روان می شوند.
تماشای عبور دسته های عزاداری از پای قلعه تاریخی فلک الافلاک برای من بسیار جالب و دیدنی بود. مراسم عزادای با شور بسیار برگزار شد (با نوحه هایی به زبان محلی که گرچه چیز زیادی از آن نمی فهمیدم اما سوز و گداز آن را کاملا لمس می کردم). بعد از آن، به هنگام اذان ظهر، حاضران با همان لباس های گِلی که نشان از عزادار بودن ایشان در غم از دست رفتن امامشان داشت نمازجماعت را برپا داشته و به مراسم خاتمه دادند.
مردم محلی معتقدند آئین خره مالی (که در فهرست آثار ملی کشور هم ثبت شده است) قدمتی چند هزارساله دارد. برخی آن را به خدای مهر و برخی به آناهیتا نسبت می دهند. برخی دیگر قدمت این آئین را عقبتر برده و آغاز آن را به زمان نزاع هابیل و قابیل برمی گردانند. و از میان تمام این حدسیّات آنچه برای من جالب توجه است، تداوم یک آئین واحد است در گذر روز ها و سال ها و قرن ها، در میان مردمانی با اندیشه ها و باور های متفاوت اما با ریشه مشترک.
(تصاویر متعلق به عاشورای ۱۳۹۶ و پیش از شیوع کرونا است)
نویسنده و عکاس: طیبه مالکی، کارشناس ارشد ادیان و عرفان تطبیقی