حجتالاسلام بابایی نشست «معرفی و بررسی کتاب تنوع و تمدن در اندیشه اسلامی» با تأکید بر اینکه پلورالیسم در بستر توحید مهمترین ویژگی تمدن اسلامی است، بر به رسمیت شناختن تنوع در حجاب بانوان تأکید کرد. همچنین محمدهادی همایون ضمن دفاع از تمدن اسلامی، تصریح کرد که تمدن غرب ضدتوحید و تنوع و نیز متشتت است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، نشست «معرفی و بررسی کتاب تنوع و تمدن در اندیشه اسلامی» با حضور حجتالاسلام والمسلمین حبیبالله بابایی، مؤلف این اثر و محمدهادی همایون به عنوان ناقد برگزار شد.
حجتالاسلام بابایی در این نشست با تأکید بر اینکه باید تمدن را بین انسان و انسان جستوجو کرد، گفت: ما بدون تنوع، هیچ تصویری از تمدن در مقام تعریف نداریم و باید عنصر تنوع را لحاظ و هویت و پیوستگی تمدنی ذیل آن تعریف کنیم.
وی با اشاره به برخی شاخصههای تمدن، افزود: کلانبودگی یکی از شاخصههای کلان است؛ بنده در این اثر از توحید به عنوان شاخصه دینی کلان در تمدن، هم از جنبه اخلاقی و هم معنوی و اعتقادی نام برده و به آن پرداختهام و به نظرم توحید صرفاً اعتقادی نیست، بلکه انسانها بما هو انسان میتوانند حول محور توحید جمع شوند. لذا جایگاه و مقام ویژهای برای تبیین توحید در این کتاب قائل شدهام.
وی با بیان اینکه در بحث اسلامی بودن تمدن از میان مصادر تمدن اسلامی بر روی قرآن تمرکز شده است، اظهار کرد: در تمدن اسلامی باید الهامات خود را از فرمایش و روایات اهل بیت(ع) بیاوریم و در ادبیات تمدنی خوانش مناسبی را از آنها ارائه کنیم، ولی در بیان تمدنی باید سراغ مصادری برویم که این تنوع را پوشش بدهد؛ بنابراین در جایی که اساس ایمان را مطرح کردهام، به دنبال این هستم که ما با چه معیار ایمانی میتوانیم امت سلامی را متحد کنیم. لذا این ملاک را شهادتین تعریف کردم تا قلمرو ایمانی بسط داده شود ولی برای اینکه تمدن، ایمانبنیان شود باید تعارض بین ایمان و شهادتین را، که نشانه اسلام است، حل کنیم.
بابایی گفت: در این اثر وحدت و تنوع اهمیت دارد و سعی کردهام الگویی از منظر قرآن ارائه شود که برآمده از نسبت و رابطه سبل و سبیلها باشد که امری متکثر در قرآن است. باید رابطه صراط یگانه و سبل چندگانه را در عالم تحقق تمدنی منظور کنیم. بنابراین یک صراط نفس الامری و یک صراط محقق اجتماعی در نظر گرفته و بین آنها تفاوت قائل شدهام. اگر قرار باشد صراط تمدنی در بین مسلمین شکل بگیرد، باید سبل الهی در جامعه اسلامی ایجاد شود و از انباشت و سوگیری آنها به توحید و به تمدن اسلامی دست یابیم.
مهمترین ویژگی تمدن اسلامی
بابایی در ادامه با اشاره به اینکه قصد داشتم که نوعی از پلورالیسم اسلامی را ارائه کنم چون با فعال کردن تکثر و تنوع اسلامی میتوانیم از توحید سخن بگوییم، افزود: مثلاً بنده با توحید فطری زندگی میکنم، ولی یک استاد فلسفه براساس برهان صدیقین و یک عارف با برهان وحدت شخصیت و یک ادیب و هنرمند با توحید هنری زندگی میکند. فعال شدن همه این توحیدها و کنار هم نهادن آنها به جای کنار گذاشتن برخی، باعث تقویت توحید در جامعه خواهد شد و هرقدر مواجهه نامناسب با چنین توحیدهایی داشته باشیم، توحید در جامعه تضعیف میشود.
وی اضافه کرد: در بحث حجاب نیز یک قانون کلی و کبرای مشخص داریم که میتواند با حفظ حجاب و حیا و با اشکال مختلف در جامعه ایجاد شود، وگرنه حجاب یکشکل، سلوک حجاب را در بین بانوان کمرنگ خواهد کرد. در بخشی از کتاب نوشتهام که شکلگیری سکولاریسم پلورالیستی نوعی از سکولاریزاسیون روانشناختی است. برای اینکه بتوانیم در برابر سکولاریزاسیون روانشناختی مواجهه درستی داشته باشیم، راهکار آن ارائه تنوع اسلامی در بستر توحید است. متاسفانه اکنون گفتوگویی بین مسلمین وجود ندارد و فقدان گفتوگو کار را برای نزدیکی الهیاتی دشوارتر میکند و باید در مسائل مشترک گفتوگو کرد و نقبی به عقاید و موضوعات دیگر زد.
عاشورا؛ محور تمدن اسلامی
درادامه این نشست محمدهادی همایون، ناقد کتاب گفت: آقای بابایی به صراحت ادعا میکند که به دنبال چارچوب نظری کلان آرمانی برای تمدن نبوده و در صحنه میدانی و عملیاتی بحث کرده و این از نقاط قوت کار است، زیرا یکی از بزرگترین ضعفها در بین تمدنپژوهان، آرمانی اندیشیدن است، در حالی که ما امروز در جریان تمدن انقلاب اسلامی هستیم و جهان اسلام نیازمند نسخهای برای تمدن واقعی است. ایشان این تدبیر را دارند که به جای الگوی کلان به یک مسئله مهم یعنی توحید پرداخته و با اتصال به منابع دینی به دنبال ارائه یک نظام تمدنی است و به خوبی از پس این کار برآمدهاند. البته این کار باید در مقام عمل رخ دهد، چون وقتی میخواهیم نسخه بپیچیم باید یک بار با هم توافق کنیم که مراد ما از تمدن چیست؟ حرفهایی در حوزه تمدن گفته شده ولی موضوع تمدن بر مبنای منابع اسلامی مهم است.
همایون با بیان اینکه نویسنده نگاه بومی و دینی دارد و به موضوع مهمی آن هم مسئلهمحور پرداخته است که جای تقدیر دارد، گفت: باید سرعت و هدفگیری دقیقتری به سمت حد نهایی تمدن داشته باشیم. تصویر ما از تمدن تصویری از دل اتفاقات اروپا در قرون ۱۷ و ۱۸ است. لذا در پس ذهن ما شاخصهای آنها لحاظ میشود؛ حال آنکه باید ببینیم اساساً این شاخصهها معیار است یا خیر مانند شهرنشینی و صنعتی شدن.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: سعی کردهام اتفاقات اروپا را حلقهای از تحولات تاریخ ببینم که دین در آن دخیل بود. در سخن آقای بابایی به عاشورا اشاره شد که به نظر بنده عاشورا محور تمدن اسلامی است و هر چیزی که بعد از عاشورا شکل گرفته و خواهد گرفت، متاثر از آن بوده است تا ما را به زمان ظهور برساند. همچنین در بحث تمدن مخیر بین دو امر دنیا و ملکوت نیستیم، اتصال بین عرش و فرش مهم است و باید در تاریخ و تحولات مفهومی و نظری آن را ببینیم؛ تمدن ایستا نیست و بشر خشت بر خشت نهاده تا بنای تمدن انسانی کامل شود. از این رو تمدن اسلامی با عاشورا کمال مییابد و ما را به ظهور میرساند.
تمدن غرب ضد توحید و تنوع است
وی تأکید کرد: تنوعی که ما از نظام تمدنی غرب میفهمیم، کاملا ضد وحدت و توحید و نیز متشتت است؛ چه در عرصه ادیان و چه در فرهنگ و هنر و روش تحقیق و تجارت؛ تنوعی که بنده در تمدن اسلامی میفهمم تنوعی است که در سلسلهمراتبی ما را به سمت قله و حقیقت امام و تبیین توحیدی سوق میدهد. تنوع فرهنگی تشتتآمیز در آینده جهان وجود نخواهد داشت، زیرا ما معتقد به ظهور هستیم و این اتفاق رخ خواهد داد و وقتی امام(عج) بیایند، همه به تدریج مسلمان خواهند شد و شرک از بین میرود و دین واحد ایجاد میشود و تنوع به معنای تمدن غربی در کار نیست. ما تا دنیا را آباد نکنیم راه به سمت ملکوت باز نخواهد شد و انقلاب اسلامی به دنبال این راه است.
وی گفت: توجه آقای بابایی به اخلاق در تمدن خوب است؛ ما سه نظام فقه، اخلاق و عقاید را داریم ولی باید از ظرفیت هر سه استفاده کنیم. اخلاق جهانی است، ولی تا فقه و حقوق نباشد، در عرصه عمل و مدیریت گرفتار مشکلیم، چون اخلاقی که فقط در آسمان شکل گرفته باشد به درد زمین نمیخورد. اگر بخواهیم به دنبال مبنایی قوی برای سوار کردن تمدن باشیم، حد نهایی آن در عقاید است و باید بر سر عقاید توافق داشته باشیم و حرکت تمدنی ما از مرد به زن و زن به مرد به عنوان مظاهر اسم ظاهر و باطن است و زن مظهر اسم باطن و مرد مظهر اسم ظاهر محسوب میشود و تمدن غرب با فهم نادرست این موضوع به تبرج رسید، ولی دیدگاه امام خمینی(ره) حضور زن در جامعه بود و مرد هم باید به سمت لطافت زنانه پیش برود تا تمدن شکل بگیرد. دین هیچ وقت به شکل منفعل در برابر تمدن قرار نگرفته و تمدنساز بوده است.