نشر کویر نوزدهمین چاپ کتاب «تاریخ عمومی حدیث: با رویکرد تحلیلی» اثر مجید معارف را منتشر کرد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، نشر کویر نوزدهمین چاپ کتاب «تاریخ عمومی حدیث: با رویکرد تحلیلی» نوشته مجید معارف را با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه، ۴۸۰ صفحه و بهای ۸۸ هزار تومان روانه کتابفروشیها کرد. چاپ نخست این کتاب در سال ۱۳۷۷ با شمارگان سه هزار نسخه، ۴۶۰ صفحه و بهای دو هزار تومان منتشر شده بود. چاپ پیشین (هجدهم) آن نیز سال ۹۸ با شمارگان ۱۵۰۰ نسخه و بهای ۶۵ هزار تومان منتشر شده بود.
کتاب شامل دو بخش کلی است. نویسنده در بخش اول، سیر تاریخ حدیث اهل سنت را که در ۶ مرحله صورت گرفته در پنج فصل تحلیل کرده است: در فصل نخست از یکسو به گزارش روایتهای مختلف شیعه و سنی پرداخته که نشان میدهد تحدیث (نقل حدیث به طور شفاهی) و کتابت و تدوین حدیث در عصر پیامبر(ص)، امری پسندیده و مورد اذن بوده است و از سوی دیگر، روایات نهی از کتابت را از طریق ابوسعید خدری، زید بن ثابت و ابوهریره مطرح کرده و با طرح این فضای متناقض به بیان نظرات دانشمندان اهل تسنن، در جهت جمع روایات اذن و نهی پرداخته است.
در فصل دوم، از طریق روایتهای تاریخی به بیان عملکرد خلفا در از بین بردن روایات و نهی صحابه از نقل و نگارش حدیث اشاره کرده و در این راستا به بیان انگیزه این نهیها از منظر پیشوایان اهل سنت پرداخته است. سپس نظر محققان شیعه را درباره جریان منع از نگارش مطرح میکند و به روایاتی اشاره میکند که نشان میدهد هیچ یک از انگیزههایی که سعی میکنند برای توجیه منع از نگارش بیان کنند، با توجه به فضای سیاسی حاکم بر مسلمانان در آن روزگار سازگار نیست. وی نشان میدهد که علت اصلی منع از نقل و نگارش حدیث در دوران خلفا، بیشتر پوشاندن فضایل اهل بیت(ع) و مسأله جانشینی پیامبر(ص)، پس از رحلت در بین امت مسلمان بوده است.
نویسنده در فصل سوم وضعیت حدیث در دوران بنیامیه را بررسی میکند. او به سیاستهای معاویه در ادامه اوامر خلفا در منع حدیث و بهویژه بخشنامههای معاویه در زمینه نقل روایات اشاره کرده تا نشان دهد مسأله جعل حدیث، از زمان رحلت امام علی(ع)، در ۴۱ق بهطور جدی آغاز شده و با تهدید و تطمیع مردم از طرف معاویه رو به فزونی نهاده است. در این گزارشها که همگی از طریق نقل روایتها صورت میگیرد، به جریان ورود اسرائیلیات اشاره شده است. نویسنده در این زمینه، به موضعگیری برخی از امامان و صحابه در برابر اسرائیلات نیز پرداخته است.
در فصل چهارم، بخشنامهها و رخدادهای مهم در زمان عمر بن عبدالعزیز مطرح شده است. به نظر نویسنده از مهمترین کارهای این خلیفه اموی، رفع ماجرای منع نگارش و نقل حدیث و دستور او به کتابت حدیث بوده است. وی در ادامه، برای این که مشخص شود نخستین مدون حدیث چه کسی است، به بیان اقوال مختلف پرداخته و علت این اختلاف را از زوایای متفاوت بررسی کرده و سرانجام ابن شهاب زهری را به عنوان نخستین تدوینگر حدیث معرفی میکند.
نویسنده در فصل پنجم، به تغییر حکومت از اموی به عباسی اشاره کرده و با بیان فضای سیاسی و فرهنگی در زمان منصور عباسی، به ادوار تدوین حدیث پرداخته است. در این بخش، به عنوان دوره طفولیت که مرحله اول تدوین حدیث است، «موطأ» مالک را با معرفی شخصیت وی، بهطور کامل شرح داده و نقاط ضعف و قوت آن را از منظر دانشمندان اهل سنت، بررسی میکند. سپس در تبیین دوران دوم کتابت حدیث، به بحث مسندنویسی پرداخته و ضمن بیان ساختار کتابهای مسند و تعریف آن، آرای مختلف درباره نخستین مسندنویس را طرح کرده و در این بین، «طیالسی» را به عنوان نخستین مسندنویس، پذیرفته است.
نویسنده مهمترین کتاب مسند را، «مسند احمد بن حنبل» دانسته و درباره شخصیت احمد و کتاب او، بهطور کامل و مشروح قلم زده است. در همین بخش، پیش از پرداختن به دوران سوم شکلگیری مصنفات حدیثی، نقائص مسندها را نیز بیان کرده است. آنگاه به تفصیل درباره صحیحین سخن رانده، نقاط قوت و ضعف کتاب «تاریخ عمومی حدیث» را بیان کرده و روایات آن دو را از نظر صحت، بررسی کرده است. پس از آن «سنن اربعه» را به اجمال معرفی میکند. در پایان این فصل، مشکلات حدیث اهل تسنن را در اثر تأخیر تدوین حدیث، در قالب سه مسأله فقدان بخشی از روایات نبوی، عارضه نقل به معنا و وقوع جعل و تحریف در روایات، برشمرده است.
در بخش دوم، سیر تاریخ حدیث شیعه در دو دوره متقدمان و متأخران، مطالعه و بررسی شده است که خود شامل چهار مرحله به این شرح است:
نویسنده در مرحله اول، پس از بررسی فضای سیاسی و فرهنگی شیعه، به بیان آثار و مواریث اختصاصی و عمومی شیعه در قرن اول هجری پرداخته است. وی کتاب «جامعه» را از رهگذر روایات، به عنوان میراث خصوصی امامان شیعه معرفی کرده و سپس به بیان آثار عمومی دیگر، چون «نهجالبلاغه» و «صحیفه سجادیه» پرداخته است. در پایان این مرحله، درباره روایت متفرق شیعی در کتب مختلف که از این دوران به یادگار مانده، سخن گفته است.
نویسنده برای تبیین مرحله دوم- عصر صادقین(ع)- که دوران رشد و شکوفایی حدیث شیعه است، اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمان را به دقت کاویده و برای بیان سبک تربیتی صادقین(ع)، نظام آموزشی آنان را بهطور خصوصی و عمومی، از طریق روایات، به تصویر کشیده است.
در مرحله سوم، برای نشان دادن میزان اصالت حدیث شیعه به سبک مقولات امامان اشاره کرده و نشان میدهد که از ابتدای امر نگارش حدیث، به راهنمایی امامان(ع)، معیارهای تشخیص صحت و سقم روایات پدید آمد. در این مرحله، با توجه به فضای سیاسی حاکم بر جامعه، به عنصر تقیه در نزد امامان و اصحاب آنان اشاره میکند تا معیارهای فهم حدیث را نیز روشن کند. از سوی دیگر، یکی از مهمترین مشکلات حاملان مواریث اولیه شیعه، یعنی ظهور فتنه غلات را نیز تشریح میکند.
در مرحله چهارم که عنصر شکلگیری فقه و حدیث شیعه است، به بررسی میزان اصالت و ارزش مکتوبات حدیثی میپردازد. معارف با ارائه تصویر پایگاههای حدیثی شیعه، بهویژه در کوفه، بغداد و قم، به به بیان میزان ارتباط، تبادل و اختلاف این حوزهها میپردازد. در این بخش، نقش غلات نیز یادآور شده است. در ادامه برای روشن شدن میزان حساسیت متقدمان در نقل حدیث، به مواظبتهای علمای شیعه در جریان تحمل حدیث و شیوه گزارش سلسله اسناد و دقتهای رجالی آنان و نیز توجه به گزارش سند کامل اشاره میکند. نویسنده برای تکمیل بحث تاریخی خود در این زمینه، به سیر علم رجال و نگارش کتب رجالی پرداخته است.
در بخش پایانی کتاب تاریخ عمومی حدیث، گزارشهای دقیق و مفصلی درباره جوامع متقدم و متأخر حدیثی شیعه به چشم میخورد. مطالعه این بخش از کتاب، به علاقهمندان تحقیق در زمینه حدیث، این امکان را میدهد که شناخت بهتری از منابع مورد نیاز کسب کنند.