علت اصلی این استعفای پرسروصدا، رفتارهای دوگانه رهبری این حزب و مقصر نهایی بحران درون حزب النهضه را بر گردن دبیرکل این حزب راشدالغنوشی انداختند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در ادامه سریال شکستها و پس از استعفای دستهجمعی اسلامگرایان در مراکش، این بار قطار استعفای گروهی به ایستگاه تونس رسید. اخیراً یک صد و سیزده نفر از اعضای حزب اسلامگرای النهضه تونس، از عضویت در این حزب کناره گرفتند و بحرانی پردامنه را پیش روی اسلام سیاسی این کشور قرار دادند.
در این بیانیه که با امضای تعدای از اعضای مستعفی این حزب همراه بود آمده است که علت اصلی این استعفای پرسروصدا، رفتارهای دوگانه رهبری این حزب و مقصر نهایی بحران درون حزب النهضه را بر گردن دبیرکل این حزب راشدالغنوشی انداختند.
در این بیانیه آمده است که گزینههای سیاسی اشتباه از سوی رهبری جنبش النهضه منتج به استعفای شماری از رهبران این جنبش شده است و ما کماکان به دفاع از دموکراسی پایبند هستیم.
ارسال سیگنالهای اخیر، نشانگر بحران شدید در نسخه اسلام سیاسی تونس و مراکش است. این چالش یادآور میشود که اختلافات جزئی درون النهضه وارد سطح جدیدی شده است و به وضوح صدایی ناهنجار از آنان به جهان اسلام مخابره شد.
همچنین این استعفا نشان داد که سطح اختلافات از حد مباحث جزئی فراتر رفته و میزان اختلافات به مسائل کلی و بنیادی و آن هم به سطح کلان رهبری النهضه رسیده است.
احتمالاً منشأ استعفای غافلگیرکننده دستهجمعی اخیر دو عامل ذیل باشد:
یکم: دوگانگی در فرماندهی اسلامگرایان و تشتت آرا در مغز فرماندهی: این گسست جدی که استعفای اخیر آن را به خوبی تقویت کرده است نشانههایی است که در اثر شکستهای اخیر و موشکافی منشأ آنها بهوجود آمده است. شاید نخستین بار باشد که خروجی چنین بالعیان و منسجم علیه الغنوشی صورت گرفته باشد و از این رهیافت عمق اختلافات اسلامگرایان هویدا و نقطه پایانی بر راهبرد اصلاحات درون حزبی را نشان دهد. هرچند درگذشته نیز زمزمههایی علیه غنوشی به گوش میرسید و این واقعه بدونزمینه نبود.
دوم: نزاع گرایشهای درونی شخصیتها جهت تصاحب قدرت، از نتایج طبیعی این اتفاق است که به زودی انشعابات درون اسلامگرایان تونس را ظاهر خواهد کرد. باید اندکی صبر کرد و مترصد نشست تا دید این تاکتیک جدید اسلامگرایان به چه فرجامی برای سرنوشت اسلام سیاسی خواهد رسید.
محتمل است پوستاندازی جدیدی در مسیر اسلام سیاسی در شمال قاره سیاه پدید آید و انشعابات جدیدی از این گسست، پدید آید و زایش گونههای رادیکال و لیبرالتر از این بستر محقق شود. انشعابات رادیکالی که تسامح بیش از حد غنوشی را نشانه گرفته و از طرفی ممکن به خشونت اخوان قطبی نزدیک و از سوی دیگر زایش شاخههای لیبرالی که نزدیکی به غرب را راهبرد خود تصویرخواهند کرد و اخوان تنطیمی و تسامح را وارد سطح جدیدی خواهند کرد. النهایه، شورش علیه اعتدالگرایی غنوشی، خطر افراط اخوانیان قطبی و تفریط اخوانیان تنظیمی را در سپهر اسلامگرایی تونس، تقویت خواهد کرد.