واقعا نمیدانم که در ابتدا چه کسی به این موضوع اذعان کرد که فعالان سبک راک ممکن است شیطانپرست باشند و ایراداتی و برچسبهایی از این قبیل! واقعا آنطور که برخی تصور میکنند نیست و این حرف و حواشیها سندیتی ندارد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، شهاب صادقی (متولد ۱۳۶۲) از هنرمندان جوان عرصه موسیقی در سبک راک است. وی در پانزده سالگی با موسیقی راک آشنا می شود و نواختن گیتار را خودآموز آغاز میکند، در سال ۱۳۸۱ اولین کنسرت خود را در دانشگاه علم و صنعت روی صحنه میبرد. او در بیست و پنج سالگی کنسرت کوچکی را در یکی از سالنهای تهران برگزار میکند اما حس و حال این کنسرت کوچک چنان شوریدگی و شیدایی را در این هنرمند ایجاد کرد که باعث شد پنج سال کشمکش روحی و ذهنی را تجربه کند و در نهایت در سی سالگی به این نتیجه میرسد که به صورت حرفه ای موسیقی راک را دنبال کند.
این هنرمند به واسطه ذهنیت زیبایی شناختی خود گرایش خاصی به موسیقیهای ملودی محور همراه با ترانه در سبک راک پیدا و با توجه به این ذهنیت و سلیقه شخصی، سبک آلترناتیو راک را به عنوان سبک اصلی خود انتخاب میکند.
وی معتقد است: برخی کلیپهای هنجارشکن در مورد موسیقی راک که تولیدکننده و سرمایه گذاران آن را تنها با هدف جذب بیشتر مخاطب ساخته و منتشر میکنند، محصول یک نگاه تجاری است و کمترین سنخیتی با حقیقت ذاتی و اصالت ایدئولوژیک این سبک موسیقی ندارد. شهاب صادقی که برخی کنسرت هایش به دلیل شیوع بیماری کرونا لغو شد، از چگونگی شکلگیری ایده برگزاری کلاسهای رایگان و مجازیاش گفت و درباره وضعیت کلی سبک راک در کشور توضیحاتی داد.
موسیقی راک صدای شیطانپرستان نیست
موسیقی راک برخلاف ذات اصلی خود که به شدت دانش محور و مبتنی بر اصول و قواعد موسیقی است در کشور ما اشتباه معرفی شده. تا جایی که برخی به موزیسین های راک و متال لقب شیطان پرست میدهند و همین تفکر باعث شده این سبکها در کشور ما با چالشهای متعدد و جدی روبرو باشد. علت را چه میدانید؟
به نظر من موسیقی راک طیف گستره ای را در بر میگیرد از یک سافت راک در یک قاره تا بلک متال های بومی کشورهای اسکاندیناوی همه و همه بین مردم با یک نام شناخته میشوند. حال در یک موسیقی با این طیف گستره در جهان در برخی نقاط کلیپهایی عموما تجاری توسط تولیدکنندگان و شرکتها به قصد جذب حداکثری مخاطب مخصوصا طیف نوجوان و زیر بیست سال به عنوان مخاطبان اصلی این شاخه های خاص از برخی صحنه های بدعت گریز و خلاف عرف جامعه استفاده میشود تا روحیه سرکش مخاطب خود را به سمت خود سوق بدهند. نباید فراموش کرد این کلیپها و نمادهای مورد استفاده در آنها صرفا برای جذب حداکثری مخاطب توسط تولید کننده و سرمایه گذار استفاده میشود. این تصاویر و نمادها محصول یک نگاه تجاری است و کمترین سنخیتی با حقیقت ذاتی و اصالت ایدئولوژیک این موسیقی ندارد.
یعنی عرضه بر مبنای تقاضا به قصد سود بیشترمدیریت شده اما در جوامعی مانند کشور ما این روند باعث سوءتفاهماتی در برداشتها شده است؟
بله. البته این اتفاقات فقط روی طیف خاص و کوچکی از این موسیقی افتاده است و قطعا بسیاری هنرمندانی که با گریم ها و چهره های وحشتناک و رفتارهای هنجارشکن در مقابل دوربین ها قرار گرفتهاند در دنیای واقعی احتمالا اگر یک جنازه خونی ببینند دچار تشنج بشوند.
از حاشیه رفتن و قانونشکنی بیزارم
در زمانی که اکثر کنسرتهای راک و موسیقیهای جریان فرعی با محدودیت صدور مجوز روبرو بودند دائم کنسرتهای مجوزدار برگزار کردید. علت این امر چه بود؟ صراحتا میپرسم از رانتهای خاصی استفاده کردید؟
حقیقت امر اینست من جزء هنرمندانی بودم که بیش از دیگران با سختی اخذ مجوز از نهادهای گوناگون روبرو بودم. چون بیش از دیگران کنسرت داشتم بیش از دیگران مراحل اخذ مجوز از نهادهای گوناگون را طی کردم. بسیاری همکاران من برای اخذ مجوز اقدام می کنند و با اولین مخالفت از کنسرت صرف نظر می کنند اما من به خاطر اصرارم برای برگزاری کنسرت بیش از دیگران هم نه شنیدم و هم دست از تلاش بر نداشتم. از طرفی من با تمام اعتقادم پذیرفتم در ایران کشوری با قوانین و عرفهای خاص خودش زندگی میکنم و هرگز سعی نکردم فعالیتی خارج از عرف و قوانین جامعه و بدون کسب مجوز انجام بدهم. شاید همین امر باعث شد کمتر در حاشیه قرار بگیرم. چون از حاشیه ها و قانون شکنی ها بیزارم.
آیا هنوز هم مراحل اخذ مجوز از دفتر موسیقی و سایر نهادها همان اندازه سخت است؟
خوشبختانه خیر. در روند اخذ مجوز به گواهی آمارهای منتشره از سوی روابط عمومی معاونت امور هنری وزارت ارشاد چند سالی است شاهد بازتر شدن فضا هستیم و شرایط اخذ مجوز در دولت فعلی بسیار تسهیل شده است.
کرونا و چالشهای ذهنی یک هنرمند
در شرایط فعلی که کشور با شیوع ویروس کرونا درگیر است شاید در کوتاه مدت به این نتیجه برسیم که شرط بقای صنعت موسیقی و عبور از بحرانهای اقتصادی برگزاری کنسرتهای آنلاین باشد؟ آیا بهعنوان یک هنرمند با برگزاری کنسرتهای آنلاین موافق هستید؟
هیچ لذتی برای یک هنرمند بالاتر از اجرا مقابل هوادرانش نیست و همه عشق و انگیزه موسیقیدانها به همان یک ساعت چشم در چشم مخاطب شدن و اجرای زنده است. این لذت در کنسرتهای آنلاین وجود ندارد. من به شخصه به خاطر سنگینی و خشکی، فضای اجرا مقابل صندلیهای خالی را دوست ندارم. اما اگر نهادهای مربوطه برای برگزاری اجرای آنلاین من همکاری کنند بخاطر ترغیب هوادارانم به در خانه ماندن و قطع زنجیره انتقال کرونا و حفظ سلامتی هموطنانم حتی برای دو ساعت و ایجاد شعف در مخاطبان خانهنشینم حاضرم کنسرت آنلاین برگزار کنم. اما باز هم میگویم تمام لذت کار برای یک هنرمند در اجرای زنده در مقابل مخاطب خلاصه میشوند.
پدر شما خلبان نظامی بود و طبیعتا نحوه تربیت شما بسیار بر پایه مقررات و نظم سختیگرانه استوار بوده، ایا انتخاب موسیقی راک که نوعی از موسیقی اعتراضی است به نوعی بخاطر اعتراض ما به این مقررات سختگیرانه بوده؟
من به شخصه هرگز موسیقی راک را با دیده اعتراضی نه شنیده ام و نه انتخاب کرده ام. آنچه در موسیقی راک همیشه جذاب بوده و هست هیجان و ریتم های تند جاری در این موسیقی است. من شخصا فرد ارامی هستم پس گوش دادن به نوعی از موسیقی که قادر باشد هیجانات و احساسات درونی مرا برانگیخته و حتی تخلیه کند بسیار لذت بخش بوده، هست و خواهد بود.
درست است که خانواده من به شدت مقرراتی بوده اما والدین من هرگز فرهنگ را فدای مقررات سخت نکردند. یعنی وقتی دیدند من به قول معروف بچه درسخون سر بزیر اوقات فراغت خود را به جای اینکه در خارج ازخانه سپری کنم در خانه مشغول موسیقی هستم به جای مخالفت اتفاقا کاملا مرا حمایت کردند.
ملودیمحور بودن موسیقی را دوست دارم
اصولا چه شد که سبک آلترناتیو راک را بعنوان سبک اصلی خود انتخاب کردید؟
من بین تمام زیرشاخه های موسیقی راک بیشتر به موسیقی هایی علاقمندم که ملودی محور باشند. در بسیاری از این زیر شاخه ها تمرکز اصلی روی ریتم های قوی باس و درامز است اما من تمایل داشتم نوعی از موسیقی راک را اجرا کنم که ملودی محور باشد و بتوان روی آن شعر و ترانه فارسی گذاشت و سبک آلترنایو راک این امکان را به من میداد.
هویت و شاکله موسیقی های زیرمجموعه راک روی ریتم مخصوصا گروههای درامز و باس لاینها استوار است. چگونه شما به سبک خود که از ریتم فاصله گرفته و روی ملودی متمرکز شده آلترناتیو راک میگویید؟ از طرفی در این نوع موسیقی که اساسا بر مبنای ادبیات سه هجایی ظرفیت پذیرش کلام را دارد چگونه موفق شدید از ادبیات دو هجایی پارسی استفاده کنید؟
در ابتدا باید خوشحالی خود را از بابت این گفتوگوی کارشناسانه اعلام کنم. متاسفانه بسیاری گفت و گوها در این زمینه به این سمت کشیده شده که چرا راک فارسی خوب نداریم اما کمتر شاهد بودیم که این مساله دقیق بررسی شود. اما در پاسخ به سوال شما ابتدا باید جمله قبلی خود را کمی اصلاح و تلطیف کنم. من در موسیقی خودم ریتم را حذف نکردم بلکه کمی از حضور قدرتمند آن کاسته ام یا به عبارتی آن را قدری نسبت به سلیقه قبلی خودم تلطیف کرده ام. اما نه به این معنی که کلا ملودی را جایگزین ریتم کرده باشم.
راهکار شما در آهنگسازی برای عبور از مانع یک هجا کمتر در ادبیات فارسی چیست؟
در گذشته ما در ابتدا قطعه را بیکلام میساختیم درست مثل روشی که اکثر هنرمندان این سبک در غرب انجام میدهند. یعنی در ابتدا یک قطعه کاملا موزیک محور ساخته و روی این قطعه ترانه با توالی واژگانی مناسب چیده میشد.
به اعتقاد شما موسیقی راک طی دو دهه اخیر چه روندی را پیموده و نظر مسئولان نسبت به این سبک تا چه حد تغییر کرده و آیا هنوز جبهه منفی نسبت به آن وجود دارد؟
نمیدانم این جبهه منفی که میگویید و واقعا هم وجود دارد از کجا و چگونه رقم خورده و شکل گرفته است. واقعا نمیدانم که در ابتدا چه کسی به این موضوع اذعان کرد که فعالان سبک راک ممکن است شیطانپرست باشند و ایراداتی و برچسبهایی از این قبیل! واقعا آنطور که برخی تصور میکنند نیست و این حرف و حواشیها سندیتی ندارد.
تصور عوام این است که فعالان سبک راک با دارو و دراگ و ماریجوانا و مواد مخدر سرو کار دارند. از طرفی سبک راک به خودی خود گونهای نمادین است و شاید آن نمادها ذهن عوام و مسئولان را به سمت مسائلی چون شیطانپرستی برده و تفکر آنها را دچار اشکال کرده است.
شاید موسیقی پاپ نیز زیرشاخههای داشته باشد که مورد تایید مسئولان نیستند. آیا در این صورت باید موسیقی پاپ را ممنوع کنیم؟ به هرحال موسیقی راک سبکی بسیار متنوع است و طیف گستردهای از زیر شاخهها را دربرمیگیرد. در این میان برخی از بخشها بدون نقص و حاشیه هستند و برخی دیگر دارای حاشیههای بسیارند. بنابراین اینکه ما کل موزیسینهای راک را در یک دسته قرار دهیم و همه آنها را با یک معیار بسنجیم غلط است. به طور مثال این درست نیست که همه فعالان راک را شیطانپرست بدانیم و اینگونه تصور کنیم که همه بخشهای مربوط به این سبک دارای نماد هستند. بر همین اساس اگر قرار باشد نسبت به نگرش و عملکرد مسئولان انتقادی را مطرح کنیم باید از آنها بخواهیم نسبت به سبک راک اطلاعات خود را بالا ببرند و زیر شاخههایش را رصد کنند تا آنها را بشناسند و دریابند. در این صورت آنها میتوانند با نگرش درست زیرشاخههایی که مورد نظر و تاییدشان نیست را ممنوع کنند، نه اینکه کل موسیقی راک را نادیده بگیرند.
راک یکی از سبکهای موثر دنیاست. بر همین اساس، میتوانم به جرات بگویم میزان تاثیری که موزیسینهای راک دارند را فعالان ژانرهای دیگر ندارند. اما متاسفانه حواشیها و نظرات منفی از نقطهای آغاز شدند و دهان به دهان عمومیت پیدا کردند و در ادامه به گوش مسئولان رسیدند و این روال تا به امروز ادامه داشته است. با همه اینها در این لحظه که با شما حرف میزنم، میتوانم بگویم امروز نسبت به گذشته درهای بیشتری به روی سبک راک و فعالان این عرصه باز شده است. این فرهنگسازی به مرور صورت گرفته و حال میتوان گفت امروزه مسئولان نسبت به راک نگاه بهتری دارند. حال برای مسئولان نسبتا روشن شده که سبک راک آن چیزی نیست که تصور میکردهاند. آنها به نوعی متوجه شدهاند که راک میتواند در ایران به سبکی رسمی تبدیل شود. قاعدتا برای جا افتادن بهتر این فرهنگ و تغییر نگاه عموم مردم و مسئولان نسبت به راک هم زمان بیشتری لازم است.
با این تفاسیر نسبت به آینده راک در ایران نظر مثبتی دارید؟
بله نسبت به این موضوع بسیار خوشبینم و تصورم این است که در آینده نزدیک موسیقی راک نیز مانند سبک پاپ عمومیت پیدا میکند و هنرمندان این عرصه فعالیتهای راحتتر و گستردهتری خواهند داشت.
از دهه هفتاد تاکنون گروههای بسیاری در زمینه موسیقی راک تشکیل شده اما اغلب آنها پس از مدت کوتاهی دوام نیاوردند. چرا تاکنون در تشکیل گروههای راک موفق نبودهایم؟
دلیل عمده این وضعیت عدم کسب درآمد فعالان سبک راک است. زمانی که شما نتوانی از شغل و حرفهات درآمد کسب کنی نتیجه همین خواهد شد، حتی اگر پای عشق و علاقه بسیار در میان باشد. شما باتوجه به جوان بودن و انرژی و انگیزه داشتن درنهایت یک روز دو روز یا چند ماه و چند سال به فعالیتت ادامه میدهی. اگر حرفهتان موسیقی باشد، باید به کسب درآمد منتهی شود و در غیر این صورت ادامه روند فعالیت آسان نیست و در نقطهای متوقف خواهد شد. یعنی موسیقی برایتان به کاری فوق برنامه تبدیل میشود. متاسفانه در حال حاضر موسیقی برای عمده موزیسینها و گروهها کاری فوق برنامه است و آنها در خانه برای خودشان ساز میزنند. از سال ۱۳۸۰ به این طرف موزیسینهایی را میشناسم که موسیقی را رها کردهاند. به نظرم اگر تشکلی وجود داشت و اگر سیستم به سمت و سویی میرفت که اهالی موسیقی راک به واسطه آن کسب درآمد میکردند، وضعیت به این شکل نبود و بندها و گروهها به فعالیت خود ادامه میدادند. متاسفانه مسئولان ما چنین مشکلاتی را نمیبینند و به این موضوع توجه ندارند که جوانهای ما افرادی هستند که موسیقی برایشان شغل است نه تفریح و سرگرمی. زمانی که مسئولان فرد یا افراد یا گروههایی را ممنوعالکنسرت میکنند یعنی شغلشان را از آنها میگیرند، درحالیکه آن فرد یا افراد کاری جز موسیقی بلد نیستند.
در مدتی که آموزش مجازی و رایگان را پیش گرفتهاید، بازخوردها چگونه بوده است؟
برگزاری کلاسهای آموزشی برایم انرژیهای مثبت بسیاری داشته و واقعا باورم نمیشد که تا این حد مورد استقبال علاقمندان قرار گیرد. از زمان برگزاری کلاسها تاکنون پیامهای بسیار زیادی از هنرجویان دریافت کردهام. آنها اجراهایشان را برایم ارسال میکنند و از تغییرات مثبتی میگویند که با وجود کلاسها در نوازندگیشان ایجاد شده است. خودم نیز متوجه تغییرات بسیار گستردهای در نحوه نوازندگی هنرجویان شدهام و بابت این اتفاق بسیار خوشحالم. کلاسهای آموزشیام از طرفی باعث شده در روند تدریس به دستاوردهایی برسم، اینکه آنچه در یادگیری بهتر هنرجویان موثرتر است چیست و چگونه میتوانم در آموزش آنها مفیدتر باشم.
آیا اثر تازهای هم در دست دارید؟
چند اثر در حال تولید داریم که اتفاقا یکی از آنها با نام «جنگ نامریی» در خصوص کروناست و توسط آن از کادر درمان کشور تقدیر میکنیم. ما هم از همه مردم میخواهیم که در خانه بمانند و اصول بهداشتی را رعایت کنند.