مهدی فرمانیان گفت: بنده در دلم چیزی مثل اتحادیه اروپا برای جهان اسلام است و ای کاش می شد مرزهای جهان اسلام را برداشت و با یک پاسپورت به کل جهان اسلام سفر کرد
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، نشست مجازی «اسلام محوری، گمشده جهان اسلام» از سوی پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی برگزار شد. حجت الاسلام و المسلمین مهدی فرمانیان و دکتر مصطفی ذوالفقارطلب به عنوان سخنرانان در این نشست حضور داشتند.
حجت الاسلام و المسلمین مهدی فرمانیان در این نشست گفت: معتقد هستم که مشکل وحدت اسلامی چند چیز است. یکی سیاستمداران هستند که بر طبل تفرقه در جهان اسلام می کوبند و هزینه افراطیون را پرداخت می کنند. دوم علمایی هستند که کاری به اسلام ستیزی ندارند و به نظر می رسد از فضای امروز فاصله زیادی دارند. سوء استفاده استعمار جهانی از این امور باعث می شود که شاهد این مشکلات در جهان اسلام باشیم.
عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب تأکید کرد: دعا می کنیم سیاسیون بیشتر از اینکه هزینه تفرقه را پرداخت کنند، هزینه وحدت را بپردازند. بنده در دلم چیزی مثل اتحادیه اروپا برای جهان اسلام است و ای کاش می شد مرزهای جهان اسلام را برداشت و با یک پاسپورت به کل جهان اسلام سفر کرد و با پول واحدی مراوده کنیم؛ در عین حال که کشورهای مستقلی هستند.
در ادامه نیز مصطفی ذوالفقارطلب صحبت های خود را اینگونه آغاز کرد: اصالت اسلام ناظر بر اولویت دین بر مذهب است. به این معنا که مراد تأکید بر مشترکات و اصول کلی دین به هدف همگرایی و انسجام است. صرف نظر از تفاوت معنایی بین تقریب و وحدت اسلامی، وحدت اسلامی یک واژه فرهنگی و عبادی ناظر بر همگرایی در سطح مسائل اسلامی ولی تقریب مذاهب در زمینه مسائل علمی و پیش زمینه ای برای وحدت اسلامی است.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران افزود: وقتی که من به عنوان یک اهل سنت به مسائل اسلامی می نگرم باید با رویکرد جهان شمولی و امت محوری نگاه کنم. اگر هرکس بر اساس ارزش های مذهبی خاص خود به دنیای اسلام پا نهد، بر اساس عینک تنگ مذهبی خود عمل می کند. آنجا است که اگر یک شخص شیعه مذهب وارد یک منطقه غیر مذهب خود شود و بر اساس داده های مذهبی خود با او عمل کنند، تزاحم ایجاد می شود.
وی تصریح کرد: پیشنیه هایی در این مورد می توانیم بیابیم که نزدیک ترین آنها می تواند نظریه «اسلام بلامذاهب» است که علمای بزرگ جهان اسلام از جمله شیخ محمود شلتوک بر این کتاب مقدمه نوشته اند. اما تفاوت آن با نظریه اصالت اسلام این است که به معنای کنار گذاشتن مذهب است و به همین دلیل مورد استقبال مسلمانان قرار نگرفت. مذاهب برنامه های عملی دین هستند. در حقیقت صرف نظر از مکاتب فکری تندی که وجود داشته، مذاهب فقهی و حتی کلامی یک ثروت عظیم فقهی هستند که در اعتلای فرهنگ و تمدن اسلامی در بستر تاریخ سهیم بوده و حذف آنها در میدان عمل قابل تصور نیست.
ذوالفقارطلب ادامه داد: در نظریه اسلام محوری یک شخص مسلمان با نگرش بلند و وسیعی که دارد، مذهب خودش را دارد اما در تعامل با مذاهب دیگر خصایص مذهبی خودش را دخیل نمی کند و با دید وسیعی به مذاهب نگاه می کند و مذاهب را اعضای یک خانواده می داند. بر این اساس است که نظریه امت محوری می تواند بر همه عملکردهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی اثرگذار باشد. وقتی انسان اسلام محور باشد دیگر مطالبه گر مسائل اختلاف انگیز نخواهد بود. اینجا است که یک بحران از بحران های امت اسلامی با این نگرش قابل حل است.
وی اظهار داشت: مسائل اقتصادی و اجتماعی منحصر به یک فرد نیست. وقتی انسان در یک سرزمین زندگی می کند و مذاهب مختلفی در آن زندگی می کنند، این سیاست متعلق به همه است و نمی تواند بگوید مختص گروه من است و هیچ شخص یا گروهی نمی تواند «امت» را مصادره کند. چون این سرزمین مانند پدری است متعلق به همه خانواده است.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران تأکید کرد: متأسفانه در دنیای کنونی رابطه بین مسلمانان و مسیحیان بیشتر از بین خود مسلمانان است؛ این یک درد است. این بحران به جایی رسیده که اول انسجام و همگرایی بین خود مسلمانان باشد، اتحاد بین برخی کشورهای مسلمان با غیر مسلمانان است. مسلمانان در حقیقت اعضای یک پیکر هستند. دارالاسلام مرز جغرافیایی نمی شناسد بلکه سرزمینی به عنوان «امت واحده» است. در اسناد بالادستی نظام جمهوری اسلامی از جمله اصل یازده قانون اساسی به «اسلام محوری» اشاره دارد.