شیخ هاشم کوناتی، استاد علوم قرآن و حدیث اهلسنت جامعهالمصطفی گفت معتقد است؛ غرب زمینه تقابل میان شیعه و سنی را بهوجود میآورد. تفرقهها از نقاط بیرونی و غربی است و در داخل از دوستان ناخرد که خود را مسلمان میدانند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، شیخ هاشم کوناتی از ساحل عاج، دکترای علوم قرآن و حدیث و از اساتید فقه اهل سنت در مجموعه جامعهالمصطفی در استان گلستان است. او در گفتوگویی به بهانه میلاد پیامبر اسلام و هفته وحدت به پرسشهای ما، درباره اهمیت وحدت میان شیعه و سنی پاسخ داد؛ متن این گفتوگو از نظر میگذرد:
به نظر شما چرا مسلمانان جهان نمیتوانند با هم در برابر دشمنانشان متحد و یکدل شوند؟
فلاسفه میگویند «الوقوع دلیل امکان»، یعنی چیزی که قبلاً اتفاق افتاده، برای بار دوم در آن شک نمیتوان کرد، منتها باید شرایط را لحاظ کرد. مسلمانان قبلاً با هم بودند؛ مثلاً در زمان خلیفه اول، مردم و اهل بیت با اینکه اختلافاتی بر سر خلافت داشتند، علیه دشمنانشان با یکدیگر یکدل و یکصدا بودند. در زمان خلیفه دوم نیز، حضرت علی(ع) جزء مشورتکنندگان این نهاد و حلقه مشورتی خلیفه به شمار میرفت و نظراتی دادهاند که چگونه بروند در برابر رومیها بجنگند و در برابر فارسها چگونه بجنگند. در عین اینکه اختلافات سیاسی وجود داشته، اما با یکدیگر یکدل بودهاند. ما نیز میتوانیم با وجود اختلافات مذهبی، با هم یکدل باشیم.
گاهی اختلافات مذهبی بین صحابه بوده، برخی معتقدند پا در وضو باید شسته باشد، مثل خلیفه سوم؛ بعضی دیگر هم معتقد هستند باید مسح شود. با این حال، با هم متحد بودند و در برابر دشمن اتحاد داشتند. در عین حال، اگر مصلحت اعم را در نظر گرفتیم، مصلحت خاص را کنار میگذاریم و باید یکدل باشیم و علیه دشمن واحد بجنگیم. چیزی که موجب میشود ما مسلمانان نمیتوانیم یکصدا علیه دشمنان متحد شویم، این است که مصلحت خاص خود را نگاه میکنیم، اگر مصلحت عام را در نظر بگیریم، علیه دشمن یکصدا میشویم.
به نظر شما تفرقهافکنیها بین مسلمانان بیشتر از جانب چه جریانات یا کسانی است؟
گروهی از دشمنان خارجی و عدهای از دوستان نادان هستند که این تفرقهها را پیش میآورند. دشمنان خارجی همیشه تلاش دارند مسلمانان متحد نشوند؛ چون اگر متحد شوند، قدرت میگیرند. به قولی، تفرقه بیندازید و بر اینها سروری کنید. در واقع، میخواهند با تفرقهافکنی، سروری کنند.
نوع دیگر تفرقهافکنی از جانب دوستان نادان رقم میخورد؛ افرادی که فکر میکنند دیگران باطل هستند و حق با اینهاست. نه تنها این فکر را دارند، بلکه تلاش میکنند افکار خود را تحمیل کنند. در حالیکه شما یک فکر و من یک فکر دارم. تا این جا مشکلی نیست، به شرط اینکه به هم تحمیل نکنیم، همدیگر را کافر و گمراه ندانیم و نگوییم بقیه باطل هستند. اگر این طرز فکر در میان علما وجود داشته باشد، مسلمانان نمیتوانند به وحدت برسند.
تفرقهها از نقاط بیرونی و غربی است و در داخل از دوستان ناخرد که خود را مسلمان میدانند. یک سری موانع از بیرون و یک سری درونی است. موانع بیرونی، دخالت بیگانه است که افراد را علیه یکدیگر تحریک میکنند و اقسام آن زیاد است. مثلا میگویند اگر اقتصاد دست شیعه باشد، اهلسنت از گرسنگی میمیرند. بیگانگان اینگونه تحریک دینی، سیاسی و اقتصادی میکنند. این یک نوع تحریک است و نوع دیگر، ایجاد جنبشهای تندرو در میان مردم است؛ مانند سلفیها و داعش و جبهه النصره و القاعده در میان مسلمانان تا اینها به جان دیگران بیفتند. بیگانگان نیز زمینه را درونی مساعد دیده و بر موج سوار میشوند و این کارها را انجام میدهند. نتیجه این مسائل باطل دانستن یکدیگر است و سنی و شیعه یکدیگر را باطل میدانند. غرب اینها را میفهمد و زمینه را برای سوار شدن مغتنم میشمارد. این موجب دوری از یکدیگر است. اینکه مسجد و دانشگاه شیعه و سنی را جدا کنند، یا حتی با هم ازدواج نکنند، اینها راههای دوری از یکدیگر است. زمینهای است که بر آن سوار میشوند و تفرقه ایجاد میکنند.
با اینکه پیامبر(ص)، کتاب و قبله مسلمانان یکی است، باز میبینیم که مسلمانان برخی مواقع در مقابل هم میایستند. چه چیزی باعث این تقابل شده است؟
از پیشینیان و گذشته باید یاد بگیریم و از همدیگر دوری نجوئیم. شیعه با اهلسنت همکاری نمیکند و سنی با شیعه همکاری ندارد؛ مثلاً میشود یک دانشگاه شیعه و سنی، یک ورزشگاه و حتی معادلات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و این قبیل همکاریها وجود داشته باشد و اگر چنین شود دیگر تقابل پیش نمیآید. وقتی با هم همکاری نداریم، یکدیگر را رقیب یا دشمن میدانیم، تقابل پیش میآید.
در انگلستان شبکهای ماهوارهای فعال است که فردی به نام «یاسر حبیب» به عنوان شیعه و معمم، به اهلسنت و بزرگان توهین میکند. اهل سنت نمیتواند تحمل کند و در همان انگلستان، ملازاده به شیعیان و مذهب شیعه توهین میکند. انگلستان زمینه را فراهم میکند برای فحشدادن به شیعه و سنی، این کار غرب است. وقتی تقابل بین شیعه و سنی پیش میآید، شیعیان میخواهند جواب اهل سنت را بدهند و سنیها میخواهند پاسخ شیعیان را و تقابل ایجاد میشود. وقتی بین نهاد شیعه و سنی همدلی نیست، تقابل پیش میآید. وقتی غرب این کارها را میکند و میخواهیم جواب بدهیم، تقابل پیش میآید.
رابطه شما با اساتید و علمای شیعه چطور است؟
رابطه من بسیار خوب است. در بدو ورودم به ایران وارد شهر قم شدم و از محضر علمای تراز اول شیعه مانند؛ آیتالله معرفت و آیتالله باقر ایروانی بهره بردهام. توفیق بهرهمندی از کرسی درس اساتید شیعه و سنی را داشتهام، لذا ارتباط خوبی با آنها دارم و دوستان متعددی از شیعیان دارم. معتقدم باید با همدیگر زندگی کنیم و با هم باشیم تا دشمنی دشمن را خنثی کنیم.
وضعیت اهل سنت را در ایران چطور میبینید؟
قدیمها بد میدیدم و زمانیکه در تعطیلات به کشورم بازمیگشتم میدیدم مردم نسبت به ایران خیلی حساسند؛ چون پوشش خبری کشور ما از طرف غرب؛ فرانسه و انگلستان است. وقتی پوشش خبری دست دشمنان اسلام باشد، طبیعی است که همیشه در مورد ایران بد بگویند؛ لذا جهان اهل سنت، ایرانیان را دشمن اسلام میدیدند، اما با سیاستهایی که رهبری پیاده کرد، این دیدگاه در بین اهل سنت دارد تغییر میکند؛ مثلاً یمن و سوریه را کمک میکنند. یمن اکثراً اهلسنت هستند. حماس همه اهل سنت هستند. اوایلی که آمدیم، میگفتند برخورد ایرانیان با اهلسنت داخلی خوب نیست، ولی شواهد نشان میدهد این برداشتها درست نیست، در ارتباط با اهل سنت داخلی میبینم این طور نیست و همان شهریه که به شیعه میدهند، به اهل سنت میدهند و بیمهشان یکی است. رهبری هم همان میزان شهریه میدهد. این سیاستها و نحوه برخورد و یکسان گرفتن علما بسیار خوب است و تنشها پایین میآید. امروز جوسازی که در کشورهای عربی علیه ایران بود، یعنی ایرانهراسی و شیعههراسی، به برکت سیاستهایی که جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفته در حال تغییر است.
پیامبر اسلام، پیامبر رحمت و مهربانی است. چه کنیم تا این مهربانی در همه پیروان او برجسته و ترویج شود؟
ابتدا باید از بزرگان شروع شود، بزرگان اسوه هستند. بزرگان علمی و دینی باید این مهربانی را از خودشان نشان دهند. وقتی شیعیان به مناطق محروم اهل سنت بروند و کمک کنند، این طوری مهر نشان دادن، مهربانی پیامبر را در جامعه ترویج میکند. دانشگاههای اهل سنت به شیعیان بورسیه بدهند و برعکس اهل تشیع به تسنن بدهند. همانگونه که دین اسلام این مهر و محبت را نشان میدهد، بزرگان دینی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی این مهر و عمل را نشان دهند و به تبع آن، این مهم در شبکههای اجتماعی، تلویزیون و رادیو بسط و گسترش مییابد، بعد خواهیم دید مهر و محبت پیامبر(ص) همه جا را میگیرد.