کتاب «محمد» نوشتۀ خانم کارن آرمسترانگ Karen Armstrong پر فروش ترین کتاب سال آمریکا پس از حادثه یازده سپتامبر است. انگیزه او از نوشتن این کتاب، دفاع از اسلام و روشن کردن ذهن مسیحیان غربی نسبت به چهره نورانی پیامبر خدا (ص) است که پس از انتتشار آیات شیطانی سلمان رشدی در غرب دچار ابهام شده بود. خانم آرمسترانگ به خاطر نوشتن این کتاب در سال ۱۹۹۹مفتخر به در یافت جایزه رسانه شورای امور عمومی مسلمانان گردید.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، کتاب «محمد» نوشتۀ خانم کارن آرمسترانگ Karen Armstrong با ترجمه کیانوش حشمتی، پر فروش ترین کتاب سال آمریکا پس از حادثه یازده سپتامبر است که چاپ اول آن در سال ۱۳۸۳در تهران در انتشارات حکمت به چاپ رسیده است.
خانم کارن آرمسترانگ یکی از صاحب نظران دین در جهان غرب است. وی به مدت هفت سال راهبه ای کاتولیک بوده سپس در ۱۹۶۹در دانشگاه های آکسفورد لندن ادبیات کلاسیک و مدرن خوانده است. وی چندین برنامه تلویزیونی نیز درباره پولس رسول و تاریخ کلیسا تهیه کرده است. او سپس به نوشتن کتاب هایی در زمینه اندیشه دینی روی آورد در حالی که جهان نگری او بر آمده از بینش دینی مسیحی و خرد باوری غربی است.
وی همواره کوشیده است به عنوان یک پژوهشگر به دین ها بنگرد. به سخن دیگر تلاش آرمسترانگ این بوده تا بنیاد مشترک دین های سامی را بیابد و از میان آنان پلی بزند. این بنیاد مشترک از دید او پیام مهر و محبت این دین هاست. تا لیفات وی از جمله کتاب های پر فروش و نام آورجهان است. این آثار عبارتند از:
«ازمیان معبر باریک» که زندگینامه خود نویسنده است؛
«تاریخچه ای از خدا»؛ این کتاب به بیش از سی زبان ترجمه شده است.
«اسلام تاریخی کوتاه»؛ «کتاب بودا»؛ «در جستجوی خدا : بنیاد گرایی در آیین یهود»؛ «مسیحیت و اسلام»؛ «تاریخ اورشلیم: یک شهر ، سه دین»؛ «خدا شناسی از ابراهیم تا کنون» و «عارفان انگلیسی قرن چهاردهم»
اما انگیزه او از نوشتن این کتاب، دفاع از اسلام و روشن کردن ذهن مسیحیان غربی نسبت به چهره نورانی پیامبر خدا (ص) است که پس از انتتشار آیات شیطانی سلمان رشدی در غرب دچار ابهام شده بود. خانم آرمسترانگ به خاطر نوشتن این کتاب در سال ۱۹۹۹مفتخر به در یافت جایزه رسانه شورای امور عمومی مسلمانان گردید.
کتاب حاضر در ۳۷۷ صفحه و ده فصل تنظیم شده است، پاورقی ها و ارجاعات هر فصل در پایان کتاب با عنوان یادداشتهاست . در ابتدای کتاب نیز دو مقدمه از نویسنده و مترجم کتاب آمده است.
مترجم، کتاب را در سال ۱۳۸۲(۲۰۰۴م) ترجمه کرده و هدفش نیز دغدغه هایی بوده که پس از انتشار آیات شیطانی و خلا ء موجود برای معرفی چهره واقعی پیامبر (ص) در غرب و خصوصا به زبان انگلیسی برای وی وجود داشته است؛ (خلائی که امروزه نیز همچنان باقی است). کتاب حاضر نوشته یک غیرمسلمان است که درباره پیامبر (ص) و پس از حادثه سلمان رشدی نوشته شده است.پس از ترجمه، مشاوره این کتاب و مطابقت آن با متون اسلامی بر عهده حجه الاسلام شیخ عبدالله حقیقت بوده که در مواردی به نقد مطالب نویسنده در زیرنویس ها پرداخته است.
نویسنده، کتاب را در سال ۱۹۹۰ نوشته و این مقدمه در چاپ اکتبر ۲۰۰۱ نوشته شده است. در پی انتشار کتاب آیات شیطانی و فتوای امام خمینی (ره) سازمان های غربی سعی کردند چهره غیر واقعی و وحشتناکی از اسلام برای مردم جهان ارائه دهند. از نظر آنان اسلام ذاتا دینی مدارا ناپذیر و متعصب بوده و حساسیت مسلمانان درباره سیمای پیامبرشان در کتاب سلمان رشدی نیز امری بی مورد و غیر منطقی است.
وی هدف خود را از نوشتن کتاب چنین بیان می کند: “من این کتاب را به این خاطر نوشتم که در واقع افسوس می خورم که سیمای محمد برای مردم غرب فقط تصویری باشد که رشدی ارائه می دهد… من محمد را یکی از نوادر تاریخ بشریت یافته بودم.”
وی معتقد است بعد از ده سال از جریان سلمان رشدی، در حالی که اسلام ستیزی مردم غرب رو به سردی گذاشته، ناگهان با حادثه یازده سپتامبر۲۰۰۱ دوباره دنیا دربهت فرو رفت. این حادثه مجددا تمامی دنیا را متوجه اسلام ومسلمانان کرد. حادثه ای که سند تعصبی بودن اسلام بود و بد بینی غربی ها را نسبت به دین محمد و این که اسلام دین ترور، قتل و وحشت است را برانگیخت.
آرمسترانگ، مقدمه این کتاب را یک ماه بعد از یازده سپتامبر نوشته است. در این دوره بیشتر منتقدین اسلام به آیاتی از قرآن اتکا می کنند که در آنها به جنگ و انتقام گیری توجه شده و می تواند به راحتی روحیه افراطی گری را در خواننده خود تقویت کند. این در حالی است که چنین عبا راتی در کتاب های مسیح و موسی نیز یافت می شود؛ آنچه دستمایه یهودیان افراطی برای بیرون راندن فلسطینیان شده است . در حالی که استفاده از این آیات و حمل آنان بر این معانی کاری غیر اصولی است.
آرمسترانگ به این مطلب نیز اذعان دارد که : اگر چه مسیح همیشه چهره ای صلح طلب معرفی شده است اما در انجیل نیز آیه های بسیاری هستند که به تهاجم و نبرد تشویق می کند. زمانی که مسیحیان صربستان، هشت هزار مسلمان بوسنیایی را قتل عام کردند هیچ کس به این آیات استناد ننمود. علت این امر را می توان در شناخت جهانیان نسبت به مسیحیت دانست، اما اطلاعات مردم در غرب آنچنان نسبت به اسلام کم است که به هیچ وجه نمی توانند در داوری های خود نظری منطقی و صحیح ابراز نمایند.
این نکته که نویسنده به آن اشاره کرده است دامنگیر خود نویسنده نیز شده است. عدم آگاهی کافی وی از اسلام منجر به اشتباهاتی شده است که در جای جای کتاب دیده می شود؛ البته اگر با دیدگاه خوش بینانه به موضوع نگاه کنیم.
افکار بن لادن و اردوگاه های جهاد او و قتل عام های وحشیانه در ترسیم این چهره نادرست از پیامبر (ص) بسیار موثر بوده است. نویسنده معتقد است: بسیار بعید به نظر می رسد که محمد (ص) نظر خوش بینانه ای در مورد این قتل عام های وحشیانه داشته باشد.
محمد (ص) مرد جهاد بود، ولی یک صلح طلب واقعی هم بود. زیرا جان و اعتقاد و پیروی نزدیک ترین یاران خود را در جریان صلح با مکه به گرو گذاشت. این معنا را در سوره فتح به خوبی می توان دریافت که فتح مکه را بدون خونریزی، پیروزی بزرگ می نامد. برای شناخت بیشتر غرب نسبت به اسلام نویسنده معتقد است:
ما نیز بعد از ۱۱ سپتامبر باید به باورهای اصولی جدیدی برسیم. تمامی طول زندگی پیامبر نشان می دهد که ما در مرحله اول بایستی خودخواهی، نفرت و نادیده گرفتن عقاید دیگران را از خود دور کنیم. آنچه در غرب نسبت به اسلام وجود دارد، تعصب، خودبرتر بینی و نادیده گرفتن اصول آن است. اما اکنون باید بدانیم که دیگر نمی توانیم با این تعصب به راه خود ادامه دهیم.
ویلفرد کانتول اسمیت می گوید: اگر غرب بخواهد در قرن ۲۰ با سایر مسلمانان کره خاکی همسان عمل نماید، باید عقاید، احساسات و روش های زندگی آنان را بهتر بشناسد و با آنها هماهنگ گردد.
بعد از این مقدمات متن کتاب در ده فصل ارائه شده است:
فصل اول با نام محمد دشمن
در این فصل به تاریخ برخورد مسلمانان با غرب در دوران اوج تمدن اسلامی و جنگ های صلیبی و چگونگی شناخت غربیان نسبت به اسلام در این دوران اشاره شده است. برخورد مسلمانان با غرب به نژداپرستی ضد سامی تبدیل شد که به صورت یک بیماری در میان اروپاییان شکل گرفت.
این تقابل در افسانه های ادبیات غرب با برخورد کلیسائیان با مسلمانان متجلی می شد. تا اواسط قرن دوازدهم که تصویر روشن تری از اسلام ارائه می شود ولی همچنان مسیحیت در اوج اسلام ستیزی به سر می برد. در این دوران ترجمه قرآن به زبان لاتین انجام گرفت که این کار با استقبال کمی مواجه شد.
در اوایل قرن سیزدهم یک قدیس مسیحی سعی نمود با بحث و تبادل اندیشه و نه از راه زور راهی به درون دنیای اسلام باز کند.
مناظره سه روزه فرانسیس آسیسی با سلطان عثمانی نمونه ای از این تلاش ها است. اما همچنان درگیری ها ادامه داشت تا مرحله ای که روش مظلوم نمایی و به قول خودشان شهادت طلبی را انتخاب کردند. حتی زمانی که می خواستند تبلیغ کنند کار به خشونت و توهین می کشید. در این راه تصور غرب از اسلام همچنان یکسویه و توام با تعصب بود و غربیان اگر چه نظر مثبتی نسبت به عقاید اسلامی دارند، ولی به خود اجازه بحث و تبادل نظر با مسلمانان واقعی را نمی دادند کتاب های زیادی در این دوران انتشار یافت.
در قرن ۱۸ مردم اروپا در پی درک منطقی تری از اسلام بر آمدند. نوشتن کتاب هایی چون تاریخ سارکن ها، کتاب ولتر در باره آداب و روحیات ملت ها که در آن محمد (ص) را متفکر سیاسی بزرگ و بنیانگزار یک دین عقلانی معرفی نمود.
هنری کاست کتاب زندگی ماهومد را در لندن در سال ۱۷۳۱ انتشار داد که در این کتاب، محمد (ص) را به عنوان پیشقراول عصر روشنگری و خرد معرفی می کند. البته کینه توزی ها و دشمنی ها همچنان ادامه دارد.
قرن نوزدهم را قرن استعمار می نامند. در این دوران اروپاییان به این باور رسیده بودند که از یک نژاد برتر هستند و ماموریت دارند که نژادهای عقب مانده آسمانی و اروپایی را از ذلت نجات دهند.
کتاب پرفروش سیر از پاریس به اورشلیم و از اورشلیم به پاریس نوشته شاتو بریان و نوشته های ارنست رنان زبان شناس فرانسوی در این راستا است.
امروزه دنیای اسلام، امپریالیسم غرب و مبلغان مسیحی را از همان دیدگاه جنگ های صلیبی نگاه می کنند و غربیان مخالفت اصلی خود را با اسلام به نمایش می گذارند.
اگر چه محققان غربی سعی در ارائه تصویر روشن تری از اعراب و مسلمانان داشتند ولی روحیه برتری طلبی آنان را بر این داشت که نباید به اسلام به عنوان مساله ای بسیار جدی توجه داشته باشند.
این جنون ذهنی، نشان دهنده عمق بد اندیشی است که نسبت به اسلام در غرب جای گرفته ولی در حقیقت پوششی برای افکار غلط خود غربیان است که می خواهند اسلام را مترادف با همه ذهنیت هایی ببینند که خود قابل هضم کردن آن نیستند. ترس و نفرت دو ذهنیت اصلی تقابل مسیحیت با اسلام است که هر دو با پیام صلح دوستی مسیح فاصله داشته و نشان دهنده زخم عمیق در یکپارچگی مسیحیت غرب است.تأسیس اکو
فصل دوم: محمد (ص) انسان الهی
این فصل به زندگی و بعثت پیامبر ، خصوصیات شخصیتی ، دعوت پیامبر و نزول قرآن پرداخته است.
فصل سوم: جاهلیت
برای رسیدن به شناخت درستی از پیامبر و دین اسلام شناخت وضعیت سیاسی ، اجتماعی وفرهنگی عربستان قبل از ظهور اسلام ضروری است. بررسی زندگی قبیلگی، ادیان مشهور در عربستان، وضعیت اقتصادی اعراب، ویژگی ها و قوانین زندگی قبیله ای.
بیان وضعیت جغرافیایی عربستان و وجود بیابان های پر مخاطره، مراکز قدرت، مراکز مقدس عربستان و اهمیت کعبه و وضعیت صحرانشینی و صحرا گردی از ویژگی های این فصل است.
فصل چهارم: وحی
چگونگی نزول قرآن بر پیامبر، حالات ایشان در هنگام نزول وحی، دوران کودکی پیامبر، ازدواج و فرزندان، اخلاق پیامبر تا قبل از بعثت و پذیرش ماموریت الهی از طرف ایشان عناوین این فصل را شامل می شود.
فصل پنجم: بشارت دهنده
آغاز تبلیغ و دعوت الهی و مراحل دعوت بحثی درباره لزوم وحی و برخوردهایی که پیامبر با کفار مکه برای پذیرش این دین الهی داشت، اولین کسانی که به اسلام گرویدند و گروه بندی های قریش و علت عدم پذیرش دین جدید از سوی آنان و نقش موقعیت و جایگاه قبیله ای و اجتماعی آنان در این امر، موفقیت پیامبر در سال های اولیه دعوت و آغاز جدایی اساسی با آنان از مباحث این فصل است.
فصل ششم:با نام آیات شیطانی
در این فصل به اولین برخوردهای مسلمانان با کفار پرداخته است. داستان آیات شیطانی را بیان داشته و به تحلیل آن نیز پرداخته است. همچنین به کتاب سلمان رشدی نیز اشاره شده است. تاکید پیامبر در این دوران نفی بت پرستی به طور کامل و پا فشاری بر وحدت الهی بود.
اهمیت زیبایی قرآن به لحاظ ظاهری و مفهومی در گسترش دعوت پیامبر و جریان شعب ابی طالب و همچنین داستان های غم انگیز مرگ ابوطالب و خدیجه و تاثیر آن بر دعوت آمده است.
فصل هفتم: هجرت راه جدید
در این فصل مقدمات هجرت پیامبر به مدینه و حوادثی که در طی این هجرت اتفاق افتاده، بیان شده است. سفر معراج پیامبر و ویژگی های مدینه برای پذیرش پیامبر و کار هجرت مسلمانان به مدینه، توطئه قتل پیامبر و در پی آن هجرت آن حضرت به مدینه، حضور پیامبر در مدینه و بنای مسجد و برخوردهای یهود مدینه با پیامبرو آزارهای یهودیان که منجر به تغییر قبله شد ، در این فصل آمده است.
فصل هشتم: جنگ مقدس
حضور پیامبر در مدینه و در گیریهای ایشان با مشرکین ، نبردها و غزوات پیامبر در این فصل بیان شده است . مساله شهادت طلبی ، جهاد و مبارزه محور بحث در این فصل است که به جنگ مقدس تعبیر شده است.این فصل صفحات بیشتری از کتاب را به خود اختصاص داده است .جنگهای پیامبر با یهودیان ، جریان افک و بحث مفصلی در باره عایشه در این فصل مطرح شده است.
آرمسترانگ در پایان این فصل دید گاه خود را نسبت به جنگ در اسلام بیان میدارد . وی در این باره چنین آورده است: قرآن به ما می آموزد که جنگ همیشه نفرت انگیز است ، مسلمانان نباید هیچگاه به دنبال خشونت باشند ! جنگ فقط به معنای دفاع از خود معنی دارد اما اگر مجبور به جنگ نیز شوند باید با رشادت و از خود گذشتگی هر چه سریعتر آن را به اتمام برسانند … هدف از جنگ باید بر قرار نمودن هر چه سریعتر صلح و یکنواختی و عدالت در بین افراد جامعه باشد!
فصل نهم: صلح مقدس
پس از در گیریهای زیادی که بین مسلمانان و مشرکین روی داد پیامبر به قصد زیارت به سوی مکه حرکت کرد .جریان بازگشت پیامبر و پیمان صلح با مشرکین مشهور به صلح حدیبیه در این فصل آمده است. آرمسترانگ روی جریان صلح با تاکید بسیار مانور داده است و جریان زیارت کعبه در سال بعد از صلح را بیان داشته است.
پیمان شکنی مکیان و نقص صلح نامه پیامبر به فتح بدون خونریزی مکه انجامید. تسخیر مکه که پیروزی های بدر و حدیبیه پایه آن را ریخته بود فتح نام گرفت.
فصل دهم: وفات پیامبر
رشد سریع اسلام پس از فتح مکه و گرایش بیشتر قبایل عربستان به اسلام در این سال ها به ظهور امپراطوری اسلامی انجامید با این تفکر که توسعه جهانی اسلام نشانی از آزاد سازی کل انسان ها در جهت برابری و عدالت خواهد بود. رحلت پیامبر (ص) و جانشینی خلفای راشدین و جمع بندی از مباحث مطرح شده در این فصل است.
نقد و بررسی
این کتاب از چند جنبه قابل بررسی است؛ ظهور اندیشمندانی در غرب با هدف شناخت صحیح اسلام و معرفی آن به جهانیان جای بسی خوشبختی است. غرب و اندیشمندان غربی در این سال هابه کینه توزی و توهین به اسلام و مبانی اسلامی سعی در تحقیر مسلمانان داشته اند. توجه اندیشمندان غرب نسبت به شناخت واقعی اسلام به خصوص از سوی یک راهبه مسیحی می تواند نقطه آغازی برای بیان واقعیت ها و دیدگاه های دو طرف باشد. این مطلب از نکات بسیار مهم و مثبت این کتاب است.
از طرفی جای بسی تاسف است که با وجود گذشت قرن ها از ظهور اسلام و سال ها از وجود انقلاب اسلامی این قدر خلاء فرهنگی و معنوی نسبت به دین اسلام وجود دارد که حتی کتابی با نام محمد توانسته به پرفروشی ترین کتاب سال آمریکا تبدیل شود. کتابی که پر از اشکالات تاریخی و عقیدتی در باره اسلام است.
آیا اگر غرب شناخت بهتری نسبت به اسلام واقعی و اصیل داشته باشد. نمی توانند به گونه متفاوت تری قضاوت کند. این ضعف علمای اسلام است که نتوانسته چهره ای واقعی و روشن به زبان های مختلف دنیا به خصوص لاتین برای غربیان ارائه دهد. و این مسؤلیت اندیشمندان اسلامی را بس سنگین می نماید. امید است در این سال که به نام مقدس رسول الله (ص) نام گرفته گروهی بر این مهم همت گمارند.
مطلب دیگرویژگی های مؤلف در تحلیل زندگانی پیامبر است که در این رابطه می توان به چند نکته اشاره کرد:
یکی از نکات مثبت کتاب مقایسه زندگی پیامبر (ص) با زندگی مسیح و دیدگاه مسیحیان است که با توجه به راهبه بودن نویسنده این مطلب در خور اهمیت است و می تواند یکی از دلایل جذابیت کتاب در غرب باشد چون علقه و نزدیکی بین نویسنده و مطالب کتاب با خواننده برقرار می کند.
در برخی موارد آرمسترانگ به نقد خود غرب نیز پرداخته واشکالات نگاه غربیان را نسبت به مسلمانان بیان داشته است. وی همچنین درباره جهاد وتعدد زوجات در اسلام و حقوق زنان تحلیل های خوبی ارائه داده است.
در برخی موارد نیز اشتباهات فاحش درباره اسلام بیان داشته که نشان دهنده عدم شناخت درست ایشان از اسلام است این اشتباهات برخی تاریخی و برخی اعتقادی است.
درباره اشتباهات تاریخی به برخی روایات غلط و بی سند که از سوی خود مسلمانان هم قابل پذیرش نیست استناد کرده و برخی روایات را اصلا نیاورده است. در باره اسلام ابوطالب در چند جای کتاب تاکید دارد که ابوطالب تا آخر مسلمان نشد و بر عقیده پدران خود نیز پا فشاری می کرد. وی حدیث غدیر و جریان خیبر را نیز نیاورده است.
وی داستان های قرآن را نمادین می داند نه واقعی (ص ۱۷۵) در چندین جای کتاب بر نا آگاهی پیامبر نسبت به مسیحیت و یهودیت و نسبت به عملی که می خواسته انجام دهد تاکید دارد. (ص ۱۵۴)
در مسائل اعتقادی هم گهگاه نسبت های نادرستی را به مسلمانان می دهد و از جمله می گوید: مسلمانان شب زنده داری را از راهب های مسیحی در بیابان های سوریه یاد گرفته بودند. (ص ۱۳۲) یا برخورد با بت پرستان، اشتباهات درباره اذان گفتن بلال و کلمات اذان، مطلب دیگری که تاکید دارد سعی می کند. در بیشتر کتابش به آن تکیه کند، بی هدف بودن پیامبر پس از بعثت و همچنین تشکیل نشدن حکومت دینی در مدینه است و می گوید: آنچه مسلم است هدف محمد ازروز اول در پی تشکیل یک حکومت دینی نبود. (ص ۲۰۷) وی همچنین وجوب نماز را بعد از نبوت پیامبر می داند. (ص ۱۸۶) شب معراج را نیز ۲۷ رجب می داند. (ص ۱۸۶)
و اشتباهات بسیاری از این قبیل که نشان دهنده عدم آگاهی صحیح از اسلام در نویسنده است و این که نویسنده با همه ادعای بی طرفی خود با تفکر خاصی و پرورش یافته در غرب و شناختی که از این طریق نسبت به اسلام داشته به اسلام نگریسته است.
این باعث شده که تحلیل های او در بسیاری از موارد موافق با واقعیت نباشد. ولی به هر حال دید مثبت تری نسبت به اسلام دارد.
به هر صورت هر کار تحقیقی متکی به میزان اطلاعات و و دیدگاه ویژه نویسنده است و نمی توان آن را به طور کامل پذیرفت، بلکه هر نوشته ای نیاز به نقد و تحلیل دارد. نویسنده چون درباره دینی غیر از دین خود صحبت می کند منابع اطلاعاتی او محدود بوده و موجب خطاهای او در شناخت اسلام شده است.
بر کسانی که خواهان شناخت دیدگاه غرب نسبت به اسلام هستند لازم است این کتاب را حتما مطالعه کنند زیرا به خوبی فضای حاکم بر اندیشه آنان را نسبت به اسلام بیان می دارد.