حجت الاسلام ابراهیم شریفی در یادداشتی نوشت: شخصیت پیامبر گرامی اسلام همواره مورد توجه متفکران و اندیشمندان جهانی در طول تاریخ بوده است.
ردنا (ادیان نیوز) – جرج برنارد شاو یکی از آنهاست که درباره پیامبر معظم اسلام، می گوید؛ “من همیشه دین محمد را به دلیل نشاط فوق العاده آن بسیار مورد توجه قرار می دادم. این تنها دینی است که به نظرم دارای توانایی جذب کننده برای مراحل متغیر وجودی است که می تواند برای هر عصری جذاب باشد. من مطالعه کرده ام ایشان مرد فوق العاده است و به نظر من باید او را نجات دهنده بشریت نامید، معتقدم که اگر فردی مانند حضرت محمد (ص) مسئولیت دنیای مدرن را بر عهده بگیرد، در حل مشکلات آن موفق خواهد شد من در مورد ایمان محمد (ص) پیشگویی کرده ام که برای اروپای فردا قابل قبول خواهد بود ، همانطور که برای امروز پذیرفته شده است. ”
سادگی، منطقی و عملی بودن مهم ترین امتیازات اسلام از نگاه اندیشمندان شمرده شده و دینی که آموزه های آن ساده و قابل فهم و عاری از خرافات و باورهای غیرمنطقی است.
وحدت خداوند، پیامبری حضرت محمد (ص) و مفهوم زندگی پس از مرگ ، مقدمات اصلی ایمان آن است که بر اساس عقل و منطق صحیح بنا شده اند و همه تعالیم اسلام از آن باورهای اساسی نشأت می گیرد.
همچنان که رهبر معظم انقلاب در نامه ای به جوانان اروپایی مرقوم فرمودند: اسلام دینی است که در آن هر کس ممکن است مستقیماً به قرآن نزدیک شود و دستورات آن را به عمل تبدیل کند.
اسلام قوه عقل را در انسان بیدار می کند و از او می خواهد که از آن استفاده کند و بشر را وادار می کند که همه چیز را در پرتو واقعیت ببیند، حال با چنین دینی در عصر امروزی مواجهیم، جهانی که از یک سویه بودن بسیاری از ادیان و ایدئولوژی های دیگر رنج برده است و برخی بر جنبه معنوی زندگی تأکید کرده اند، اما جنبه های مادی و دنیوی آن را نادیده گرفته اند. و آنها به جهان به عنوان توهم ، فریب و یک دام نگاه کرده اند.
از سوی دیگر، ایدئولوژی های مادی گرایانه جنبه معنوی و اخلاقی زندگی را به کلی نادیده گرفته و آن را ساختگی و خیالی رد کرده اند و هر دوی این نگرش ها منجر به فاجعه شده است و دانشمند فرانسوی دکتر دو بروگبی به درستی می گوید: “خطری که در یک تمدن مادی است بسیار شدیدتر است چون به جهت نداشتن بُعد معنوی امکان ایجاد تعادل ندارد.
تمدن مدرن غربی، در هر دو نوع دموکراسی سرمایهداری سکولار و سوسیالیسم مارکسیستی، دچار اشتباه شد. به گفته لرد اسنل، “ما یک ساختار بیرونی با نسبت شرافتمندانه ایجاد کرده ایم ، اما از الزامات اساسی نظم داخلی غافل شده ایم ؛ ما بیرون را با دقت طراحی ، تزئین و تمیز کرده ایم ؛ اما داخل آن مملو از اخاذی و افراط بوده است.” دانش و قدرت ما برای اداره آسایش بدن افزایش یافت، اما روح را فقیر گذاشتیم.
حال باید اسلامی که رسول گرامی (ص) آورد را چنین توصیف کنیم؛ دینی که به دنبال ایجاد تعادل بین دو جنبه از زندگی مادی و معنوی است و می گوید، همه چیز در جهان برای انسان است، اما بشر برای خدمت به هدفی والاتر آفریده شده است، برقراری نظمی اخلاقی و عادلانه که اراده خداوند را برآورده کند و آموزه های آن نیازهای معنوی و دنیوی انسان را برآورده می کند و اسلام بشر را به تهذیب نفس و اصلاح زندگی روزمره ـ فردی و جمعی ـ و برتری حق بر قدرت و فضیلت بر رذیلت سفارش می کند.