نشست هماندیشی «چگونگی تحول در علوم انسانی» به مناسبت بزرگداشت علامه سیدمحمدحسین طباطبائی دوشنبه ۲۴ آبان در محل سالن اجتماعات کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه علامه طباطبائی به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در این نشست غلامعلی حداد عادل، رئیس شورای تحول در علوم انسانی با اشاره به این که امیدوار است توجه مستمر به افکار و بینش علامه طباطبائی در آینده بیشتر شود و منحصر به یک روز نباشد، اظهار کرد: «سخن از مرحوم علامه طباطبائی در بحث ۳۰ دقیقه ای کار دشواری است و معرفی او کار هرکسی نیست. باید مثل علامه بود و علامه را معرفی کرد. شناخت را اگر معادل درک بگیریم، درک به معنای رسیدن است و برای درک کسی انسان باید به او برسد. آن چه می گوییم درخور مقام علامه نیست اما نمی توانیم به این دلیل برای شناخت بیشتر او تلاش نکنیم. علامه طباطبائی یک حکیم است و حکیم در معارف اسلامی معنای ویژه دارد. با توجه به جایگاه حکمت در قرآن می توانیم بگوییم حکیم بالاترین قله در سلسله مراتب معارف اسلامی است و مهم است که تصویر روشنی از حکیم در فرهنگ و تمدن اسلامی داشته باشیم.»
وی با بیان اینکه زندگی علامه طباطبائی سراسر علم است، گفت: «من گاهی کار علمی علامه را با امثال خودم در دانشگاه ها مقایسه میکنم. شاید رشته هایی که علامه خوانده است، امروزه هرکدام در ۱۰ رشته دانشگاهی تدریس میشود و هیچ یک از کسانی که در این رشته ها دکتری می گیرند و پایان نامه می نویسند در آن یک رشته نیز به پای علامه طباطبائی نمی رسند. این نشان میدهد که نظام دانشگاهی ما چقدر متفاوت با آن نظام حوزوی است. استادان و دانشجویان ما باید به فکر تحول در ظرف های درس خواندن نیز باشند. ما تاکنون مقید بودیم که هر تحولی را در این ظرف های موجود ایجاد کنیم و وزارت علوم تاکنون به ما اجازه نمیداد در درستی و تناسب این ظرف ها تردید کنیم.»
کار علامه را باید در زمان خودش ارزیابی کرد
حداد عادل در خصوص زمان شناس بودن علامه طباطبائی خاطرنشان کرد: «علامه، معاصر زمان خود بود و میدانست در چه روزگاری زندگی می کند و این روزگار چه اقتضایی دارد. از این جاست که یک تفاوت مهم علامه با امثال خودش را توجه او به علوم انسانی می دانیم. این نوع علوم انسانی در حوزه های علمیه مطرح نبود و فاصله حوزه های علمیه از این علوم در آغاز این قرن به اندازه ای بود که اهل حکمت و فلسفه مجبور بودند برای کار فلسفی از قم به تهران مهاجرت کنند. حتی حوزه در آن زمان فلسفه را نیز بر نمی تافت، چه برسد به رشته های دیگر علوم انسانی که حتی آن زمان در دانشگاه ها نیز چندان قوتی نداشت.»
وی با اشاره به این که یکی از راه هایی که علامه با بینش خود گشود احیای فلسفه است، اظهار کرد: «اگر می بینید با ابتکار و پشتیبانی رهبر انقلاب اسلامی در قم مجمع عالی حکمت اسلامی با چند صد نفر استاد ارشد تأسیس می شود، این وضع امروز نتیجه تلاش های امثال علامه و به ویژه خود علامه طباطبائی در آن سال ها است و تصور نکنید ۷۰ سال پیش نیز چنین بوده است. او فلسفه را به مصاف یک جریان فکری آورد که در آن زمان کیان دین و ایران را تهدید میکرد و آن مارکسیسم بود. علامه با نقد فلسفه های ماتریالیست و به ویژه ماتریالیست – دیالکتیک به مدافعان حکمت الهی قوت بخشید.»
حداد عادل در خصوص تفسیر المیزان بیان کرد: «در المیزان ببینید که ایشان چگونه بحث های اجتماعی را مطرح کرده است و المیزان جای تحقیق و برررسی بیش تر نیز دارد. علامه را باید در کشاندن علوم انسانی به حوزه و فلسفه تطبیقی پیشگام دانست. علامه را به همین دلایل باید پیشگام در وحدت حوزه و دانشگاه دانست. این نگاه علامه به مسائل و واقعیات روز و مشکلات جامعه، ایجاب می کرد که علامه با دانشگاهیان مرتبط باشد. بنده از اساتید این دانشگاه می خواهم که بعضی از موضوع پایان نامه ها را به این مسائل در آثار علامه طباطبائی سوق دهند.»
تفسیر المیزان مهمترین دستاورد قرآنی شیعه است
وی جنبه دیگری که به علامه طباطبائی درخشش خاصی می بخشد را تمرکز او بر قرآن خواند و ادامه داد: «ما می توانیم بگوییم که تفسیر المیزان تا پیروزی انقلاب اسلامی و شاید تا امروز مهمترین دستاورد قرآنی شیعه در حوزه علمیه قم باشد. علامه با تأکید بر قرآن و صرف وقت برای تألیف المیزان سعی کرد مطالعات قرآنی را در حوزه از حاشیه به متن آورد و این اتفاق تا حدی افتاده است. علامه هم احیاء کننده تفسیر و بحث های قرآنی در حوزه و هم احیاء کننده فلسفه و فلسفه اسلامی در حوزه است و از این دو جهت حوزه مدیون علامه طباطبائی است.»
رئیس شورای تحول در علوم انسانی با بیان این که داشتن مشرب عقلی در نگاه به دین، موضوع مهم دیگر است، گفت: «علامه راه رسیدن به حقیقت را تنها عقل نمی دانست. هنر او به عنوان یک حکیم، جمع سازگار میان عقل، وحی و کشف و شهود بوده است. جمع میان فلسفه، حکمت و قرآن و حدیث بوده است و سعی می کند این بحث ها را به صورت سازگار با هم مطرح کند. عقل و وحی از نظر او تعارضی با هم ندارند و هردو از یک چشمه جوشیده اند.»
وی افزود: «اگر می بینید در انقلاب اسلامی از مفهوم وحدت حوزه و دانشگاه می شود صحبت کرد، باید توجه کرد که این آسان به دست نیامده است. باید تاریخ را مطالعه کرد و دید که آن روزی که دانشگاه در ایران تاسیس شد و علوم جدید به ویژه علوم انسانی وارد شد، حوزه و دانشگاه چقدر از هم فاصله داشتند. پرکردن این دره عمیق و پل زدن بر روی این دو طرف، کار آسانی نبوده است. کسانی مانند علامه طباطبائی استخوان خورد کردند تا این امکان که افراد حوزوی در دانشگاه باشند و افراد دانشگاهی در حوزه باشند و با هم گفت و گو کنند فراهم شود.»
حداد عادل با تاکید بر اینکه میراث بزرگ علامه مشرب عقلانی او است و بزرگانی که در مظهر او تربیت شدند به خوبی اهمیت این نگاه عقلانی به دین را درک کرده اند، گفت: «مطمئن باشید اگر نگاه عقلانی را به دین نداشته باشید، شما زمینه ساز سکولاریسم شده اید. پس این نگاه مهم است؛ زیرا بزرگترین میراث علامه طباطبائی است و اهمیت این بینش از اهمیت دانشی که برای ما به ارث گذاشتهاند بیشتر است. علامه یکی از گفتمان هایی که مطرح کرده است، مفهوم ولایت است. یعنی وقتی می گوییم نگاه عقلانی، نگاهی منظورمان است که همه این ها در آن می تواند فهم شود.»
وی در پایان با بیان این که امیدوار است دانشگاه علامه طباطبائی فراتر از یک نام به عمق اندیشه های علامه راه ببرد و دلمان خوش نباشد که اسم دانشگاه، علامه طباطبائی است، گفت: «باید بدانیم که صاحب این نام شایستگی این را داشته است که بزرگترین دانشگاه علوم انسانی کشور مزین به نام او باشد. این ظرفیت در تفکر علامه طباطبائی است که الهام بخش کار، راه و جهت ما در علوم انسانی و در جمهوری اسلامی باشد و این مستلزم تلاش و تحقیق است تا جوهر و مبانی اندیشه علامه استخراج شود.»