شاید مهمترین و ارزندهترین بخش تاریخ آگاثیاس از پارسها و روزگارشان گزارشهایی باشد که از تاریخ ساسانیان داده است. از روزگار بر تخت نشستن اردشیر یکم تا به روزگار شاهنشاهی خسرو انوشیروان که همان روزگار زندگانی آگاثیاس بوده است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، تاریخنگاری سنت دیرینهای است که با وجود کموکاستیهای فراوان و روایتی که همواره فاتحان تاریخ از وقایع نوشته و برجا گذاشتهاند، باز هم بخشی از حقیقت در نوشتههای مورخان مختلف وجود دارد. از هرودوت تا امروز، ما برای درک و فهم هرآنچه بر ملتهای مختلف گذشته، به جز تدقیق در کشفیات باستانشناسی، تنها راه پیش رویمان مراجعه به همین نوشتههای مورخان است. در میان مورخان کهن، «آگاثیاس» بدون شک یکی از بهترینهاست و شاید بتوان گفت دقت نظر او در نوشتن تاریخ دوران خودش در تمام دورانها بیمثال باشد.
این مورخ و ادیب برجسته یونانی، در سده ششم با پژوهش فراوان و نامهنگاری با دولتهای مختلف آن زمان، موفق شده اطلاعات بسیار جامع و دقیقی از وضعیت حکومتداری در روم و ایران ساسانی جمعآوری کرده و در قالب کتاب «تواریخ» مکتوب کند. کتاب «تواریخ» نوشته آگاثیاس حاصل کار پژوهشگری است که همچون آکادمیسینی مدرن در ۱۵۰۰ سال پیش با درخواست شخصیاش به بایگانیهای دربارهای حاکمیتهای زمانش دسترسی یافت تا بتواند کتابش را مستندانه و بر پایه حقایق ثبت شده بنویسد.
آگاثیاس (۵۳۶ – ۵۸۲) شاعر و تاریخنگار یونانی اهل مورینه بود. نوشتههای او منبع اصلی درباره روزگار ژوستینین یکم در تاریخ است. او که در کنستانتینوپول به وکالت میپرداخت دلبستهه ادبیات بود. او شعرهای کوتاهی در زمینه حماسی به نام دافنیاکا دارد. همچنین نوشتههای تاریخی او تاریخ میان سالهای ۵۵۲–۵۵۸ میلادی را به خوبی پوشش داده است.
«تواریخ» اثر آگاثیاس، نویسنده و سراینده نامدار رومی سده ششم میلادی کتابی است در تاریخ تحولات روم و ایران همروزگار نویسنده کتاب. ارزندهترین بخش تواریخ، گزارشهای روزگار ساسانیان است: از بر تخت نشستن اردشیر یکم تا به شاهنشاهی خسرو انوشیروان که همروزگار زندگانی آگاثیاس بوده است.
آگاثیاس مینویسد که از سرگیوس، که با فرستادگان سیاسی رومی به پارس رفته، درخواسته تا از کارگزاران دولت پارس گواهان و دبیرهها و بایگان ها را درخواهد. خواهش سرگیوس در دستگاه شاهنشاهی پارس برآورده شده و بدو پروانه دادهاند تا به بایگانی شاهنشاهان ساسانی برود. سرگیوس، آن مرد بافرهنگ و رای، سندهای زیادی را به رومی برگردانده و با خود به کنستانتینوپول برده است.
نمونه گفتارهای معتبر آگاثیاس در باره ساسانیان، گزارشی بلند است از دلبستگی خسرو، شاهنشاه پارس، به فلسفه و دوستی او با فیلسوفان. مینویسد که خسرو با نوشتهها و آرای افلاطون و ارسطو از راه گردانیدههای پهلوی آثار آنان خوب آشنا بوده است. آگاثیاس گزارشهایی از برخی آداب و رسوم زرتشتیان داده که گواهی است از آن چه رومیان روزگار ساسانیان از زرتشتیان و آیین آنان میدانستهاند.
گزارش آگاثیاس از جنگ خسرو، شاهنشاه پارس با ژوستینین، امپراتور روم خاوری در لازستان از نابترین گزارشهای کتاب است. در آن جنگ سپهسالار ایرانیان «مهرمهرویه» بود. آگاثیاس از سردار پارسی با تعابیری پهلوانی یاد کرده که نشان ارج آن فرمانده دلاور ایرانی در چشم اوست. نولدکه، گزارشهای آگاثیاس از بایگانی شاهنشاهی پارس را، استوانترین آگاهیهایی میداند که از آن دوره بمانده است. دریغ است که ما مردی بدان بزرگی را نشناسیم و گزارشی از زندگانی او در دست نداشته باشیم.
تواریخ از سرچشمههای ناب تاریخ، و به سخنی از سرچشمههای کلاسیک تاریخ باستان است. آگاثیاس، تاریخنگاری اهل میرینیا بود، در آسیای صغیر یا ترکیه امروزی که در روزگار باستان، قلمرو امپراتوری روم خاوری بود. تاریخ زندگانی او درست دانسته نیست، اما گمان میرود که پیرامون سال ۵۳۲ م. زاده شده است. تاریخ درگذشت او هم، همچون تاریخ زادنش، دانسته نیست. گمان میرود که او پس از سپریشدن خسرو، شاهنشاه پارس، به سال ۵۷۹ و پیش از نشستن موریس بر تخت امپراتوری در سال ۵۸۲ درگذشته باشد. چه، این تاریخ بازپسین رخدادی است که در کتابش از آن یاد شده است.
آگاثیاس در جوانی آغاز نویسندگی کرد و در نخستین مرحله شماری نمایشنامه کوتاه با مضامین عاشقانه، به وزن شش هجایی سرود که بدان سرنام «دافنیاکا» داد. دافنیاکا به دست ما نرسیده است. گمان میرود که او پیش از سیسالگی این نمایشنامهها را سروده باشد. به روزگار امپراتوری ژوستینِ دوم هم گلچینی از سخنان طنز نوشت که سرنام «سده» داشته و بایستی آن را سال ۵۶۷ م. منتشر کرده باشد.
آگاثیاس،«تواریخ» را به روز و روزگار پختگی و کمال خویش نوشته است. او تواریخ را در پنج کتاب سامان داده و گمان میرود که پایان تواریخ، پایان زندگی تاریخنگار بوده است. شاید اگر چنین نمیشد کتابش بیشتر از آنچه هست، دنباله مییافت.
تواریخ، سوای گزارشهایی از بعضی از جنگهای رومیان با پارسها، از نبردهای روم با برخی اقوام پیشین هم گزارشهایی دارد که در جاهایی دیگر از منابع فارسی کمتر و دشوار از آنان ردّ و نشانی یافته میشود. خیلی از گزارشهای جنگیِ رومیان با اقوام دیگر با فرماندهی نرسس، سردار رومی، است. خواننده تواریخ البته بهجز نرسس با شماری دیگر از سرداران رومی هم آشنا میشود و میتواند در چندوچون پیوندهای میان آنان با یکدیگر و هم با دربار امپراتوری بنگرد.
نویسنده در این کتاب گاهبهگاه به دیگرگشتهای اجتماعی و نیز برخی رویدادهای فکری نگریسته است. شاید از این دسته آگاهیها یکی نمونه برجسته آن باشد که از دلبستگی خسرو، شاهنشاه پارس به فلسفه و دوستی او با فیلسوفان آورده است. مینویسد که خسرو با نوشتهها و آرای افلاطون و ارسطو از راه گردانیدههای آثار آنان به زبان پهلوی خوب آشنا بوده است.
پیشتر در برخی از منابع نشانهایی جسته و گریخته از این باره دیدهایم. اما این جا نخستینبار است که تاریخنگاری رومی از آن گزارش داده است. دیگر گزارش آگاثیاس از برخی آداب و رسوم زرتشتیان است که ای بسا باب پسند زرتشتیان نباشد اما داستانی است و گواهی است از آن چه رومیان روزگار ساسانیان در باره زرتشتیان میدانستهاند.
گزارش آگاثیاس از جنگ خسرو، شاهنشاه پارس با ژوستینین، امپراتور روم خاوری در لازستان (لاذقیه) از نابترین گزارشهای این کتاب است. در آن جنگ سپهسالار ایرانیان مهرمهرویه بود که آگاثیاس از او با واژگان و سخنانی رزمی و پهلوانی یاد کرده و این برای ما مایه دریغ و اندوه است که مردی بدان بزرگی را نشناسیم و گزارشی از چندوچون زندگانی و کردار او در دست نداشته باشیم. دیگر گزارشهایی که آگاثیاس از جنگها و زدوخوردهای پارس و روم میدهد هم بس سزاوار نگرش است.
شاید مهمترین و ارزندهترین بخش تاریخ آگاثیاس از پارسها و روزگارشان گزارشهایی باشد که از تاریخ ساسانیان داده است. از روزگار بر تخت نشستن اردشیر یکم تا به روزگار شاهنشاهی خسرو که همان روزگار زندگانی آگاثیاس بوده است. اهمیت این گزارش از سلسله ساسانی آنجاست که به نوشته آگاثیاس از بایگانی شاهان پارس به دست او رسیده است. آگاثیاس مینویسد که از سرگیوس نامی، که با فرستادگان سیاسی رومی به پارس رفته، درخواسته تا چون به پارس رسید از کارگزاران دولت پارس گواهان و دبیرهها و بایگانیها را درخواهد.
دوست آگاثیاس در پارس این خواهش را با دولتیان پارسی در میان گذاشته و روزگار چنان گشته که خواهش او در دستگاه امپراتوری پارس برآورده شده و بدو پروانه دادهاند تا به بایگانی شاهنشاهان ساسانی برود و مدتی را در آن بایگانی سر کند. سرگیوس هم که مردی با فرهنگ و دانش بوده گواهان و دبیرههای زیادی را از آن بایگانی برای آگاثیاس به زبان رومی برگردانده و پس با خود به کنستانتینوپول برده و به آگاثیاس سپرده است.
دلنشین است که بدانیم که به نوشته آگاثیاس این سرگیوس در دورهای که در ایران به سر برده با آن مایه از دانشی که داشته نظر خسرو شاهنشاه پارس را به سوی خود کشانده و بر همان پایه شاهنشاه پارس مهر و دوستی ویژه به او پیدا کرده است. آگاهیهایی که سرگیوس از بایگانی شاهنشاهی پارس به دست آورده همان آگاهیهایی بوده که در خدای نامگ هم آمده بوده و سپس، در دوره اسلامیان، کسانی مانند ابن مقفع آن را به تازی هم گرداندند. نولدکه این آگاهیها از دوره ساسانی را استوانترین آگاهیهایی میداند که از آن دوره در دست است و به روزگار ما هم رسیده است.
شایسته است بدانیم که آگاثیاس تاریخنگاری است مسیحی که تاریخ را از جهاننگری مسیحی دیده و هم آن را نوشته است.
ترجمهای انگلیسی، که پایه این گردانیده فارسی شده، نخستین گردانیده «تواریخ» در زبان انگلیسی است.
فاضلی بیرجندی میگوید که سرفراز است که شماری از سرچشمههای کلاسیک تاریخ را به فارسی برگردانده که در نزد اهل تاریخ در ایران و هم در دنیا شناخته است. او پیش از این کتابهای دیگری چون تذکره اربیل، تاریخ سبئوس، تاریخ تئوفیلاکت سیموکاتا را پارسی کرده و به چاپ رسانده است. او میگوید که چند کتاب دیگر از این دست سرچشمههای ناب تاریخ کهن را به فارسی گردانیده و به ناشر سپرده یا در دست گردانیدن به فارسی دارد.
در این روزگار که دست آدمیان پیوسته از منابع دست اول تاریخی کوتاه میشود، تواریخ آگاثیاس کتابی است که ما را یکراست به روزگار باستان میبرد و پارهای از آگاهیهایی به ما میدهد که در جایی دیگر نتوان بدان دست یافت. تواریخ یکی از بهترین آثار مکتوبی است که درباره جنگهای ایران و روم در آن زمان، آیینها و رسوم زرتشتیان و سیره پادشاهی حکمرانانی مثل خسرو انوشیروان برای ما به جا مانده و به دلیل سندیت ویژه، خواندنش برای هر علاقهمند و دانشآموخته تاریخ الزامی است.
کتاب «تواریخ آگاثیاس» با ترجمه محمود فاضلیبیرجندی در ۲۳۲ صفحه و قطع رقعی و با قیمت ۶۴ هزار تومان از سوی نشر لاهیتا منتشر شده است.