ژانر وحشت در هالیوود از دیرباز، طرفداران مخصوص به خود را داشته است. این ژانر که دوران اوجش در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی بود، در دهه ۹۰ و اوایل سال ۲۰۰۰ به رکود بزرگی رسید و دوباره از سال ۲۰۱۰ و با سرمایهگذاری تهیهکنندگان، روی چنین فیلمهایی توانست، جای خود را در گیشه باز کند و سود قابلتوجهی را به جیب سازندگانشان بریزند.
ردنا (ادیان نیوز) – در این دوره جدید که تقریبا از سال ۲۰۱۰ شروع شد، ایجاد ترسهای عمیق که ریشه در افکار و روانشناسی مخاطبین داشت، در اولویت فیلمنامهنویسان قرار گرفت… یکی از موضوعات مورد علاقه سازندگان ژانر وحشت، استفاده از مذهب و المانهای مذهبی، به منظور ایجاد نگاه منفی و ترس بیشتر و عمیقتر برای مخاطبین است.
مینی سریال «عشاء ربانی نیمه شب» به کارگردانی و تهیه کنندگی «مایک فلنگن» و محصول سال ۲۰۲۱ شبکه نتفلیکس آمریکاست. عشاء ربانی نیمه شب، در ژانر وحشت و روانشناختی ساخته شده است و داستانش نمایش شر در لباس خیر است.
داستان
داستان مینی سریال «عشاء ربانی نیمه شب»، در بین مردمان جزیرهای دور افتاده به نام «کِروکِت» اتفاق میافتد، داستان درباره شخصیتی به نام «ریلی فلین» است که به خاطر تصادف در زمان مستی و کشتن یک زن و به زندان افتادن، در بین اهالی کروکت از احترام برخوردار نیست، ریلی پس از آزادی از زندان، به اجبار به خانه والدینش در کروکت برمیگردد.
از طرف دیگر ماجرا، بعد از ورود یک کشیش جوانِ کاریزماتیک و مرموز به نام پدر «پائول» که پس از گمشدن کشیش قبلی جزیره (پدر مانسینیور پروئیت)، در سرزمینهای مقدس (اورشلیم)، جانشین او شده است، ساکنین جزیره شاهد حوادثی عجیب و نشانههایی شوم میشوند که شبیه به معجزه است.
پدر پائول، در واقع همان پدر پروئت است که در اورشلیم و در کویر گم میشود، بعد از رویارویی با فرشتهای ترسناک که شبیه خونآشامها بر او ظاهر میشود، با خوردن خون فرشته جوان میشود و با هیبت پدر پائول جوان، به جزیره کروکت برمیگردد و با معجزات مردم را به سمت خود میکشاند و به ایمان دعوت میکند ولی در واقع پدر پائول که حالا تبدیل به خونآشام شده است، به دنبال شکار برای بقای خودش است و از خون مردم برای زنده ماندن خودش استفاده میکند و معجزات بهانه هستند.
جامعه کهنه و دین مرده!
در سریال عشاء ربانی… مخاطبین با جامعهای کوچک روبرو هستند که اکثر این مردمِ این جامعه را، انسانهای معتقد به مذهب تشکیل میدهند. در جزیره کروکت از مسیحی گرفته تا مسلمان، همه به شریعتِ دین خود اعتقاد دارند و به احکام مذهب خود پایبندند.
البته چون جمعیت مسلمانان در این جزیره دورافتاده، به کلانتر شهر و تنها پسرش علی محدود میشود، شهر در دست مسیحیان است و آنها هستند که همه چیز را در اختیار دارند و بقیه افراد که بیدین هستند هم اصلا نظرشان اهمیتی ندارد و به نوعی میشود گفت که این افراد تحت تسلط مسیحیان افراطی هستند.
جزیره مورد نظر داستان عشاء ربانی … یک جای دورافتاده و بسیار قدیمی است که همه چیز در آن کهنه و نخنماست؛ از وسایل و خانهها گرفته تا کیفیت زندگی مردم این شهر. این همنشینی کهنگی و زندگی افراد به اصطلاح معتقد، مخاطبین را به این نتیجه میرساند که فضای زندگی این مردم در واقع شبیه افکار و اعتقاداتشان پوسیده و کهنه است.
در کروکت، در ظاهر یک جامعه کوچک و مذهبی به تصویر کشیده میشود ولی در نهایت با نابودی و آتش گرفتن تمام مردم این جزیره، گویی کارگردان میخواهد جزای این مردم و پایبندی به اعتقاداتشان را، با نابودی و از بین رفتن، نشان بدهد و تصویر خداوند خشمگین و بیمنطق را که در کتاب تحریف شده عهد عتیق وجود دارد، برای مخاطبین به تصویر بکشد.
مسیحیت به سبک یهودیان!
در سرتاسر مینی سریال عشاء ربانی… ، مخاطبین المانها و نمادهای یهودیان را در زندگی این مسیحیان میبینند. این سریال که در هفت قسمت تهیه شده، با عناوین کتاب مقدس نامگذاری شده است. پیدایش، مزامیر، امثال، مراثی، بشارت، اعمال رسولان و مکاشفه، نام قسمتهای هفتگانه سریال است.
در ابتدای داستان، مخاطبین پدر پائول را میبینند که اتفاقات سفر به اورشلیم را در جایگاه اعتراف، بیان میکند و مخاطبین همان زمان میفهمند که پدر پائول، در واقع همان کشیش پیر و گمشده جزیره است که به قول خودش در اتفاقی شبیه به سرنوشت پائول (یا همان پولس) در بیابانهای دمشق، نور الهی را میبیند و مکاشفاتی برایش اتفاق میافتد…(مانند داستان پولس در کتاب عهد عتیق) البته مکاشفات این کشیش شامل حمله یک فرشته ترسناک به اوست که او را به خونآشام تبدیل میکند!
داستان پدر پرومیت، که حالا با نام جدید پدر پائول، به جزیره برگشته تا مردم را با معجزاتش فریب دهد و در نهایت خونشان را بمکد، نگاه تاریک و هوش سیاه مایک فلنگن، سازنده این مینی سریال را نشان میدهد که دین را به عنوان وسیلهای برای مکیدن خون انسانها به تصویر میکشد و با استفاده از مجموعهای از تحریفهای کتاب مقدس، سعی در شرور نشان دادن کل اعتقادات دارد.
مسلمان سرخورده و نسل از دست رفته
در مینی سریال عشاء ربانی …، مخاطبین در بین ساکنان جزیره محکوم به نابودی، یک پدر و پسر مسلمان را هم میبینند که در نهایت به همراه دیگر معتقدین در آتش و بلا میسوزند.
در قسمتی از سریال، کلانتر حسن به عنوان یک پلیس سرخورده، برای خانم دکتر داستان تعریف میکند که چطور بعد از اقدام علیه همکیشان مسلمان خود و خدمت به پلیس آمریکا، پله پله در سیستم پلیس پیشرفت کرد و در نهایت به خاطر یک اعتراض، علیه این همه ظلم به مسلمانان، همه چیز برایش عوض شد و او را به چنین جزیره متروکی تبعید کردند.
نگاه به مسلمانان در سریال عشاء ربانی… مانند دیگر مسیحیان معتقد است و این مسلمانان هم در دنیای جدید، هیچ اجازهای برای زندگی ندارند و گویی دنیا را با اعتقاداتشان تنگ کردهاند.
در طول داستان، علی پسر کلانتر حسن، جذب کشیش شیطانی تازه وارد میشود و به پدرش پشت میکند… البته در قسمت آخر آتش گرفتن پدر و پسر مسلمان برای جلوگیری از اعتراضات، مستقیم نشان داده نمیشود ولی وقتی تمام افراد باقیمانده آتش میگیرند و جزیره میسوزد، مشخص است که کارگردان در نمای کلی به اهدافش میرسد و مسلمانان داستان را هم همراه با اعتقاداتشان به آتش میکشد.
تسلط بر موضوع
مایک فلنگن به عنوان سازنده مینی سریال عشاء ربانی نیمه شب، در گذشته آثاری چون فیلمهای «پیش از آن که بیدار شوم»، «دکتر اسلیپ» و…و سریالهای «تسخیرشدگی عمارت هیل» و «تسخیرشدگی عمارت بلای» را ساخته است و نشان داده که در ایجاد ترسهای روانشناختی در مخاطبین، که به احساسات و اعتقاداتشان برمیگردد، مهارت خاصی دارد.
فلنگن در مورد سریال عشاء ربانی… هم گفته است که او به این منظور، بارها کتاب مقدس را مطالعه کرده است و با استفاده از متن کتاب، موضوعات مورد استفادهاش را پیدا کرده است. طبق نتیجه کار این کارگردان، باید در نظر گرفت که در هالیوود کسانی برای ساخت فیلمها و سریالهایی با موضوعات ضد دینی و اعتقادی انتخاب میشوند که روی موضوع تسلط کامل داشته باشند و بتوانند مانند یک کارشناس خبره، از دین و کتب مذهبی، برای رسیدن به هدفشان استفاده کنند.
هر چند که مینی سریال عشاء ربانی… در بین سریالهای معروف امسال نتفلیکس، نتوانست به خاطر یک سری ایرادات ساخت و نداشتن جذابیت کافی برای جذب مخاطبین، دیده شود ولی در بین منتقدین غربی این سریال، بسیار مورد توجه قرار گرفت و از روایت فرشتگان خونآشامش، تقدیر شد.