حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش، استاد حوزه علمیه در نوشتاری با عنوان «فهم دینی فاطمه از حاکمیت و مردم» این گونه آورده است:
ردنا (ادیان نیوز)- حاکمیت و مردم از گزاره های مهم دینی است که در طول تاریخ دین و دینداری بدان توجه شده و نظریات متفاوتی عرضه شده است.
در این بین ، نگاه حضرت فاطمه به مقوله حاکمیت و مردم درخور توجه است .
نگاه و فهم دینی حضرت زهرا را باید در کلمات آن حضرت وخصوصا خطبه نورانیش جستجو کرد.
درخطبه فاطمیه چند محور مطرح است ؛
محور اول ؛ جایگاه امامت
در مورد جایگاه امامت در جامعه حضرت فاطمه بر این باور دینی است که مردم و جامعه باید از امام بخواهند که قبول حاکمیت نماید .
ایشان در این باور خود به سخن مهمی از پیامبر خدا استناد میکند که فرمود : “مثل الامام مثل الکعبه اذ توتی و لاتاتی” ، یعنی ؛ شانیت و ساختار وجودی کعبه چنین است که همگان به محضر او تشرف پیدا میکنند و او پیش کسی حاضر نمیشود. امام معصوم هم باید به محضرش رسید و درخواست قبول زعامت نماید .
پس حاکم دینی حق اجبار به مردم برای پذیرش را ندارد.
محوریت دوم ؛ جامعه و مردم
در اندیشه حضرت زهرا (س) مردم اصل هستند و همه چیز بر آن مدار است و اینکه این مردم هستند باید بخواهند .
سخن حضرت در خطبه این است که مردم مرکز سخن وحی هستند و مورد خطاب قرار دارند ؛
انتم عبادالله نصب امره و نهیه و حمله دینه و وحیه و امناء الله علی انفسکم .
نکته مهم این است که در نگاه فاطمه (س) مردم نه تنها امانت الهی هستند بلکه خود امین الله هستند و مسئولیت حفظ خویشتن را بر عهده دارند.
درنتیجه در نگاه دینی حضرت زهرا نسبت به جامعه بحث فرمانبری و گوش به فرمان بودن و رعیت بودن و آقا بالاسر داشتن مطرح نیست .
محور سوم ؛ نشانه حاکمیت های بحق درجامعه
اگر حاکمیتِ حق مدار بر جامعه مدیریت پیدا کند ، حتما نشانه دارد و از نظر فاطمه (س) آن حاکمیت دو نشانه خواهد داشت.
یکی ؛ نظم و نظام مند بودن ملت است ، و دیگری ؛ دوری از تفرقه و پراکندگی و ضدیت ها و حذف ها و.. چنین فرمود : طاعتنا نظام للمله و امامتنا امانا من الفرقه.
پس از نگاه حضرت فاطمه که متکی به فهم دینی آن حضرت است ، هر حاکمیتی که مدعی حاکمیت دینی و حکومت ولائی است باید این دو نشانه را داشته باشد و اگر این میوه بر درخت حکومت و حاکمیت دیده نشود محتوای آن نمیتواند یک حکومت دینی واقعی باشد.
نظام سیاسی و اقتصادی که در او نظام مندی دیده نمیشود و در عوض پراگندگی و جو تهمت و بداخلاقی دیده میشود ، از دین سهمی نبرده است!
در جامعه دینی چینش ها ؛ درست و نظام مند است ، تفرقه و پراکندگی دیده نمیشود و عموم شهروندان به ثمرات تلاش خود با رضایت دست پیدا میکنند.
محوریت چهارم ؛ جامعه دینی و دفاع از مظلوم
فهم دینی فاطمه (س) در مورد مردم و جامعه در یک نکته مهم دیگری متمرکز است و آن ؛ حساس بودن مردم نسبت به ظلم و تعدی است.
حضرت در خطبه خود افکار عمومی جامعه را به نقد میکشد که چگونه ظلم را میبینید و لب فرو بسته اید؟!
چرا خودتان را به خواب زده اید ؟!
یامعاشر الفتیه و اعضاد المله و انصار الاسلام ما هذه الغمیزه فی حقی؟! و السِنه عن ظُلامتی ؟!
میبینید و میشوید اما خاموشید!
انتم بمرای منی و مسمع ؟!
پس جامعه دینی از نگاه فاطمه (س) ؛ جامعه ای است که نه تنها باید زنده باشد و ظلم را درک کند ، بلکه باید بیدار باشد و دیده ها و شنیده های خود را در رابطه با ظلم ها ، ملاک اقداماتش قرار دهد .
محور پنجم ؛ سکوتِ معنا دار
سکوت معنادار ، مرحله دیگری از فهم دینی حضرت فاطمه نسبت به جامعه ی خاموش در برابر ظلم است .
در فرهنگ دینی آن حضرت ؛ وظیفه آدمی خلاصه نمیشود در اقدام و فریاد دائمی و بدون در نظر گرفتن شرائط و تاثیر اقدامات.
اینجاست که باید در رابطه با موضوعاتی چون فریادبرآوردن و یا موضوع دست کشیدن از جهاد و صبر کردن کلام و نگاه فاطمه زهرا را مورد توجه قرار داد .
به شهادت تاریخ ؛حضرت فاطمه بعد از خطبه و سخنرانی های متعدد عمومی و خصوصی و رفتن درب منازل مسلمین و مطالبه ورود به میدان ، دید خاموشی جامعه را فرا گرفته ! در اینجا بود که حضرت زهرا به “سکوت معنادار” رفت و دیگر اقدامی از قبیل سخنرانی نشان نداد . بله ؛ روش را تغییر داد و با ناله و گریه و حضور بر مزار شهیدان که خود بسیار پر معنا بود ، اغراض خود را به جامعه نشان داد .
در پایان خطبه اش فرمود :
سوز دلم بود که گفتم و نارحتی قلبم بود که فوران کرد و طاقت سکوت و کتمان نداشتم و با شما اتمام حجت نمودم ؛ لکنها فیضه النفس و نفثه الغیظ و خور الفناء و بثه الصدور و تقدمه الحجه.
محور ششم ؛ جایگاه امربمعروف و جهاد
اینجا سوال مهمی مطرح است که اگر سکوت رواست ، پس وظیفه ای بنام امربمعروف و جهاد چه میشود؟
حضرت (س) پاسخ میدهد؛ جهادی مورد تایید شرعیت و نظر خداست که باعث عزت اسلام باشد ؛ “والجهاد عزا للاسلام” ، پس جهادی که بنام دین باشد ولی عزت اسلام در او نمایان نباشد چیزی غیر از هدر کردن داشته های جامعه و کشور اسلامی نیست !
و در چنین موقعیتی صبر کمک کار خوبی برای جلب اجراُخروی است ؛ والصبر معونه على استحباب الاجر .
و اگر سوال شود امر به معروف چه میشود ؟ فهم دینی حضرت فاطمه چنین است که امربمعروف در جائی است مصلحت عمومی را رقم بزند ؛ والامر بالمعروف مصلحه للعامه .
از این فهم زیبای دینی حضرت زهرا در رابطه با هر حاکمیتی که بنام دین حکومت میکند ، نتیجه میگیریم ؛ اگر انسان با جهاد نمیتواند ایجاد عزت و شرافت برای جامعه خود رقم زند و یا در جامعه امر به معروف رنگ خود را از دست داده و بی اثر شده بلکه هیچ مصلحت عمومی در آن دیده نشود ؛ راهکار صبر معنا دار و سکوت از هر گونه تایید نظام ظلم و تعدی است .