حجتالاسلام علی شفیعی درباره قتل فجیع یک زن توسط همسرش و انتشار این فیلم در فضای مجازی گفت: معتقدم اسلام به هیچ وجه این اجازه را به کسی نمیدهد که بدون مراجعه به حاکم شرع و در دوران معاصر، بدون مراجعه به قوه قضاییه و نهاد حاکمیتی که به این امور میپردازد خود به مجازات کسی اقدام کند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، یک قتل فجیع و انتشار فیلمی دردناک در فضای مجازی، این روزها بحث مهم کارشناسان حوزههای مختلف است. قتل زنی توسط همسرش و نمایش علنی این فاجعه، فقط ظاهر و علامتی است از آنچه زیر پوست شهر میگذرد. برخی اینگونه قتلها را به غیرت و تعصب ناموسی و قومی ربط میدهند، تعصبی که در برخی نقاط کشور ما پررنگتر است و هرازگاهی به فاجعهای اینچنین میانجامد.
حجت الاسلام والمسلمین علی شفیعی، مدیر گروه فقه کاربردی پژوهشکده اسلام تمدنی به بررسی این فاجعه پرداخته است.
گاهی در بین برخی مسلمانان عکسالعملهای تند و خشنی در مسائل خانوادگی میبینیم که آن را نمود غیرت و تعصب مینامند. آیا در اسلام چیزی به نام غیرت یا تعصب ناموسی داریم؟
بنده به عنوان یک طلبه، فارغ از آنچه اتفاق افتاده و فارغ از اینکه علت این واقعه چه بوده متأسفم که جامعه به جایی رسیده است که دیگر امکان گفتوگو با یکدیگر ندارند و در مواردی که پیش میآید بیش و پیش از آنکه با هم گفتوگو کنند بر سر و صورت یکدیگر خنجر میکشند و دست میاندازند و متأسفانه در جامعه ما این نکته بسیار دیده میشود. امیدوارم عالمانِ جامعهشناس و روانشناس و عالمان دینی ما در حوزه اخلاق، این واقعه را مورد بحث و بررسی قرار دهند و از چرایی این رخداد سخن بگویند و راهکار هم ارائه دهند. به هر حال جامعه ما دچار خشونتهای اینچنین شده و فضا را بر گفتوگو بسیار تنگ کرده و اگر این مسیر ادامه پیدا کند به نظر میرسد وضعیت بحرانی و خطرناکی را در پیش داریم.
واقعیت این است که در عبارات و آموزههای روایی ما بحثی تحت عنوان غیرت وجود دارد و عالمان اخلاق یکی از ویژگیهای انسانها را غیرت دانستهاند اما غیرت برای تحفظ یعنی نگهداری است نه برای از بین بردن و نفی و کردن؛ این موضوعی است که باید در نظر داشته باشیم. به همین جهت وقتی در روایات گفته شده یکی از ویژگیهای انسان مؤمن، غیرت در دین است یعنی اینکه تلاش کند دین خود را حفظ کند و بر دینداری خودش غیرت داشته باشد که این سخن بدین معنا نیست که رفتاری با دیگران داشته باشد که رفتار وی منجر به نفرت از دین در جامعه شود لذا روشن است که چنین اتفاقی در جامعه به ضد خودش تبدیل میشود.
افراط و تفریط در غیرت
جالب است بیشتر مباحثی که در حوزه غیرت رخ داده در آثار و کتب اخلاقی است. در حجم بسیار زیادی از روایات که غیرت را به کار بردهاند در کنار آن صبر، سخاوت، شکیبایی و امثالهم آمده است. البته نمیخواهم نفی کنم که غیرت میتواند یک مفهوم اجتماعی هم باشد اما همانگونه که عرض کردم غیرت وقتی مفهوم اجتماعی است، به معنای نگه داشتن و تحفظ است ولی اگر شما رفتاری داشتید که بنیاد دینی که میخواهید از آن محافظت کنید را بر باد میدهد حتماً غیرت نیست؛ به همین دلیل عالمان اخلاق از افراط و تفریط در غیرت هم سخن میگویند و معتقدند باید غیرت را کنترل کرد.
متأسفانه در بسیاری از مفاهیم دینی دچار بدفهمی شدهایم و یکی از این مفاهیم غیرت است. غیرت دینی به ما اجازه نمیدهد به دختران و خواهران و زنانمان تعرض کنیم و جان آنها را به خاطر خطایی که انجام دادهاند به مخاطره بیندازیم هرچند خطای آنها بزرگ و سنگین هم باشد. اتفاقاً غیرت دینی بر مبنای رویکرد سنتی که در آن سخن از غیرت ناموسی هم هست به ما میگوید اسبابی برای تحفظ این افرادی که نسبت به آنها غیرت ناموسی دارید فراهم کنید نه اینکه اگر خطایی رخ داد با تمسک به غیرت، جان آنها را بستانید و با آنها وارد مواجهه خشونتآمیز غیرانسانی و غیراخلاقی شوید.
فرض میکنیم یک زن تخلف ناموسی انجام داده است، آیا از نگاه دین و اخلاق مرد اجازه دارد خودش برخورد مستقیم و خشن داشته باشد؟ برخورد باید چگونه باشد؟
سوال مهمی است؛ اگر تخلفی از دختر، خواهر یا همسر کسی سر زد آیا اجازه داریم با تمسک به غیرت ناموسی جان این فرد را به مخاطره بیندازیم و یا با وی به خشونت رفتار کنیم؟ قطعا مجاز نیستیم و این اختیار را نداریم. حداکثر چیزی که در اینجا وجود دارد نهی از منکر است و آن هم سلسله مراتبی دارد.
دو آموزه در دین داریم که باید نسبت آنها را تعریف کنیم و ما نمیتوانیم یک سوی آن را مورد توجه قرار دهیم و سوی دیگر را فراموش کنیم. در آموزههای ما هم غیرت و هم امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد لذا آیا میتوانیم با تمسک به غیرت ناموسی از امر به معروف و نهی از منکر گذر کنیم؟ قطعا نمیتوانیم چنین کاری انجام دهیم بلکه اعمال غیرت حتماً باید با رعایت مراتب امر به معروف و نهی از منکر باشد لذا نمیتوان به این بهانه جان کسی را از وی ستاند.
در فرهنگ برخی اقوام نمونههای زیادی از قتلهای ناموسی به بهانه غیرت و تعصب وجود دارد. آیا این شیوه در تاریخ اسلام وجود داشته است؟
بله از گذشته هم چنین موردی وجود داشته و متأسفانه گاه آمیختگی این فرهنگهای غلط پیشااسلامی با آموزههای اسلامی سبب شده رفتارهایی از برخی افراد سر بزند که ریشه در فرهنگ پیشااسلامی دارد اما متأسفانه به نام اسلام تمام میشود. معتقدم اسلام به هیچ وجه این اجازه را به کسی نمیدهد که بدون مراجعه به حاکم شرع و در دوران معاصر، بدون مراجعه به قوه قضاییه و نهاد حاکمیتی که به این امور میپردازد خود به مجازات کسی اقدام کند.
ما نمیتوانیم بدون مراجعه به قوانین که در جامعه دینی حاکم است یا بدون مراجعه به آرای فقیهان، مستقلاً و خودسرانه دست به چنین کاری بزنیم. معتقدم دستگاه حاکمیتی ما آنگونه که باید و شاید در این مورد ورود نداشته لذا باید در چنین مواردی به شدت تمام ورود پیدا کند چراکه استقلال نهاد حاکمیتی و قضایی را با چالش مواجه میکند و هیچ توجیهی برای عدم برخورد جدی با چنین کارهایی نداریم. نهادهای قانونگذار ما اگر با مشکلات حقوقی و قانونی مواجه هستند باید آنها را هم برطرف کنند و ترس این است که تکرار چنین مواردی، کارآمدی قوانین را در نظام با مخاطره جدی مواجه کند.
در دنیای جدید برخورد با هر خطاکاری با هر دین و مذهبی که دارد بر اساس آموزههای دینی و انسانی چگونه باید باشد؟
معتقدم در جهان جدید، شیوه مواجهه با خطاهای انسانی مشخص شدهاند لذا حق نداریم با تمسک به برخی عمومات که دچار بدفهمی در مورد آنها هم شدهایم یا برخی رسوم پیشادینی که در برخی فرهنگها وجود دارد خودمان مبادرت به برخورد با انسان خطاکار کنیم چراکه قطعاً غیرانسانی، غیراخلاقی و غیرقابل دفاع است.
در جهان مدرن برای برخورد با هر خطای انسانی، نظامِ قضاوت تشکیل شده و تنها نهادی که باید مبادرت به این امر کند دستگاه قضایی است لذا این نهاد نباید اجازه دهد انسانهای خودسر که به نظر میرسد بویی از انسانیت نبردهاند خودشان مبادرت به رفتار با انسان خطاکار کنند که عملاً اسباب تضعیف نهاد قانونگذاری در جامعه شود.
بر اساس آموزههای دینی، انسانها مستقلاً و بدون مراجعه به یک نهاد دینی و قانونی حق برخورد با انسان خطاکار را ندارند. اگر امر به معروف و نهی از منکر برای همگان تشریع شده که البته تقریرهای مختلفی هم در مورد آن وجود دارد نباید باعث شود برخی با تمسک به آن بدون رعایت ضوابط عمل کنند. فاجعه وقتی رخ میدهد که یک فرد غیراخلاقی که با تردید میتوان وی را انسان نامید، سر یک انسان دیگر که خداوند به وی جان داده را از تنش جدا کند و در دست بگیرد و خندهکنان در یک محفل عمومی قدم بزند لذا با هیچکدام از آموزههای شرعی نمیتوان این رفتار غیراخلاقی و غیرانسانی را توجیه کرد.
به نظر شما این وقایع و جسارت یافتن افراد، نتیجه تحریک مردم به نهی از منکر به شیوه اشتباه و با نفرت پراکنی نسبت به هم و یا به بهانه حجاب یا ناموسپرستی نیست؟
واقعیت این است که جسارت این افراد، بیش از آنکه به آموزههای دینی و تأکید بر اموری همانند حجاب و امر به معروف و غیرت ناموسی برگردد به تربیت نیافتگی این افراد در خانواده و جامعه برمیگردد. دو نهاد مهم شامل خانواده و اجتماع، انسانها را تربیت میکنند. وقتی در خانواده فرزندان آنگونه که باید و شاید تربیت نمیشوند و نهاد اجتماع هم به جای تربیت آنها، گاه دنبال درست کردن توجیه غلط برای برخی رفتارها است بنابراین چنین رفتارهای غیر اخلاقی و غیرانسانی شکل میگیرد.
بنده نمیخواهم بگویم که شیوه القا و تبیین مباحث دینی بیتأثیر است اما به گمان من اگر روانشناسان و جامعهشناسان ما با این شخص صحبت کرده و شخصیتشناسی کنند حتماً در هویتسازی این فرد به ضعف نهاد خانواده و اجتماع میرسند. البته به تبیینهای غلط آموزههای دینی توسط برخی افراد هم خواهند رسید؛ هرچند به نظرم سهم آموزههای دینی در تربیت اینگونه افراد نسبت به رها کردن اینها توسط خانواده و جامعه بسیار کمتر است. حتماً باید افراد تبیین کننده مباحث دینی، در القای مطالب با توجه به تکرار این وقایع به بازخوانی اقدامات خود بپردازند و تلاش کنند که در ارائه و القای مطالب دینی به سمتی بروند که چنین رفتارهایی به حداقل برسد.
دلیل این نوع واکنشهای خشن، فجیع و علنی که هیچ ترسی هم از عواقب کار خود ندارند را چه میدانید؟
به گمان بنده نهادهای حاکمیتی و قضایی، به هر دلیلی مواجهه جدی و قاطعانه با این امور نداشتهاند لذا دستگاه قضایی ما باید به شدت تمام با اینگونه افراد برخورد کند. فارغ از علل وقوع این حوادث درباره شیوه رخ دادن این قضیه و عکسالعمل قاتل هم باید به جامعه و دستگاه قضایی هشدار داد که چرا انسانی که یک خطای واضح و خشونتآمیز و غیرانسانی انجام داده آن را علنی میکند و بلکه در خیابان با آن وضعیت فجیع قدم هم میزند.
این نکته را هم توجه کنید؛ نمیخواهم بگویم باید بر این قضیه سرپوش گذاشت اما لازم است از برخی از افراد هم گلایه کنم که در فضای مجازی تلاش میکنند این قضیه را عمومی و منتشر کنند چراکه با انتشار این تصاویر، قبح این رفتارها شکسته میشود و انتشار این کلیپها نه تنها به حل مشکل کمک نمیکند بلکه خطر را فراوانتر میکند. امیدوارم همه تلاش کنیم مانع تکرار این وقایع غیرانسانی و غیراخلاقی شویم چراکه اگر چنین اموری مدیریت نشوند چه بسا منجر به نفرت از آموزههای دینی شوند لذا باید ساحت اسلام را از این رفتارها مبرا کنیم.