دکتر احمد بخارایی، جامعهشناس و عضو هیئتعلمی دانشگاه در گفتوگویی بیان کرد: آشفتگی روابط جنسی در جامعه و گسترش شبکههای صیغهیاب که اغلب به دنبال سوءاستفادههای مذهبی شکلگرفتهاند، روابط جوانان و نوجوانان را با آسیب و ناهنجاریهای بسیاری مواجه ساختهاند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، برای بررسی مسائل و آسیبهای مربوط به حوزه روابط جنسی، شبکههای صیغهیاب و کانالهای همسریابی و استقبال روزافزون جوانان از این فضاها با دکتر احمد بخارایی، جامعهشناس و عضو هیئتعلمی دانشگاه گفتوگویی انجام دادهایم که در پی میآید.
آقای دکتر بخارایی برای آسیبشناسی معضل رویآوردن به کانالهای همسریابی به چه مواردی میتوانیم اشارهکنیم؟
قبل از هر توضیحی باید گفت که این پدیدار مانند همه رخدادها و پدیدارهای اجتماعی دیگر از یکسری پدیدهها، علتهای پنهان و لایههای زیرین سرچشمه میگیرد. این قانون تمام جوامع است که در هر جامعه ازجمله جامعه ایران اگرچه ممکن است اشکال متعارفی از پدیدارها وجود داشته باشد اما تمام آنها با یکدیگر ارتباط معنادار و منطقی دارند و مثل دانههای تسبیح به یک ریسمان متصل هستند. پس وقتی قرار است از میان مجموعه پدیدارها یکی از آنها را بررسی کنیم باید جنبههای پنهان و زیرین آن ریسمان را هم مدنظر قرار دهیم. اینگونه نیست که شما بتوانید یک پدیدار را مستقل از پدیدارهای دیگر در جامعه بررسی و تحلیل کنید.
حالا با این مقدمه کانالهای همسریابی موجود در بستر فضای مجازی را چطور ارزیابی میکنید؟
وقتی به کانالهای بهظاهر همسریابی مراجعه میکنیم و شکل و شمایلشان در صفحات را میبینیم با آیات، روایات و احادیثی از قرآن روبهرو میشویم که به این طریق از باورهای مذهبی و دینی افراد سوءاستفاده میکنند؛ متقاضیان در این کانالها چند ویژگی مهم دارند؛ آنها علاقهمند به گمنام باقی ماندن هستند یعنی از هر دو جنس زن و مرد میخواهند گمنام باشند.
در بیشتر موارد زن ها ثبتنام میکنند و در ویترین مجازی قرار میگیرند و مردان بهصورت مخفی و گمنام سراغ زنان میروند و این مسئله که افراد در چه شرایط و ویژگی ساختاری جامعه میخواهند که چراغ خاموش و گمنام حرکت کنند داستان مفصلی است که ازنظر روانشناختی جای تحلیل دارد.
اینجا بحث عزتنفس مطرح میشود، کمتوانی افراد در برقراری ارتباط یا اینکه نمیخواهند عواقب کارشان را بپذیرند و بسیاری از ویژگیهای شخصیتی این افراد مطرح میشود که تمام این ویژگیهای فردی شخصیتی بهکل جامعه و افراد آن سرایت پیدا میکند؛ جامعهای که از مجموعهای از افراد تشکیلشده و تحت تأثیر این ویژگیهای شخصیتی قرار خواهند گرفت.
پس یعنی بهرهبرداری اقتصادی بهصورت زنجیروار اعمال میشود؟
بله چون اینجا پای دلالان به صحنه باز میشود. در انعکاس اخبار این کانالها بارها دیدهشده که بیش از ۸۰ درصد از آنها برای کلاهبرداری ایجادشده و سوءاستفادههای زیادی هم شده است. حالا این ویژگی در این اقتصاد بیمار، گریبان زنانی را هم که در کانالهای همسریابی فعالیت میکنند، میگیرد. این زن هم یاد میگیرد که به همین شیوه عمل کند. همانطور که شاهد هستیم در این کانالها طلب مهریه برای صیغه میشود.
درواقع باانگیزه بهرهبرداری اقتصادی فعالیت میکنند. در همین مسیر عکسهای غیراخلاقی و تقلبی برای کاربران ارسال میشود. مدیران کانالها از روایات و آیات دینی و مذهبی استفاده میکنند، تضمین عدم رضایت میدهند، تضمین میدهند و هزاران ترفند دیگر اعمال میشود؛ هرکدام بهخوبی میخواهند از این آب گلآلود ماهی بگیرند و دراینمیان ناآگاهی افراد هم بسیار مؤثر است. پدری را در نظر بگیرید که مستأصل است، از رفاه و امنیت اجتماعی هم برخوردار نیست.
آگاهی کافی ندارد، از شرایط حقوقی و قانونی یک ارتباط باخبر نیست؛ مثلاً نمیداند که ازنظر محتوا یک صیغه ۹۹ ساله با یک صیغه چندساعته تفاوتی ندارد و دست به یک رابطه سطحی میزند، حالا جالب این است که حضور زن و مرد به این بستر اجتماعی هم ختم نخواهد شد، چنانچه نمایندههای مجلس چندی پیشطرحی دادند که بر اساس آن نیازی به ثبت ازدواجهای موقت در دفاتر اسناد رسمی نیست که درمورد آن مباحث زیادی مبنی بر رعایت حوزه خصوصی افراد مطرح شد، درحالیکه در بطن آن نگاه ابزاری به زن ریشه دارد و در حال تقویت است. نگاه ابزاری به زن حتی در قالب یک لایحه توسط نمایندگان مجلس کشور اسلامیمان شکلگرفته است.

خروجی این دیدگاه به چه چیزی میرسد؟
تبعات این قبیل اقدامات به سمت فضای مجازی سوق داده میشود. واقعیت ستیزی تداوم پیدا میکند، ارتباطات واقعی و حقیقی به حداقل هم کاهش مییابد. رابطهای بیمارگونه شکل میگیرد و افراد در شرایطی که ترفندها، حیلهها، کلکها و همه موانع را سپری کردهاند، با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
آنهم یک ارتباط سطحی؛ حالا ممکن است درصد کمی از این روابط بادوام و عقلانی باشد اما در شرایطی که ۹۵ درصد از خروجی این روابط منفی است باید این میزان را آسیبشناسی کرد. این روابط سطحی با خمیرمایه واقعیت ستیزی، گمنامی و حرکت در تاریکی شکلگرفته است که به روابط جنسی میرسد، این رابطه میتواند در بستر تعاملات اجتماعی، گفتوگو، دیالکتیک درست و پیشبرندِ (مباحثه – مناظره) شکل بگیرد، اما متأسفانه میبینیم که تمام این اصول تنها در حاشیه میماند.
درواقع تنها یکی از کارکردهای خانواده که ارضای نیازهای جنسی است، در این رابطه محقق میشود که باز آنهم تعاریفی دارد. از هر زاویهای که بررسی شود، تقلیل دادن رابطه جنسی دو فرد به یک ارتباط موقت، چه از بعد فردی و چه از بعد اجتماعی بهجز آسیب، خسران و تأسف هیچ نتیجه و ثمره دیگری ندارد.
افزایش سن ازدواج و سختیهای جوانان برای تشکیل خانواده میتواند در گرایش جوانها به کانالهای همسریابی مؤثر باشد؟
نمیتوانم صد درصد تأیید کنم؛ افزایش سن ازدواج، خروجی و پیامد تقویت عقلانیت در دوره مدرن است که تنها مختص جامعه ما نیست. بدون زمانی که شیوههای همسریابی سنتی با علامت سؤال روبهرو میشوند، افراد تلاش دارند خودشان بر اساس معیارها و باورهایشان برای ازدواج (دائم، سفید روابط پارت نر و…) دست بهگزینش بزنند. بههرحال تمام این روابط باکم رنگ شدن شیوههای همسریابی و همسرگزینیِ سنتیِ تعریفشده کمرنگ میشود.
لزوماً تأخیر در سن ازدواج نمیتواند عامل و تکعامل رویآور دن به سایتها و کانالهای همسریابی باشد، حتی تأخیر سن ازدواج در کشورهای دیگر هم باعث رو آوردن به این کانالها و در خفا حرکت کردن نشده است؛ چرا تأخیر سن ازدواج در کشورهای دیگر مثل کشور ما آسیبزا نشده است، چون در کشورهای دیگر صحنه واقعی جامعه که از سوی مدیریت کلان جامعه تدارک دیدهشده است، صحنه رقابتها، گفتوشنودها، صحنه شکلگیری دیالکتیکها، صحنه آزمونوخطا و… بوده است.
افراد بهجای اینکه از روز اول با یکدیگر ازدواج کنند، بچهدار شوند و با بهوجودآمدن اختلاف از یکدیگر جداشده و دچار آسیبهای بعدی شوند، در یک دوره مشخص با یکدیگر زندگی میکنند، نسبت به هم متعهد میشوند، ازنظر مالی و عاطفی حمایتگر هستند و مثل یک زن و شوهر در کنار یکدیگر زندگی میکنند؛ اگر روابط موفقی داشتند در صورت تمایل با یکدیگر ازدواج میکنند، همین شرایط آسیبها را بسیار کمتر کرده است.
اما در کشور ما به دلیل آنکه صحنه اجتماعی در هیچ پدیداری، نهفقط همسریابی، بهخوبی تدارک دیده نشده و با محدودیت و تنگنظری مواجه است، روابط جوانان و نوجوانان از روی زمین به زیرزمین سوق پیداکرده است؛ زیرزمین رفتن تنها مختص دوستیابی و همسریابی نیست، شرکت کردن در محافل شبانه، میهمانیها، دوستیهای فعلی و به دنبال آن مصرف انواع مواد مخدر در سنین پایین و… از تبعات آن است؛ انواع لابیگریهای پشتصحنه حتی در مسائل کلان سیاسی – اقتصادی و… که از آن با عنوان ریشه دواندن فساد ساختاری یاد میشود نیز از تبعات اصلی تدارک دیده نشدن صحنه اجتماعی در کشور است؛ بااینحال صد درصد هم رد نمیکنیم.
بله؛ درست است سن ازدواج فرد بالا رفته و نیاز جنسی هم دارد و طبیعی است که در عالم طبیعت هر جنسی به جنس مخالف خودش گرایش دارد. این مسئله تنها مختص انسانها نیست اما عاقبت کانالهای همسریابی نمونه بارز آن است که میخواهیم ابرو را درست کنیم، چشم را کور میکنیم.
با تمام این تفاسیر چه توصیهای باید به جوانان داشت، اینکه از آسیبهای این کانالها صحبت کنیم کافی است؟
باید بهصراحت اعلام کرد که جوانهای ما قربانی نظام اقتصادی و اجتماعی هستند، چند درصد از جوانان ما شاغل هستند؟ مگر فارغالتحصیلان ما به شغلهای موردعلاقه و مرتبط با رشته تحصیلیشان رسیدند، اگر هم رسیدند از چه سطح از رفاه اقتصادی برخوردار شدند، جوانان ما چقدر نسبت به آینده وزندگیشان رضایت و امید دارند، مگر آمار مصرف مواد مخدر صنعتی و سنتی در کشورمان پایین است؟ مگر در جامعه بیکاری، ازخودبیگانگی یا خودکشی نداریم؟
پس جوانانمان قربانی هستند. حالا با یک قربانی میتوان صحبت کرد؟ بهطور حتم یک نوجوان با تمام این فشارها و مشکلات ساختاری به سمت فضای مجازی سوق پیدا میکند؛ پس این نوجوان و جوان را به چشم یک قربانی ببینیم. توصیه و نصیحتکردن مثل پاککردن آب جاری از وسط راه است نه از سرچشمه اصلی آن؛ اینجا هر توصیهای یک تلاش بیهوده است.
برای مشکلات ساختاری هم لازم است سیاستگذاران را خطاب قرار دهیم که عملاً بازهم راه بهجایی نمیبرد.
بله؛ ما باید خطابمان به سیاستگذاران باشد و بگوییم که موضوع اصلی جامعه ما، ثبت رسمیشدن یا نشدن روابط نیست، داستان مشکل حقوقی نیست، داستان اصلی گفتمانی است که در عالم سیاست، اقتصاد، فرهنگ و جامعه غالب شده است و مهمتر از هر چیز باید به آن جوان و نوجوان، اطلاعات و آگاهی بدهیم که دوستیابی و همسریابی از طریق فضای مجازی و کانالهای موجود، رفتن و ماندن در مسیری خطاست. به جوانان بگوییم که اگر میخواهی برو؛ آزمونوخطا کن؛ دادن اطلاعات و آگاهی به جوانان بسیار مهم است. توصیه اخلاقی راه چاره نیست. اطلاعات و آگاهی بزرگتری به آنها بدهیم.