سلفیگری مدخلی در مصر و جنبش حماس
نگاهی به جدیدترین جریان درون سلفی
کارشناس مسائل جهان اسلام درخصوص سلفیگری مدخلی در مصر نوشت: زمانی که جنبش حماس در فلسطین به قدرت نرسیده بود، این جنبش براساس دیدگاه مدخلیها باید از قدرت حاکم در فلسطین یعنی یاسر عرفات و سپس محمود عباس پیروی میکرد و در غیر این صورت از خوارج به شمار میآمد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، علیاکبر ضیایی، کارشناس مسائل جهان اسلام و جریانهای اسلامی در مطالبی سلسلهوار به تحلیل رویکردها و مواضع جریان سلفیگری مدخلی، جدیدترین جریان درون سلفی پرداخته است که بخش نخست آن درباره تاریخچه و رویکرد این جریان پیش از این منتشر شد و اکنون بخش دوم با عنوان «سلفیگری مدخلی در مصر و جنبش حماس» از نظر میگذرد:
زمانی که حماس در فلسطین به قدرت نرسیده بود، این جنبش براساس دیدگاه مدخلیها باید از قدرت حاکم در فلسطین یعنی یاسر عرفات و سپس محمود عباس پیروی میکرد و در غیر این صورت از خوارج به شمار میآمد، زیرا آنان ولایت امر را در سرزمین اشغالی برعهده دارند، اما وقتی حماس به قدرت رسید این سؤال مطرح شد که آیا آنان ولایت امر را برعهده دارند و سایر گروههای سیاسی باید از اوامر آنها پیروی کنند؟
اظهارنظر مفتی مصر درباره ولایت حماس
از «اسامه القوصی»، مفتی مصر این سؤال پرسیده شد و او چنین پاسخ داد: اکنون که حماس براساس انتخابات و قوانین موجود به قدرت رسیده است؛ باید از اوامر آن به حکم ولیامر اطاعت کرد، اما چیزی نگذشت که اسامه از فتوای خود عقب نشست و گفت که به وزرا و نخستوزیر، حکومت اطلاق نمیشود، زیرا در رأس آن محمود عباس قرار دارد که از جنبش حماس نیست، بنابراین قدرت در فلسطین در دست حماس نیست، بنابراین باید از اوامر محمود عباس و نه حماس پیروی کرد و حماس تنها در محدوده اختیارات خود قدرت عمل و صلاحیت دارد.
القوصی اذعان میکند که با قدرتیافتن حماس در فلسطین موقعیت آن جریان تغییر کرده و نمیتوان آن را جزو گروههای معارض قلمداد کرد، او معتقد است که حماس نمیتواند به اصول خود در نابودی اسرائیل پایبند بماند، زیرا ملزم به پایبندی به توافقات انجام شده بین فلسطین و رژیم اسرائیل است.
القوصی تأکید میکند که مسلمانان باید به قراردادهای صلح با یهودیان پایبند باشند، زیرا «مسلمانان یکی هستند»؛ سپس وی از اصل تداوم اعتبار قراردادهای بینالمللی صحبت میکند که این پایبندی یکی از اصول اسلام است، حتی اگر افراد امضاکننده در قرارداد بینالمللی تغییر میکنند و اگر این اصل نقض شود، هرجومرج به وجود میآید و تمام دنیا اجازه این هرجومرج را نمیدهد.
او سپس به سخنان حسنی مبارک، رئیسجمهور سابق مصر استناد و آن را «عاقلانه» توصیف میکند، زیرا میگوید: «مقاومت حق مشروع همه مردم است، اما مقاومت باید تابع معیارهای سود و زیان باشد». القوصی جنبشهای مقاومت را با این جمله توصیف میکند: «سخنان پرطنین، گرسنگان را سیر نمیکند و به فردی که احساس امنیت نمیکند امنیت نمیبخشد».
«محمد سعید رسلان» از دیگر رهبران مدخلی بهشدت به حماس حمله و این جنبش را یکی از خوارج روزگار توصیف میکند، زیرا به زعم مدخلیها در غزه علیه تشکیلات خودگردان فلسطین ایستاد و خون مسلمانان را ریخت. رسلان معتقد است که اقدامات حماس براساس شور و عواطف و ناسازگار با شریعت است.
وقتی حماس اعلام کرد که باید کشور را پاکسازی و آن را در برابر خائنانی که شرور هستند محافظت کند، رسلان در پاسخ گفت که پیامبر(ص) از کشتن منافقان خودداری کرد، زیرا نمیخواست که مردم بگویند آن حضرت یاران خود را میکشد.
با قدرت گرفتن حماس در صحنه سیاسی فلسطین چنین گفته شد که ابرقدرتها حماس را نابود خواهند کرد و حامیان حماس در مقابل این تهدید بیانیهای صادر کردند و در آن بیانیه گفتند که ما از آنان نمیهراسیم، زیرا خداوند با ماست.
محمد سعید رسلان نسبت به این بیانیه واکنش نشان داد و گفت که حمایت خداوند شامل حال طرفداران حماس نخواهد بود، زیرا آنان دارای ایمان صحیح نیستند.
محمود لطفی عامر نیز موضع حماس را محکوم میکند و معتقد است که پیروزی حماس در انتخابات دلیلی بر درستی رویکرد مشروع آنها نیست، زیرا مشروعیت دارای اصول و قوانین خاص خود است و پیروزی حماس بر اساس میل و اراده آمریکایی ـ یهودی حاصل شد و آنان پس از این پیروزی از حماس خواستند تا با یهودیان مذاکره کند.
محمود لطفی عامر در مقاله خود با عنوان «حماس تنها از طریق حماس زندگی نمیکند» چنین نتیجهگیری میکند که گزینه نظامی حماس نوعی جنون، تکبر و خودکشی است. به عقیده این شیخ سلفی ـ مدخلی تا زمانی که تجهیزات نظامی و شرایط مطلوب اقتصادی کامل نشود، جهاد جایز نیست و خارج از چارچوب شرع ارزیابی میشود.
وی میگوید که برای حماس راهی جز مذاکره مسالمتآمیز باقی نمانده است و جنبش اخوانالمسلمین بهطور کلی و حماس بهطور خاص دچار این توهم شدهاند که مذاکره با یهودیان خیانت است و جایز نیست و جهاد یک تکلیف فردی است و هرگونه آشتی با یهودیان حرام است و واگذاری یک وجب از خاک فلسطین اوج خیانت به شمار میآید.