جایگاه زنان در فرق تصوف
اسناد و مدارک تاریخی معتبر و موثق گواهی میدهد که زنان در فرق تصوف همواره از محدودیتها و مشکلات جدی برخوردار بوده و ارزش انسانیت آنان نادیده گرفتهشده است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، بعضاً در برخی موارد نادر ذکرشده است زنان در فرق تصوف مورداحترام اقطاب و مشایخ فرقه قرارگرفتهاند و کراماتی هم برایشان ذکرشده اما درنهایت مشاهده میشود که هدف اصلی آنان جز بهرهبرداری برای رونق مسلک فرقه چیز دیگری نبوده است.
به نقل از کتاب زن در نگاه صوفی نوشته سلیمان اولوداغ زن، برخی از رویکردهای فرقههای صوفیه نسبت به شأن و منزلت زنان را بیان میکنیم. بهعنوان نمونه زن در فرقه صوفیه نقشبندیه از جایگاه مناسبی برخوردار نبوده است. در احوالات این فرقه صوفیه آمده است که مریدان تازهوارد اگر میتوانند ازدواج نکنند و حتیالامکان از زنان دوری کنند.
در فرقه صوفیه بکتاشیه، زنان از حقوق برابر مردان برخوردار نیستند و اگر قصد داشتند در مجالس خانقاهی شرکت کنند بایستی بعد از مردان وارد شوند و در پشت مردان بنشینند. در فرقه دیگر صوفیه به نام مولویه بر این باور هستند زن که به خاطر ناتوانیاش، جهاد اصغر بر او واجب نشده است، چگونه میتواند در جهاد اکبر موفق باشد؟
برخی از فرقههای صوفیه بهدروغ مدعی هستند که جایگاه و شأنیتی والایی برای زنان قائل شدهاند اما رفتار و سلوک فرقهای آنان کاملاً برعکس ادعای آنان را ثابت میکند. بهعنوان نمونه در فرقه ذهبیه علیرغم قداست آفرینی برای زنان، مشاهده شد عناصر ردهبالای این فرقه مرتکب جرم تجاوز به زنان شده است. فرقه نعمت الهیه گنابادیه مدعی است که سعادت دنیوی و اخروی زنان در گروی اطاعت و پیروی از دستورات قطب فرقه است. در عمل مشاهده میشود زنان درویش برای ابراز همدردی و تبعیت از فرامین قطب فرقه بهراحتی کشف حجاب میکنند و عامدانه در فضای مجازی خود را مریدان نورعلی تابنده معرفی میکنند.
تجربه تلخ فرقههای صوفیه نشان داده است آنچه از حقوق و شأنیت زنان صحبت میکنند با آنچه در مبانی فقهی شریعت اسلام ناب محمدی آمده است، تفاوت و تناقض اساسی دارد. به گواه تاریخ روسا و عناصر جریانهای انحرافی صوفیه، نهتنها نتوانستند شأنیت و کرامت انسانی زنان را حفظ کنند بلکه با ایجاد بسترهای منجلاب فساد، زنان را قربانی اهداف نامشروع خودشان کردهاند.