“ایوان ریدلی“ معاون رئیس انجمن مسلمانان اروپا در گفتگویی این پیشنهاد را برای “دیدن
و خواندن قرآن و دریافتن حقیقت در مورد اسلام” توسط جوانان غربی “کافی”
میداند، اما میگوید رسانههای جمعی در غرب به هیچ عنوان پوشش مناسبی از
این نامه در جوامع خود ارائه ندادند.
– قرآن سند کبیر آزادی زنان است
– رهبر ایران از صمیم قلب و با ترکیبی از عقل و احساس سخن گفته است
– اسلام یک شبه به پیامبر نازل نشد پس ما هم باید صبر داشته باشیم
– تعامل مؤثر با جوانان در غرب یک معضل بسیار قدیمی است
– رسانههای عمده در غرب، نامه رهبر را به شکلی گسترده پوشش ندادند
– برای دیدن نتیجه نامه رهبر ایران روی جوانان نیاز به زمان داریم
– ممکن است برخی با نامه تشکر راهنماییهای رهبر ایران را جبران کنند
“ایوان ریدلی” معاون انجمن
مسلمانان اروپا و خبرنگار سابق روزنامه “ساندی اکسپرس” انگلیس، ۲۸ سپتامبر
۲۰۰۱ توسط طالبان در افغانستان دستگیر شد. درخواست ویزای ریدلی
چند روز قبل از شروع حمله آمریکا به افغانستان، رد شده بود. وی به همین
خاطر تصمیم گرفت از روش “جان سیمپسون” خبرنگار بیبیسی تقلید کند: مانند
زنان افغان، برقع پوشید و به شکل ناشناس از مرز افغانستان عبور کرد.
این خبرنگار انگلیسی، ۲۶
سپتامبر وارد افغانستان شد و با لباس محلی زنان افغان، در این کشور کار
میکرد. با این حال، هنگام بازگشت، الاغی که ریدلی سوارش بود، رم کرد و یکی
از سربازان طالبان، دوربین او را دید. وی در ابتدا به جاسوسی متهم شد که
حکم اعدام داشت. در عین حال، حداقل جرم او ورود غیرقانونی به افغانستان بود
که به خاطر آن باید به زندان میرفت. وی ده روز در بازداشت طالبان به سر
برد.
ریدلی پس از آزادی افشا کرد
که خاطرات خود را در طول مدت بازداشتش نوشته و در داخل یک جعبه خمیر دندان و
یک بسته صابون نگه داشته است. ایوان ریدلی تجربه بازداشت به دست طالبان را
“وحشتناک“ توصیف کرد، اما از لحاظ جسمی صدمهای ندیده بود. بازداشت او به دست طالبان یک نتیجه غیرمنتظره دیگر هم داشت.
یکی از بازداشتکنندگان
ریدلی، در طول اسارت وی به او پیشنهاد داد تا مسلمان شود. این خبرنگار زن
انگلیسی اگرچه از اسلام آوردن خودداری کرد، اما قول داد پس از آزادی، قرآن
را بخواند. پس از آزادی هم به قول خود عمل کرد و قرآن را به دنبال توجیهی
برای شیوه برخورد طالبان با زنان، زیر و رو کرد، اما متوجه شد هیچ توجیهی
برای عملکرد طالبان در قرآن وجود ندارد.
خبرنگار سابق روزنامه “ساندی
اکسپرس” تابستان سال ۲۰۰۳ مسلمان شد و گفت این دین جدید به او کمک کرده تا
شکستهای زندگی گذشتهاش را فراموش کند. ریدلی پس از آنکه از دست طالبان
آزاد شد، جزئیات خاطرات ۱۰ روزه خود را منتشر کرد. وی در این خاطرات ابراز
نگرانی کرده است که افسران “موساد“
سرویس مخفی اسرائیل، یا دیگر سازمانهای اطلاعاتی غربی، توطئه بچینند تا
با صدور دستور کشتن ریدلی و سپس توسل به مرگ او، حمایت عمومی از جنگ
افغانستان را افزایش دهند.
ریدلی در حال حاضر به عنوان خبرنگار آزاد و مجری در رسانهها و برخی خبرگزاریهای اسلامی کار میکند. وی مدتی نیز در روزنامه “دیلی مازلمز“ خطاب به مسلمانان آمریکای شمالی ستون مینوشت. ماه مه سال ۲۰۰۸، در قالب پروژهای برای یکی از خبرگزاریها، همراه با “دیوید میلر“
(فیلمساز) یک فیلم مستند از بازداشتگاه گوانتانامو ساخت. برای ساخت این
مستند به درون بازداشتگاه رفتند و از آنجا فیلمبرداری کردند. همچنین با
زندانیان سابق مصاحبه نمودند.
ماه آگوست همان سال، ریدلی
در جنبش آزادسازی غزه در قبرس شرکت کرد. این جنبش در اعتراض به محاصره
اسرائیلی-مصری نوار غزه به این منطقه سفر کرد. ریدلی ۲۳ آگوست، بدون هیچ
حادثهای به غزه رسید. ریدلی اوایل سال ۲۰۰۹ در سازماندهی کاروان “زنده باد فلسطین“ اولین کاروان کمکرسانی به غزه، نقش داشت و خود نیز در این کاروان شرکت کرد. “زنده باد فلسطین“
متشکل از حدود ۱۱۰ خودرو شامل آمبولانس و کامیونهای مملو از دارو، ابزار،
لباس، پتو و هدیههایی برای کودکان بود و ۹ مارس از طریق مرز رفح وارد غزه
شد.
ریدلی در طول جلسهای در فوریه سال ۲۰۰۶ در “کالج امپریال لندن“، اسرائیل را “آن سگ نگهبان کوچک نفرتانگیز آمریکا که خاورمیانه را چرکین کرده” توصیف نمود و گفت که “حزب احترام“
حزب او، “یک حزب خالی از صهیونیسم است… اگر حتی یک صهیونیست در حزب احترام
وجود داشته باشد پیدایش میکنیم و با لگد میاندازیمش بیرون. ما برای
صهیونیستها وقتی نداریم،” در حالی که هر دو حزب محافظهکار و لیبرال
دموکرات “آلوده به صهیونیستها هستند.”
ایوان ریدلی در صحبتهای خود، “تونی بلر“ نخستوزیر وقت انگلیس را با “پون پوت“ دیکتاتور کامبوج مقایسه کرد که یک چهارم از جمعیت این کشور یعنی ۲ میلیون نفر را در گودالهایی که خود مردم در “کشتزارهای مرگ“ کنده بودند، به رگبار بست و همانجا دفن کرد. وی طی کنفرانسی راجع به اسلامهراسی در “کانال اسلام“ به مسلمانان گفت: “مقابل دشمن خود زانو نزنید… و دستی را که به شما سیلی میزند، نبوسید.“ ریدلی پس از مسلمان شدنش به یکی از مخالفان فعال صهیونیسم و همچنین منتقدین تصویرسازی رسانههای غربی از سیاست “جنگ با تروریسم“ آمریکا تبدیل شد.
خبرنگار بینالملل مشرق
در خصوص نامه اخیر رهبر ایران خطاب به جوانان در کشورهای غربی با خانم
ریدلی گفتگو کرده است. متن کامل مصاحبه مشرق با این خبرنگار و منتقد
انگلیسی به شرح زیر است:
سؤال: به نظر شما نامه رهبر ایران خطاب به جوانان غربی و تشویق آنها به خواندن قرآن با چه هدفی منتشر شده است؟
اقدام رهبر ایران یک راه
عالی برای برقراری ارتباط با جوانانی است که در غرب زندگی میکنند. بر خلاف
پیامهای مملو از نفرت و جریانسازیهای اسلامهراسانه در رسانهها، رهبر
ایران از صمیم قلب و با ترکیبی از عقل و احساس سخن گفته است. دعوت جوانان
به خواندن قرآن کریم پیشنهاد بسیار معقولی است. جوانان در غرب بیعقل
نیستند. میفهمند که رسانهها چگونه پروپاگاندا به خوردشان میدهند. در
چنین شرایطی، تنها دعوت از آنها برای دیدن و خواندن قرآن و دریافتن حقیقت
در مورد اسلام، کافی است. حال باید صبر کنیم و ببینیم آیا جوانان غربی این
پیشنهاد را میپذیرند.
تصمیم من برای آمدن به آغوش
اسلام مدتها قبل از آن گرفته شد که پا در یک جامعه مسلمان بگذارم. چگونه
این تصمیم را گرفتم؟ قرآن را برداشتم و شروع به خواندن آن کردم. تنها قسمتی
از قرآن را خارج از چارچوب مطالعه نکردم، بلکه کل آن را از ابتدا تا پایان
خواندم. سپس یک بار دیگر آن را با کتابهای تفسیر و توضیح خواندم، چون
میخواستم پیشزمینه برخی از قسمتها را بفهمم، بدانم به چه دلیل در قرآن
آمدهاند و زمانی که نازل شدهاند، به لحاظ تاریخی چه شرایطی وجود داشته
است.
اسلام، یک شبه به ما نرسیده
است. ۲۳ سال طول کشیده تا این دین از طریق حضرت محمد (ص) پیامبر عزیزمان به
دست ما برسد. در نظر گرفتن این واقعیت برای فهم حوادث و اتفاقاتی که طی
مدت نزول قرآن رخ داده، بسیار مهم است. من واقعاً امیدوارم که جوانان غرب
پیشنهاد رهبر ایران را بپذیرند و قرآن کریم را بخوانند. حداقل خاصیتی که
این کار برایشان خواهد داشت، درک بهتری از این دین بزرگ است.
این کتاب سند کبیر آزادی زنان
است. به روشنی میگوید که زنان در معنویت، ارزش و آموزش با مردها برابر
هستند. آنچه همه فراموش میکنند این است که اسلام، بینقص است. مردم هستند
که نقص دارند. چنین کتابی نیازی به تعریف و تمجید اضافی ندارد. هرکس این
کتاب را بخواند خواهناخواه مجذوب اسلام میشود.
سؤال: آیا نامه رهبر
ایران آنگونه که باید، به دست جوانان در غرب رسیده است؟ شما به عنوان یک
متخصص رسانه، بازخورد این نامه را چگونه ارزیابی میکنید؟
برای فهمیدن اینکه آیا پیام
رهبر و در واقع هر نوع تلاش رسانهای دیگر توانسته به ذهن جوانان نفوذ کند
یا نه، راهی جز رفتن به توییتر و شبکههای اجتماعی دیگر وجود ندارد.
ارتباط برقرار کردن و تعامل مؤثر با جوانان در غرب یک معضل بسیار قدیمی
است.
سؤال: شما که خارج از ایران زندگی میکنید، لطفاً توضیح بدهید که رسانههای غربی چگونه اخبار نامه رهبر ایران را پوشش دادند؟
متاسفانه اکثر رسانههای
عمده در غرب، این خبر را به شکلی گسترده پوشش ندادند. البته مسئله فقط
درباره این خبر نیست. خبرهای خوب به ندرت تیتر رسانهها میشود، بر خلاف
خبرها و گزارشهای منفی که به سرعت منتشر میشود و اغلب بازتاب گستردهای
هم پیدا میکند.
سؤال: پیشبینی شما درباره واکنش احتمالی جوانان غرب به نامه رهبر ایران چیست؟
نمیتوان به طور قطع
پیشبینی کرد که جوانان در کشورهای غربی چگونه به این نامه واکنش نشان
خواهند داد. باید زمان بگذرد تا نتیجه را ببینیم. اما ممکن است جوانانی که
این پیشنهاد را میپذیرند و نتیجهاش را هم میبینند، با نامه تشکر به رهبر
ایران این راهنمایی رهبر را جبران کنند.
این خبرنگار
انگلیسی با توجه به سابقه طولانی در رسانههای مطرح جهان، معتقد است برای
دیدن تأثیر نامه رهبر ایران بر جوانان در غرب باید صبر کرد.
منبع: خبرگزاری مشرق