در دین یهود به مناسبتهایی از قبیل رحلت حضرت موسی و دیگر انبیا، مصائب بنیاسرائیل، تخریب بیتالمقدس و قتل و کشتار یهودیان سوگواری و عزاداری برگزار میگردد. برخی از آنها ریشه در کتاب مقدس دارد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، انسان به طور طبیعی در برخی مواقع مانند مرگ دوستان و بستگان نزدیک، یا رهبران دینی و ملی و مصیبت فردی یا اجتماعی غمگین شده و به سوگ مینشیند. یکی از مهمترین این موارد غم و اندوه دینی است که حالت تأثر روانی آن با اندوه شخصی از نظر محتوی و انگیزه تفاوت دارد. در ادیان این حالت نهادینه شده و در قالب یک مراسم دینی خود را مینمایاند. در دین یهود به مناسبتهایی از قبیل رحلت حضرت موسی و دیگر انبیا، مصائب بنیاسرائیل، تخریب بیتالمقدس و قتل و کشتار یهودیان سوگواری و عزاداری برگزار میگردد. برخی از آنها ریشه در کتاب مقدس دارد. عهد عتیق به موارد متعددی از سوگ و عزا اشاره مینماید و به خصوص صحیفه مراثی ارمیاء نبی که حاوی نمونههایی از این حالت است.
اَشکال سوگ در کتاب مقدس :
قِریعا (لباس پاره کردن) :
جامه چاک کردن، یکی از رسوم رایج سوگ در قسمتهای نقلی و توصیفی عهد عتیق است نمونه آن جامه دردیدن یا پاره کردن لباس رئوبن است. رئوبن هنگامی که سرچاه برمیگردد و میبیند که یوسف در چاه نیست جامه خود را چاک میزند. (پیدایش: ۲۹: ۳۷). یعقوب رخت خود را پاره کرد و پلاس در بر کرد و روزهای بسیار برای پسر خود ماتم گرفت و … گفت سوگوار نزد پسر خود به گور فرود میروم. (پیدایش : ۳۵: ۳۷).
عکس العمل یوشع و بزرگان بنیاسرائیل هنگام شکست در «عای» لا به همین نحو است:
یوشع و مشایخ اسرائیل جامه خود را چاک زده، پیش تابوت خداوند تا شام رو به زمین افتادند و خاک به سرهای خود پاشیدند. (یوشع ۶: ۷). واکنش حزقیا به سخنان رَوْ شاقه: چون حزقیا این را شنید لباس خود را چاک زده و پلاس پوشیده (دوم پادشاهان ۱: ۱۹) (شعیا ۱: ۳۷). مردخای هنگام شنیدن خبر قتلعام یهودیان: چون مردخای از هر آن چه شده بود اطلاع یافت، جامه خود را دریده پلاس با خاکستر دربر کرد. (استر : ۱: ۴)
ایوب هنگام شنیدن مرگ فرزندان: آن گاه ایوب برخاسته جامه خود را دریده و سر خود را تراشید (ایوب : ۲۰: ۱). دوستان او هنگام تسلیت گفتن: با آواز بلند گریستند و جامه خود را دریده خاک به سوی آسمان بر سر خود افشاندند. (ایوب : ۱۳: ۲)
جامه دریدن: گاه به معنای گریز از عواطف و احساسات غیرقابل وصف یا به عنوان جایگزین نمادین آسیب و نقص عضو است.
پلاس پوشی: تقریباً پلاس پوشی در ماتم به اندازه جامه دریدن رایج بوده است (دوم سموئیل ۳:۳۱ مزامیر ۱۲: ۳۰ مراثی ۱۰: ۲)
حزقیال پیشگویی میکند که ماتم شهر صور با درآوردن لباسهای قلابدوزی شده و پوشیدن لباسهای خاص عزا خواهد بود: رخت قلابدوزی خویش را بکنند و به ترسها ملبس شوند (حزقیال ۱۶: ۲۶ و ۲۷: ۷). یوآب زنی دانشمند از تِقوعَ آورد و از او خواست خود را مثل ماتمکننده ظاهر سازد و لباس تعزیت پوشد تا نزد داود بفرستد (دوم سموئیل ۲: ۱۴) که بیشباهت به لباس بیوگی که تامار بیوه عِر لق – پسر یهودا – پوشید، نیست (پیدایش ۱۹-۱۴: ۳۸). میکاه نبی برهنه شدن عزادار را غیرعادی نمیداند. برهنه و عریان خواهم رفت و مثل شغالها ماتم خواهم گرفت (میکاه نبی ۸: ۱)
خاکریزی بر سر: یکی از انواع آداب عزا که در یهودیت اخیر نیز باقی مانده است. خاک بر سر ریختن است. یوشع و مشایخ اسرائیل بر زمین افتادند و خاک به سر خود پاشیدند. (یوشع ۶: ۷ / دوم سموئیل ۱۹: ۱۳ / ارمیاء ۳۴: ۲۵ و ۲۶: ۶ / حزقیال ۳۰: ۲۷ مراثی ۱۰: ۲)
خود نیاراستن: اجتناب از پوشیدن زیورآلات، چون قوم این سخنان بد را شنیدند ماتم گرفتند و هیچکس زیور خود را بر خود ننهاد.
پرهیز از روغنمالی و تدهین و شستشو: داود پس از فوت پسرش برخاسته خود را شستشو داد، تدهین کرد. ( دوم سموئیل ۲۰: ۱۲)
روزه گرفتن : (دوم سموئیل ۲۵: ۳ / استر ۳: ۴ عزرا ۶: ۱۰ / نحمیا ۴: ۱)
سینه زدن : اشعیاء، عزادار را با وصف سینهزنی توصیف مینماید: برای مزرعهه ای دلپسند و موهای بارور، سینه خواهند زد. (اشعیاء ۱۲: ۳۲)
کلمه معادل سینه زدن در عبری سافَد Safad ספד که تعدیل به یک اصطلاح عام برای سوگواری و عزاداری הספד شده است. ابراهیم آمد تا برای ساره ماتم و گریه کند. (پیدایش ۳: ۲۲). که حس ماتم و گریه به خود میگیرد: آن نبی به شهر آمد تا ماتم گیرد و او را دفن نماید (اول پادشاهان ۳۰: ۱۳/ میکاه ۸: ۱)
قطع مو و ریش : ظاهرا یهودیان به مناسبت مرگ ناداب و ابیهو – پسران هارون – به نشانه عزا و سوگ موهای سر خود را بلند و پریشان میکردند. البته کاهنان (از میان لاویان) مثل هارون مجاز به چنین کاری نبودند.
موسی، هارون و پسرانش اِلعازار و ایتامار را گفت موهای سر خود را بلند نکنید و گریبان خود را چاک نزنید. مبادا بمیرید. اما خاندان بنیاسرائیل ماتم خواهند کرد. (لاویان ۷ و ۶: ۱۰)
در یهودیت متأخر و جدید برای عزادار واجب و ضروری است که موهایش را بلند کند. در آن روز خداوند خالق به گریستن و ماتم کردن و کندن مو و پوشیدن پلاس خواهد خواند. (اشعیاء ۱۲: ۲۲)
سرتراشیدن (کندن موی سر): انبیاء تراشیدن سر را به عنوان یک مراسم و سنت عزاداری معرفی کردهاند. (اشعیاء ۱۲: ۲۲ / ارمیاء ۶: ۱۶ / حزقیال ۱۸: ۷ / عاموس ۱۰: ۸)
در همین جهت ایوب هنگام شنیدن مرگ فرزندانش موهای سرش را میتراشد: باد شدیدی وزیده جوانان مردند. آن گاه ایوب برخاسته جامه خود را درید و سر خود را تراشید و به زمین افتاده و سجده کرد. (ایوب ۲۱: ۱)
حتی زن غیریهودی که در جنگ اسیر شده است میباید تراشیدن سر را به عنوان یک رسم عزاداری رعایت کند. در میان اسیران زن خوب صورتی دیده عاشق او بشوی و بخواهی او را به زنی خود بگیری پس او را به خانه خود ببرد و سر خود را بتراشد و ناخن خود بگیرد و برای والدین خود یک ماه ماتم گیرد. (تثنیه ۱۳: ۱۲)
عمامه برداری: بنابه توصیه حزقیال نبی برای ابراز تأسف و اندوه برداشتن عمامه از سر مرسوم بوده ا ست. ای پسر انسان ماتم و گریه نکن و اشک از چشمت جاری نشود ماتم مگیر بلکه عمامه بر سرت بپیچ و کفش به پایت بکن و شارب را نپوشان و طعام مردم را نخور.
سرپوشی: پوشاندن سر نیز یکی از آداب و مراسم عزاداری شناخته شده است (حزقیال ۱۷: ۲۴) داود چون به فراز کوه زیتون میرفت گریه میکرد و با سر پوشیده و پای برهنه میرفت. (دوم سموئیل ۳۰: ۱۱۵) (ارمیاء نبی ۴ و ۳: ۱۴ / استر ۱۲: ۶ و ۸: ۷)
لغتشناسان برای معادل عبری پوشش دو ریشه ذکر کردهاند: اولا از ریشه خافا به معنای پوشش و ثانیاً از ریشه مشابه عربی حافی به معنای پابرهنه که آن هم همریشه با کلمه عبری یاحِف Yahef به معنای پابرهنه است.
ریشه دوم گواهی حزقیال و اشعیا را در سفر تثنیه اثبات و تأیید مینماید.
در کنار تراشیدن سر و ریش، انبیاء رسم قطع و جرح گوشت دست و دیگر جاها را نهی کردهاند.
کسی برایشان ماتم نخواهد گرفت و خویشتن را مجروح نخواهد ساخت و موی خود را نخواهند تراشید (ارمیاء ۷: ۱۶). هشتاد نفر با ریش تراشیده وگریبان دریده و بدن خراشیده هدایا و بخور آوردند (ارمیاء۶: ۴۱). به نظر میرسد آنها از تحریم و نهی چنین مراسم و آداب و رسومی غافل و بیاطلاع بودند. برای کاهنان یعنی پسران هارون، ایراد جرح و زخم در گوشت، تراشیدن سر و ریش از تمام انواع ماتم و عزا تحریم شده است به استثناء این که در مورد مرگ در، مادر، پسر، دختر، برادر یا خواهر مجرد کاهن باشد.
سر خود را بی مو نسازید و گوشههای ریش خود را نتراشید و بدن خود را مجروح ننمایند. (لاویان ۶: ۲۱)
سفر لاویان تراشیدن و کندن مو، خالکوبی و زخمی و مجروح کردن را به عنوان یک رسم عزاداری برای همه بنیاسرائیل تحریم میکند.
سر و ریش خود را نتراشید بدن خود را برای مرده مجروح نسازید. (لاویان ۲۸: ۱۹)
سفر تثنیه، مجروح کردن بدن و تراشیدن سر را به عنوان یک رسم عزاداری برای تمام بنیاسرائیل تحریم میکند. شما پسران یهوه خدای خود هستید پس برای مردگان، خویشتن را مجروح ننماید و مابین چشمان خود را متراشید (تثنیه ۱: ۱۴)
سفر لاویان انگیزه تحریمها را میل به اجتناب از پلیدی و نجاست در رسوم دینی معرفی میکند. (لاو: ۱۹)
در حالی که سفر تثنیه انگیزه تحریم را تلاش برای نیل به قداست میداند.
زیرا تو برای یهوه خدایت قوم مقدس هستی و خداوند ترا برای خود برگزیده است. (تثنیه ۳: ۱۴)
پوشاندن لب: میکاه و حزقیال نبی پوشش لب (بالایی) را به عنوان شیوه ابراز و بیان ماتم و اندوه ذکر کردهاند. برای مرده ماتم نگیر بلکه عمامه بر سرت بپیچ و کفش به پایت بکن و شاربهایت را نپوشان و طعام مردم را نخور. (حزقیال ۱۸: ۲۴)
جمیع ایشان لبهای خود را خواهند پوشانید. (میکاه ۸: ۳)
سفر لاویان همین رسم را همراه کشف و پریشان کردن مو و جامه دریدن برای مبروصان توصیه میکند اما مبروص گریبان او چاک شده و موی سر او گشاده و شاربهای او پوشیده شود. (لاویان ۴۶: ۱۳)
در کتاب مقدس وضعیت مطلوب و آرمانی عزادار و ماتمزده حالت نشستن است. (حزقیال ۱۶: ۲۶) پادشاه نینوا ردای خود را درآورد پلاس پوشیده بر خاکستر نشست (یونس ۷: ۳) (ایوب ۱۳: ۲) یا حالت خوابیده بر روی زمین در یهودیت متأخر متداول گردید. (دوم سموئیل ۳۱:۱۳ / مراثی ۲۱: ۲)
دست بر سر: دست گذاردن بر سر بنا بر کتاب سموئیل و ارمیاه نبی: تامار خاکستر بر سر خود ریخته و جامه رنگارنگ را که در برش بود دریده و دست خود را بر سرت گذارده روانه شد. (دوم سموئیل ۲۰: ۱۳) از این نیز دستهای خود را بر سرت نهاده. (۳۷:۲)
آن چنان که در یهودیت متأخر توجه شده، عهد عتیق میان عزا و ماتم قبل از خاکسپاری و بعد از دفن تمایزی قائل نیست.
آن چه میتوان آداب و رسوم ماتم و سوگواری در کتاب مقدس نامید همانست که یهودیت متأخر را به یهودیت متقدم و اولیه پیوند میدهد. از این رو دانیال با پرهیز از گوشت و شراب عزاداری مینماید. (دانیال ۲۳: ۱۰) در حالی که میشنا (کِتووُت: ۴: ۴) نواختن نی و فلوت را در مراسم تدفین توصیه مینماید. عهد عتیق سوگواری را با انقطاع و توقف رقص و وسایل موسیقی همراه میداند. شادمانی دفها تلف شده، آواز عشرتکنندگان باطل و شادمانی بربطها ساکت خواهد شد (اشعیاء ۹: ۲۴) (ارمیاء ۱۲: ۳۱ / مزامیر ۱۲: ۳۰ / ایوب ۳۱: ۳۰ مراثی ۱۵: ۵ / جامعه ۴: ۳) همانگونه که روحانیون یهودیت متأخر انجام میدهند. از همراهی هدیه دادن با پایان و توقف عزاداری، میتوان حدس زد که رسم هدیه دادن برای عزاداران مانند یهودیت متأخر ممنوع بوده است (۱) (کارو: شولحان عاروخ/ یُورِه دِعا ۳: ۳۸۵)
یهودیت اخیر به عنوان تأیید جایگاه ارزشمند اموات (۲) و به جهت درخواست رحمت الهی اشکال مختلف عزا و سوگواری را پذیرا گردید. (تَعْنیتْ ۱: ۲)
هر یک از مکاتب معاصر انسانشناختی ضمن حمایت و تأکید بر یکی از انگیزههای فوق دیگر گرایش را حذف نمودند. هر دو انگیزه و گرایش در ورای بسیاری از آداب و رسوم عزاداری در کتاب مقدس به چشم میخورد.
به نظر برخی از مفسرین هدف و انگیزه مجروح کردن بدن در اصل فراهم کردن زمینه تغذیه از خون برای روح متوفی و مقصود از قطع و کوتاه کردن مو، این که روح بتواند با قدرت نهفته در بدن به حرکت درآید.