است. وقتی میخواست وارد بازار کار شود از آنجا که هیچ سابقهای نداشت
یافتن شغل برایش دشوار بود. در طول ۶ ماه در حدود ۳۵ مصاحبه شغلی شرکت کرد.
در این مدت او که برای شرکت در نماز به مسجد میرفت، پیوسته مسلمانان
خارجی را در مسجد ملاقات میکرد. آنها به او پیشنهاد میکردند که از هر
طریقی که میتوانند به وی کمک کنند. برخی او را به کارفرماها معرفی
میکردند. او خود میگوید:«در اسلام خدا میخواهد که شما به افراد گرفتار
کمک کنید. آنها در مقابل هیچ چیز از شما نمیخواهند و لازم نیست در مقابل
به آنها چیزی بدهید (کاری که در فرهنگ ژاپنی رایج است). مسلمانان معتقدند
که پاداش بر عهده خداست. بسیاری از ژاپنیها حس میکنند که تنها هستند و
کسی را ندارند. در حالیکه روابط افراد میتواند نزدیکتر از این شود».
اوکوبو ۲۰ ساله بود که به فرهنگهای خارجی علاقهمند شد. او در کلاسهای
در مرکز اسلامی توکیو شرکت کرد. سپس اتفاقی با یک گروه مبلغ مذهبی پاکستانی
برخورد کرد. «من تحت تاثیر یکپارچگی آنها در هنگام عبادت و البته روابط
گرم انسانی آنها قرار گرفتم». سپس او مسلمان شد و چهار ماه را در پاکستان
گذراند.
اوکوبو اکنون ۴۱ سال دارد و به خوبی در میان مسلمانان شبهقاره و سایر
مسلمانان مقیم ژاپن شناخته شده است. نخستین روزی که سر کار میرفت به رییس
خود گفت که مسلمان است و در ساعات کار باید نماز بخواند و رییس او نیز
موافقت کرد. حال وی هر روز بعد از ظهر دو مرتبه در محل کارش نماز میخواند.
گاهی در سالن اداره، گاهی حتی در محل پلکان اضطراری.
ارتباط بین ژاپنیها و مسلمانان بسیار محدود است. به نظر مردم ژاپن،
مسلمانان دارای ثبات عقیده و روحیه مقاوم هستند زیرا تقدیر خود را به عنوان
خواست خدا میپذیرند. این عقیده حتی عامل مسلمان شدن برخی از نومسلمانان
ژاپنی بوده است.
اوگاوارا هیروماسا، کارمند ۳۵ ساله، نخستین بار پس از
اتمام دبیرستان با اسلام برخورد کرد. او به یک شرکت نقاشی ملحق شد و در
آنجا همکاری پاکستانی داشت. او به زودی جذب روش زندگی همکارش شد. آنها با
هم دوست شدند و گاهی در نگهداری بچهها یا خرید به هم کمک میکردند. وی
میگوید:«او قوی بود و همواره موضوع مثبت داشت. در اسلام همه چیز زندگی ساده است.» اوگاوارا نیز پس از مدتی مسلمان شد.
منبع : رهیافته