سوالی که همیشه مطرح بوده این است که چرا رهبر طالبان تا کنون حاضر نشده چهرهاش را به مردم بنمایاند و با هویت کاملش با مردم سخن بگوید و تا کنون فقط صدایش را به سمع مردم رسانده است؟
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، از زمان تسلط دوباره طالبان بر افغانستان، هرازگاهی نوار صوتی از ملا هبتالله، رهبر طالبان، از سوی سخنگویان این گروه منتشر میشود. چند روز قبل هم فایل صوتی از او پخش شد. او در سخنرانی در گردهمایی جمعی از ملاهای طالبان، «کافران» را ملامت کرد که بدخواه «نظام اسلامی» هستند و در صدد تخریب آن برآمدهاند. همچنان او بر مواضع قبلیاش پافشاری ورزید و ادعا کرد که حقوق زنان در سایه نظام طالبان، به صورت کامل رعایت شده و هیچ وقت زنان در این کشور به اندازه این روزها خوشبخت نبودهاند. او بازهم از ضرورت تطبیق شریعت براساس قرائت طالبان سخن گفت و به مردم خبر داد که در آینده حدود و احکام شرع از قبیل شلاق زدن و سنگسار کردن در ملأ عام اجرا خواهد شد.
سوالی که همیشه مطرح بوده این است که چرا رهبر طالبان تا کنون حاضر نشده چهرهاش را به مردم بنمایاند و با هویت کاملش با مردم سخن بگوید و تا کنون فقط صدایش را به سمع مردم رسانده است؟ آیا منطقی نیست که رهبر طالبان برای رساندن پیامهای خود به مردم و نفوذ در میان آنها، از پردهنشینی بیرون آید و چشم در چشم با آنها حرف بزند و به این ترتیب اعتماد و اطمینان آنان را جلب کند؟
نگرانیهای امنیتی
رهبر کنونی طالبان قبل از آن که به رهبری این گروه منصوب شود، فرد بسیار تأثیرگذار و مهم در رهبری طالبان نبود و نقش جدی اجرایی در آن گروه نداشت. گفته میشد که فرماندهان نظامی طالبان از آن جهت به انتخاب او تمایل داشتند که تصور میکردند با رهبر شدن او، از قدرت و صلاحیت آنان کاسته نمیشود و ابتکار عمل را از دست نمیدهند. اما ملا هبتالله پس از در دست گرفتن رهبری، آهسته آهسته به قدرتش افزود و پس از تسلط دوباره طالبان، تقریباً همه تصمیمهای بزرگ را در انحصار گرفت.
سازمان طالبان بهگونهای طراحی شده که رهبر این گروه در رأس هرم قدرت قرار دارد و تصمیمهای مهم بدون اجازه او گرفته نمیشود. او پس از تصرف افغانستان، دست به تشکیل نیروی زبده و پرشمار برای حمایت از خود زده است. این نیرو به وزارتهای داخله و دفاع طالبان ارتباط ندارد و تحت امر مستقیم ملا هبتالله است. اکنون مهمترین فرد در طالبان، ملا هبتالله است و عناصر شاخصی مثل سراجالدین حقانی و ملا یعقوب که در تشکیلات طالبان به حیث معاونان او شناخته میشوند هم نمیتوانند وی را به چالش بکشند.
به تبع اهمیت ملا هبتالله در سلسله مراتب رهبری طالبان، تأمین امنیت او نیز از اولویتهای گروه طالبان است. ظاهراً مسوولان حفاظت از جان ملا هبتالله هنوز به این نتیجه نرسیدهاند که جان او در خطر جدی نیست و او میتواند در ملأ عام ظاهر شود و عکس و ویدیویش منتشر شود. این در حالی است که سراجالدین حقانی که هنوز هم در فهرست افراد تحت تعقیب امریکا قرار دارد و حاضر شده عکس و ویدیو منتشر کند و هویتش را برای همهگان فاش سازد.
فعلاً امریکا در حالت مصالحه با طالبان قرار دارد و به صورت هفتگی از ۴۰ تا ۸۰ میلیون دلار پول نقد به افغانستان میفرستد و به ثبات اقتصادی اداره طالبان کمک میکند. از این لحاظ از سوی امریکا خطری متوجه رهبران طالبان نیست. با این حال، اختلافهای درونی طالبان را نمیتوان جدی نگرفت. در جریان انتخاب ملا اختر منصور به عنوان جانشین ملا عمر، ادعاهایی از سوی طالبان مخالف منصور مطرح شده بود که ملا عمر به دست اختر منصور زهر داده شده است. حتا اگر این ادعا غلط باشد، بازهم روشن میسازد که میان دستههای مختلف طالبان، فضای اعتماد کامل وجود ندارد.
طالبان از دستهها و طیفهای مختلف تشکیل شدهاند و فعلاً باورشان این است که سازمان طالبان وابسته به حضور رهبر است و اگر جایگاه رهبر متزلزل شود، در همه ارکان این سازمان تزلزل به وجود میآید و همهگی ضرر میکنند. با وجود این، احتمال دارد تنشها و کشمکشها به سمت تقابل پیش برود، چنانکه در زمان انتخاب ملا اختر منصور چنین اتفاقی افتاد. با توجه به این موضوعات، اینکه ملا هبتالله تحت حفاظت شدید قرار دارد و رهبران کابلنشین طالبان به دشواری به او دسترسی مییابند و همچنین او حاضر نشده چهرهاش را به همه نشان دهد و نیز نیروی ویژه برای حفاظت از خود تأسیس کرده، ناشی از بیاعتمادی او به دیگر دستههای طالبان میتواند باشد.
حضور داعش خراسان در افغانستان یکی از نگرانیهای اصلی طالبان است. این گروه در چند مورد توانسته ملاهای برجسته و مقامهای بلندپایه طالبان را از بین ببرد. با وجود آنکه در حال حاضر در فعالیتهای داعش خراسان، ضعف به وجود آمده، اما چندین عملیاتی که این گروه اخیراً در ایران و پاکستان انجام داد، روشن میکند که هنوز هم این گروه خطرناک است. اگر رهبر طالبان حاضر به چهرهنمایی شود، عناصر داعش به آسانی میتوانند وی را شناسایی کنند. برای افرادی که جان خود را در خطر احساس میکنند، افشای چهره میتواند خطرساز باشد.
تقویت کاریزما
احتمال دارد پردهنشینی ملا هبتالله یک بازی ماهرانه با روان تودهها باشد. شخصی که در میان تودهها حاضر میشود، در کنار اینکه ممکن است جانش در خطر باشد، کاریزمایش نیز کاهش مییابد. عوام در خصوص چیزی یا کسی که وجود دارد، اما دیده نمیشود متوسل به فکر و خیال و گمان میشوند. با این شیوه به آسانی میتوان مردم را کنترل کرد و ترساند یا امید داد.
در کتابهای تاریخ نوشتهاند که حسن صباح از زمانی که در قلعه الموت وارد و تا سی سالی که در آن حضور داشت، فقط دو بار به بام خانه رفت. معلوم میشود که او نبض مردم را به خوبی میسنجیده و روان آنان را به درستی میشناخته است. طالبان هم با مخفی کردن چهره رهبرشان قصد دارند ابهت و صلابت وی را در دلها بیشتر کنند. ملا عمر، موسس طالبان، هم هیچگاه حاضر نشد عکس و ویدیویی از او به بیرون درز کند و فقط گاهی صدای او پخش میشد. از نادر مصاحبههایی که از او به جا مانده معلوم میشود که وی فرد کمسواد و بیخبر از جهان و یکدنده بوده است. چنین شخصی اگر در میان جمع حاضر میشد، آن ابهتی را که داشت از دست میداد و کاریزمایش از بین میرفت.
تلاش ملا هبتالله برای مخفی کردن چهرهاش و دوری از مردم، در اول بعضی از تحلیلگران را واداشت حدس بزنند که شخصی با مشخصات هبتالله اصلاً وجود ندارد. اما به تدریج ضعف این ادعا برملا شد، چون طی دو و نیم سال گذشته، هبتالله روزانه در اقامتگاهش با صدها تن از مردمی که از سراسر افغانستان به سراغش میآیند دیدار میکند و به حرفهای آنان گوش میدهد و سخنان خود را هم به سمع آنها میرساند. قراین و شواهد حکایتگر آن است که ملا هبتالله وجود دارد، اما تحت حفاظت شدید قرار دارد و حاضر نیست عکس و ویدیویی از او عمومی شود.
از فایلهای صوتیای که از سخنرانیهایش به نشر رسیده معلوم میشود که وی ملای سنتی است و خود را بیانکننده فرمایشهای دین میشمارد و مکرراً به آیه و حدیث و سخنان بزرگان استناد میکند و سعی میکند هر نکته و مقولهای را که بیان میکند رنگ و لعاب دینی داشته باشد و تحلیلش از اوضاع، شبیه تحلیل فردی است که جنگ بزرگ را رهبری کرده و به پیروزی رسانده و لحنش در برابر امریکا و اروپا لحن طعنهآلود و تهاجمی است. او انتقاد از طالبان را برنمیتابد و از زیردستانش میخواهد که به منتقدان اجازه انتقاد کردن ندهند، چون به باور او، انتقاد علنی از طالبان به تضعیف «نظام اسلامی» میانجامد. انتقاد باید رودررو و خصوصی باشد و لا غیر.