دکتر مهراب صادقنیا؛ استاد دانشگاه ادیان و مذاهب در نشست علمی تهدید اخلاقی خانواده گفت: افراد گاهی بیرون از محیط خانواده مانند اداره و سربازخانه و دانشگاه ممکن است فاقد امنیت اخلاقی مانند درون خانواده باشند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجتالاسلام والمسلمین مهراب صادقنیا؛ استاد دانشگاه ادیان و مذاهب، اول بهمن ماه در نشست علمی «تهدید اخلاقی خانواده» با بیان اینکه دغدغه خانواده، فقط دغدغه ایران نیست، گفت: در همه جهان چنین دغدغهای وجود دارد و البته شاید انگیزهها مختلف باشد و ماجرا هم به این برمیگردد که خانواده به عنوان مهمترین نهاد نقش زیادی در جامعهپذیری افراد و هماهنگکردن فرزندان با محیط خانه دارد.
وی افزود: در حقیقت خانواده معیاری برای سنجش سلامت جامعه است و مانند تبسنج عمل میکند لذا مراقبت از خانواده خیلی مهم است و حتی فیلمهای هالیوودی مانند «فرار از زندان» هم بر روی خانواده و نقش مادر تاکید دارند.
دکتر صادقنیا با بیان اینکه ما تاخیر در آسیبشناسی خانواده را پذیرفتهایم که امروز در مورد خانواده مقاوم بحث میکنیم، افزود: معتقدم باید به کارکرد و تعریف خانواده بپردازیم قبل از آنکه بخواهیم درباره مؤلفههای خانواده مقاوم سخن بگوییم.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب با اشاره به چند عامل آسیب و چالش برای خانواده، اظهار کرد: گاهی آسیبشناسی ما پیشینی است یعنی ما یک تصوراتی در مورد خانواده داریم و میبینیم خانواده کنونی با آن مطلوب ما هماهنگی ندارد ولی گاهی نگاه ما پسینی است یعنی کارکردها و مسئولیتهای اخلاقی برای خانواده وجود دارد و خانواده امروزی این کارکرد را انجام نمیدهد.
وی با طرح این پرسش که چرا خانواده نقش اخلاقی خود را ایفا نمیکند، افزود: دیدگاههای زیادی از سوی افرادی چون پارسون و میکل، گلادنیک و شلسکی، تافلر و … در این زمینه بیان شده است؛ اولین مانع در جامعه ما، آنومی است که در ایران در مورد تعریف و کارکرد خانواده ایجاد شده است؛ درست است که خانواده مهمترین و اولین نهاد اجتماعی است ولی خانواده، مفهومی سیال و برساخت متفاوتی دارد که پذیرش آن مورد اختلاف است.
وی افزود: الان اگر از ما بپرسند که تعریف شما از خانواده چیست؟ تعریف واحدی ارائه نمیدهیم مثلا کسی ممکن است سرپرستی یک خواهر بزرگتر از خواهر و برادران کوچکتر را مصداق خانواده بداند ولی فرد دیگری فقط زوجیت را عامل مهم در تعریف خانواده بداند یا گرفتن فرزند از بهزیستی مدل جدیدی از خانواده را تعریف میکند.
دکتر صادقنیا افزود: صورتهایی هم مانند ازدواج سفید و همباشی و … هم وجود دارد که ما با آن موافق نیستیم یا صورتهایی که باید در مورد آن تصمیم گرفت مثلا زیست جدایی فرزندان از والدین و حتی خود والدین. نوعی بینظمی در اینجا وجود دارد که کار انتظار از خانواده را در تعلیم امر اخلاقی و دعوت به زیست اخلاقی سخت میکند. وقتی والدینی از هم جدا زندگی میکند طبیعتا نمیتواند فرزندان اخلاقی تربیت کنند، یا در گذشته عمه و عمو و دایی ابزارهای کنترلی بودند ولی الان چشمان کنترلکننده کمتر شده است.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه امر اخلاقی فقط منحصر به درون خانواده نیست، تصریح کرد: گاهی بیرون از محیط خانواده مانند اداره و سربازخانه و دانشگاه و .. ممکن است فاقد امنیت اخلاقی مانند درون خانواده باشد لذا خانوادهها میترسند فرزندانشان را به چنین محیطهایی بفرستند؛ این نگاه گلخانهای و سپردن امر اخلاقی به خانواده و ندیدن وضعیت فضای بیرون، چالش بسیار بزرگ برای خانواده در تعلیم امر اخلاقی است.
وی تاکید کرد: این مسئله حتی سبب میشود که فرزندان وقتی با اخلاقهای دیگری مواجه میشوند قواعد اخلاقی درون خانواده را هم زیر سؤال میبرند لذا ما نمیتوانیم محیط جامعه غیراخلاقی داشته باشیم و بعد انتظار داشته باشیم
دکتر صادقنیا با بیان اینکه چالش دیگر تقلیل نقش خانواده به کف نیازها و یا قاعده مزلو است، اضافه کرد: الان نقش خانواده در حد هتلینگ تنزل یافته است. بچهها تفریح و گردش دارند و بعد وارد محیط خانه میشوند و غذا میخورند و استراحت میکنند و گویی چیزی غیر از این تعلیم داده نمیشود. بدتر از اینها مسائلی است که در مشاورههای روانشناسی به آنان آموزش داده میشود و اینکه به آنان میگویند خودت باش و راه خود را طی کن.
وی ادامه داد: چالش دیگر هم بهم ریختگی تمایزات نقشی است؛ الان اگر از ۱۰ نفر بخواهیم مسئولیت زن و مرد را در خانه بنویسند ممکن است ۳۰ درصد اشتراک، بین آنان وجود داشته باشد یا امروز اگر زنی برای خود درآمد نداشته باشد در جامعه امروز ایران مورد تحقیر قرار میگیرد و برعکس زنان شاغل مورد تمجید هستند البته همه اینها انتخاب افراد نیست و گاهی شرایط چیزی را بر آنان تحمیل میکند.
وی با بیان اینکه طرد و شکنندهشدن خانواده از دیگر چالشها است، گفت: نمودهای این مسئله در جامعه بسیار زیاد شده است. خانواده عمیقا در جامعه امروز طرد شده است لذا خانواده چون از اقتدار کافی برخوردار نیست فرزندان هم توجهی به مرزهای اخلاقی خانواده ندارند.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب اضافه کرد: چالش دیگر در این زمینه آسیب کارکردی است که برخی پژوهشگران غربی هم بر آن تاکید دارند. کارکرد خانواده مانند کارکرد حمایتی و بهداشت و … که قبلا وجود داشت امروز کمرنگ شده است؛ بچهها تشویق به کارکردن میشوند و یا ترغیب به حمایت از طرف برخی نهادها هم به کارکرد خانواده آسیب زده است.
وی بیان کرد: چالش دیگر چالش الگوی ارتباطی است؛ پیش از اینها یک مرد همه روابط خانم خود را میدانست ولی امروزه چون خانمها در محیطهای مختلف حضور و رفت و آمد دارند گویی تماس خانم با فرد نامحرم دیگر نباید مورد پرسش همسرش قرار بگیرد و این تغییر خودش باعث برخی چالشها است.
دکتر صادقنیا با بیان اینکه بحث مهاجرت هم از دیگر چالشها در این مسئله است، زیرا از جاکندگی خانواده سبب میشود تا مدتی طول بکشد تا روابط جدید شکل بگیرد و طبیعتا خانواده تا مدتی تحت تاثیر آنومی اخلاقی قرار دارد، افزود: تاخر فرهنگی هم در کنار این موارد سبب شده است تا خانواده کارکرد اخلاقی خود را از دست بدهد.
وی تاکید کرد: جامعه ایران در ۱۰۰ سال اخیر به شکل عجیب و غریبی مدرن شده است و در این مدرنشدگی خیلی از نهادهای اجتماعی نتوانستهاند همپای صنعت پیش بروند و یکی از این نهادها، خانواده است لذا خانوادهها باید متوجه این تغییرات بشوند.
دکتر صادقنیا گفت: مقام معظم رهبری فرمودند که باید برای هر صنعتی پیوست فرهنگی وجود داشته باشد و این کار بسیار خوبی است، در مورد خانواده هم باید چنین پیوستی تعریف میشد زیرا اگر به موازات توسعه فرهنگی فکری به حال خانواده نکنیم گرفتار تاخر خواهد شد و خانواده نمیتواند خود را برساخت و بازتعریف کند و در این صورت لزوم تشکیل خانواده با پرسش روبرو میشود و کار به جایی میرسد که آیا ازدواج و تشکیل خانواده، امری اخلاقی است یا خیر و ایا لازم است که کسی ازدواج کند؟
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه این چالشها در چند حیطه آسیب وارد میکنند، ادامه داد: از جمله این آسیبها در عرصه شناختی است مثلا تغییر مفهوم غیرت که ممکن است برای نسل امروز، غیرت مساوی مزاحمت و سرک کشیدن و ترحم باشد ولی در نسل ما غیرت یک فضیلت اخلاقی است. یا اینمه در نظام شناختی جدید، سنتی بودن گویا یک فحش است.
وی در پایان افزود: برخی چالشها هم رفتاری و کنشی است مانند وقتی که والدین ناهم بالین هستند و در مسکن جدا زندگی میکنند.